رباعیات دیوان شمس مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
مطالب پیشنهادی
رباعیات دیوان شمس مولانا
لیست رباعیات دیوان شمس مولانا
رباعی شماره ۱: آن دل که شد او قابل انوار خدا
رباعی شماره ۲: آن شمع رخ تو لگنی نیست بیا
رباعی شماره ۳: آن کس که ترا نقش کند او تنها
رباعی شماره ۴: آن لعل سخن که جان دهد مرجان را
رباعی شماره ۵: آن وقت که بحر کل شود ذات مرا
رباعی شماره ۶: آواز ترا طبع دل ما بادا
رباعی شماره ۷: از آتش عشق در جهان گرمیها
رباعی شماره ۸: از باده لعل ناب شد گوهر ما
رباعی شماره ۹: از خاک ندیده تیره ایامان را
رباعی شماره ۱۰: از ذکر بسی نور فزاید مه را
رباعی شماره ۱۱: افسوس که بیگاه شد و ما تنها
رباعی شماره ۱۲: انجیرفروش را چه بهتر جانا
رباعی شماره ۱۳: اول به هزار لطف بنواخت مرا
رباعی شماره ۱۴: ای آنکه چو آفتاب فرداست بیا
رباعی شماره ۱۵: ای آنکه نیافت ماه شب گرد ترا
رباعی شماره ۱۶: ای اشک روان بگو دلافزای مرا
رباعی شماره ۱۷: ای باد سحر خبر بده مر ما را
رباعی شماره ۱۸: ای چرخ فلک به مکر و بدسازیها
رباعی شماره ۱۹: ای خواجه به خواب درنبینی ما را
رباعی شماره ۲۰: ای داده بنان گوهر ایمانی را
رباعی شماره ۲۱: ای در سر زلف تو پریشانیها
رباعی شماره ۲۲: ای دریا دل تو گوهر و مرجان را
رباعی شماره ۲۳: ای دل بچه زهره خواستی یاری را
رباعی شماره ۲۴: ای دوست به دوستی قرینیم ترا
رباعی شماره ۲۵: ای سبزی هر درخت و هر باغ و گیا
رباعی شماره ۲۶: ای شب ، شادی همیشه بادی شادا
رباعی شماره ۲۷: این آتش عشق میپزاند ما را
رباعی شماره ۲۸: این روزه چو غربیل ببیزد جان را
رباعی شماره ۲۹: ای آنکه گرفت شربت از مشرب ما
رباعی شماره ۳۰: با عشق روان شد از عدم مرکب ما
رباعی شماره ۳۱: بر رهگذر بلا نهادم دل را
رباعی شماره ۳۲: پرورد به ناز و نعمت آن دوست مرا
رباعی شماره ۳۳: بیگاه شده است لیک مر سیران را
رباعی شماره ۳۴: تا از تو جدا شده است آغوش مرا
رباعی شماره ۳۵: تا با تو بوم نخسبم از یاریها
رباعی شماره ۳۶: تا چند از این غرور بسیار ترا
رباعی شماره ۳۷: تا عشق ترا است این شکرخاییها
رباعی شماره ۳۸: تا کی باشی ز دور نظاره ما
رباعی شماره ۳۹: تا نقش خیال دوست با ماست دلا
رباعی شماره ۴۰: جانا به هلاک بنده مستیز و بیا
رباعی شماره ۴۱: جز عشق نبود هیچ دمساز مرا
رباعی شماره ۴۲: چو نزود نبشته بود حق فرقت ما
رباعی شماره ۴۳: خود را به حیل درافکنم مست آنجا
رباعی شماره ۴۴: در جای تو جا نیست به جز آن جان را
رباعی شماره ۴۵: در چشم ببین دو چشم آن مفتون را
رباعی شماره ۴۶: در سر دارم ز می پریشانیها
رباعی شماره ۴۷: دستان کسی دست زنان کرد مرا
رباعی شماره ۴۸: دل گفت به جان کای خلف هر دو سرا
رباعی شماره ۴۹: دود دل ما نشان سوداست دلا
رباعی شماره ۵۰: دیدم در خواب ساقی زیبا را
رباعی شماره ۵۱: زنهار دلا به خود مده ره غم را
رباعی شماره ۵۲: تنبور چو تن تن برآرد به نوا
رباعی شماره ۵۳: عاشق شب خلوت از پی پی گم را
رباعی شماره ۵۴: عاشق همه سال مست و رسوا بادا
رباعی شماره ۵۵: عشق تو بکشت ترکی و تازی را
رباعی شماره ۵۶: عشقست طریق و راه پیغمبر ما
رباعی شماره ۵۷: عمریست ندیدهایم گلزار ترا
رباعی شماره ۵۸: غم خود که بود که یاد آریم او را
رباعی شماره ۵۹: گر بوی نمیبری در این کوی میا
رباعی شماره ۶۰: گر جان داری بیا و جان باز آنجا
رباعی شماره ۶۱: گر در طلب خودی ز خود بیرونآ
رباعی شماره ۶۲: گر عمر بشد عمر دگر داد خدا
رباعی شماره ۶۳: گر من میرم مرا بیارید شما
رباعی شماره ۶۴: کوتاه کند زمانه این دمدمه را
رباعی شماره ۶۵: گویم که کیست روحافراز مرا
رباعی شماره ۶۶: گه میگفتم که من امیرم خود را
رباعی شماره ۶۷: لاحول ولا دور کند آن غم را
رباعی شماره ۶۸: ما اطیب ما الذما احلانا
رباعی شماره ۶۹: من تجربه کردم صنم خوشخو را
رباعی شماره ۷۰: من ذره و خورشید لقایی تو مرا
رباعی شماره ۷۱: منصور بدآن خواجه که در راه خدا
رباعی شماره ۷۲: مولای اناالتائب مما سلفا
رباعی شماره ۷۳: میآمد یار مست و تنها تنها
رباعی شماره ۷۴: نور فلکست این تن خاکی ما
رباعی شماره ۷۵: هان ای سفری عزم کجایست کجا
رباعی شماره ۷۶: یک چند به تقلید گزیدم خود را
رباعی شماره ۷۷: یک طرفه عصاست موسی این رمه را
ب
رباعی شماره ۷۸: آن لقمه که در دهان نگنجد به طلب
رباعی شماره ۷۹: آنی که فلک با تو درآید به طرب
رباعی شماره ۸۰: از بانگ سرافیل دمیده است رباب
رباعی شماره ۸۱: امروز چو هر روز خرابیم خراب
رباعی شماره ۸۲: امشب ز برای دل اصحاب مخسب
رباعی شماره ۸۳: اندیشه مکن بکن تو خود را در خواب
رباعی شماره ۸۴: اندیشه و غم را نبود هستی و تاب
رباعی شماره ۸۵: ای آنکه تو دیر آمدهای در کتاب
رباعی شماره ۸۶: ای آنکه تو یوسف منی من یعقوب
پ
رباعی شماره ۸۷: ای دل دو سه شام تا سحرگاه مخسب
رباعی شماره ۸۸: ای روی ترا غلام گلنار مخسب
رباعی شماره ۸۹: ای ماه چنین شبی تو مهوار مخسب
رباعی شماره ۹۰: این باد سحر محرم رازست مخسب
رباعی شماره ۹۱: ای یار که نیست همچو تو یار مخسب
رباعی شماره ۹۲: بردار حجابها به یکبار امشب
رباعی شماره ۹۳: بیجام در این دور شرابست شراب
رباعی شماره ۹۴: بیطاعت دین بهشت رحمان مطلب
رباعی شماره ۹۵: بیکار مشین درآ درآمیز شتاب
رباعی شماره ۹۶: حاجت نبود مستی ما را به شراب
رباعی شماره ۹۷: خواب آمد و در چشم نبد موضع خواب
رباعی شماره ۹۸: دانیکه چه میگوید این بانگ رباب
رباعی شماره ۹۹: در چشم آمد خیال آن در خوشاب
رباعی شماره ۱۰۰: دل در هوس تو چون ربابست رباب
رباعی شماره ۱۰۱: ساقی در ده برای دیدار صواب
رباعی شماره ۱۰۲: سبحانالله من و تو ای در خوشاب
رباعی شماره ۱۰۳: شب گردم گرد شهر چون باد و چو آب
رباعی شماره ۱۰۴: شب گشت درین سینه چه سوز است عجب
رباعی شماره ۱۰۵: علمی که تو را گره گشاید بطلب
رباعی شماره ۱۰۶: گر آب حیات خوشگواری ای خواب
رباعی شماره ۱۰۷: گرم آمد عاشقانه و چست شتاب
رباعی شماره ۱۰۸: گر میخواهی بقا و پیروز مخسب
رباعی شماره ۱۰۹: مستند مجردان اسرار امشب
رباعی شماره ۱۱۰: هستم به وصال دوست دلشاد امشب
رباعی شماره ۱۱۱: یارب یارب به حق تسبیح رباب
رباعی شماره ۱۱۲: یاری کن و یار باش ای یار مخسب
ت
رباعی شماره ۱۱۳: آب حیوان در آب و گل پیدا نیست
رباعی شماره ۱۱۴: آری صنما بهانه خود کم بودت
رباعی شماره ۱۱۵: آسوده کسی که در کم و بیشی نیست
رباعی شماره ۱۱۶: آمد بر من چو در کفم زر پنداشت
رباعی شماره ۱۱۷: آن آتش ساده که ترا خورد و بکاست
رباعی شماره ۱۱۸: آن بت که جمال و زینت مجلس ماست
رباعی شماره ۱۱۹: آن پیش روی که جان او پیش صف است
رباعی شماره ۱۲۰: آن تلخ سخنها که چنان دل شکن است
رباعی شماره ۱۲۱: آنجا که توی همه غم و جنگ و جفاست
رباعی شماره ۱۲۲: آن جان که از او دلبر ما شادانست
رباعی شماره ۱۲۳: آن جاه و جمالی که جهانافروز است
رباعی شماره ۱۲۴: آن چشم فراز از پی تاب شده است
رباعی شماره ۱۲۵: آن چشم که خون گشت غم او را جفت است
رباعی شماره ۱۲۶: آن چیست کز او سماعها را شرف است
رباعی شماره ۱۲۷: آن چیست که لذتست از او در صورت
رباعی شماره ۱۲۸: آن خواجه که بار او همه قند تر است
رباعی شماره ۱۲۹: آن دم که مرا بگرد تو دورانست
رباعی شماره ۱۳۰: آن را که بود کار نه زین یارانست
رباعی شماره ۱۳۱: آن را که خدای چون تو یاری داده است
رباعی شماره ۱۳۲: آن را که غمی باشد و بتواند گفت
رباعی شماره ۱۳۳: آن روح که بسته بود در نقش صفات
رباعی شماره ۱۳۴: آن روی ترش نیست چنینش فعل است
رباعی شماره ۱۳۵: آن سایه تو جایگه و خانه ما است
رباعی شماره ۱۳۶: آن شاه که خاک پای او تاج سر است
رباعی شماره ۱۳۷: آن شب که ترا به خواب بینم پیداست
رباعی شماره ۱۳۸: آن شه که ز چاکران بدخو نگریخت
رباعی شماره ۱۳۹: آن عشق مجرد سوی صحرا میتاخت
رباعی شماره ۱۴۰: آن قاضی ما چو دیگران قاضی نیست
رباعی شماره ۱۴۱: آنکس که امید یاری غم داده است
رباعی شماره ۱۴۲: آنکس که بروی خواب او رشک پریست
رباعی شماره ۱۴۳: آنکس که ترا به چشم ظاهر دیده است
رباعی شماره ۱۴۴: آنکس که درون سینه را دل پنداشت
رباعی شماره ۱۴۵: آنکس که ز سر عاشقی باخبر است
رباعی شماره ۱۴۶: آنکس که سرت برید غمخوار تو اوست
رباعی شماره ۱۴۷: آنکو ز نهال هوست خیزانست
رباعی شماره ۱۴۸: آن نور مبین که در جبین ما هست
رباعی شماره ۱۴۹: آواز تو ارمغان نفخ صور است
رباعی شماره ۱۵۰: از بسکه دل تو دام حیلت افراخت
رباعی شماره ۱۵۱: از بییاری ظریفتر یاری نیست
رباعی شماره ۱۵۲: از جمله طمع بریدنم آسانست
رباعی شماره ۱۵۳: از حلقه گوش از دلم باخبر است
رباعی شماره ۱۵۴: از دوستی دوست نگنجم در پوست
رباعی شماره ۱۵۵: از دیدن اغیار چو ما را مدد است
رباعی شماره ۱۵۶: از عهد مگو که او نه بر پای من است
رباعی شماره ۱۵۷: از کفر و ز اسلام برون صحرائیست
رباعی شماره ۱۵۸: از نوح سفینه ایست میراث نجات
رباعی شماره ۱۵۹: العین لفقدکم کثیرالعبرات
رباعی شماره ۱۶۰: افغان کردم بر آن فغانم میسوخت
رباعی شماره ۱۶۱: افکند مرا دلم به غوغا و گریخت
رباعی شماره ۱۶۲: امروز چه روز است که خورشید دوتاست
رباعی شماره ۱۶۳: امروز در این خانه کسی رقصانست
رباعی شماره ۱۶۴: امروز من و جام صبوحی در دست
رباعی شماره ۱۶۵: امروز مهم دست زنان آمده است
رباعی شماره ۱۶۶: امشب آمد خیال آن دلبر چست
رباعی شماره ۱۶۷: امشب شب آن دولت بیپایانست
رباعی شماره ۱۶۸: امشب شب آنست که جان شبهاست
رباعی شماره ۱۶۹: امشب شب من بسی ضعیف و زار است
رباعی شماره ۱۷۰: امشب منم و طواف کاشانه دوست
رباعی شماره ۱۷۱: امشب هردل که همچو مه در طلب است
رباعی شماره ۱۷۲: اندر دل من درون و بیرون همه او است
رباعی شماره ۱۷۳: اندر سر ما همت کاری دگر است
رباعی شماره ۱۷۴: انصاف بده که عشق نیکوکار است
رباعی شماره ۱۷۵: او پاک شده است و خام ار در حرم است
رباعی شماره ۱۷۶: ای آب حیات قطره از آب رخت
رباعی شماره ۱۷۷: ای آمده بامداد شوریده و مست
رباعی شماره ۱۷۸: ای آنکه درینجهان چو تو پاکی نیست
رباعی شماره ۱۷۹: ای بنده بدان که خواجه شرق اینست
رباعی شماره ۱۸۰: ای بیخبر از مغز شده غره بپوست
رباعی شماره ۱۸۱: ای تن تو نمیری که چنان جان با تست
رباعی شماره ۱۸۲: ای جان جهان جان و جهان باقی نیست
رباعی شماره ۱۸۳: ای جان خبرت هست که جانان تو کیست
رباعی شماره ۱۸۴: ای جان ز دل تو بر دل من راهست
رباعی شماره ۱۸۵: ای حسرت خوبان جهان روی خوشت
رباعی شماره ۱۸۶: ای خرمنت از سنبله آب حیات
رباعی شماره ۱۸۷: ای خواجه ترا غم جمال و جاهست
رباعی شماره ۱۸۸: ای در دل من نشسته شد وقت نشست
رباعی شماره ۱۸۹: ای دل تا ریش و خسته میدارندت
رباعی شماره ۱۹۰: ای دل تو و درد او که درمان اینست
رباعی شماره ۱۹۱: ای دوست مکن که روزها را فرداست
رباعی شماره ۱۹۲: ای ذکر تو مانع تماشای تو دوست
رباعی شماره ۱۹۳: ای ساقی اگر سعادتی هست تراست
رباعی شماره ۱۹۴: ای ساقی جان مطرب ما را چه شده است
رباعی شماره ۱۹۵: ای شب چه شبی که روزها چاکر تست
رباعی شماره ۱۹۶: ای شب ز می تو مر مرا مستی نیست
رباعی شماره ۱۹۷: ای طالب اگر ترا سر این راهست
رباعی شماره ۱۹۸: ای عقل برو که عاقلی اینجا نیست
رباعی شماره ۱۹۹: ای فکر تو بر بسته نه پایت باز است
رباعی شماره ۲۰۰: ای کز تو دلم پر سمن و یاسمنست
رباعی شماره ۲۰۱: ای لعل و عقیق و در و دریا و درست
رباعی شماره ۲۰۲: این بانگ خوش از جانب کیوان منست
رباعی شماره ۲۰۳: این چرخ غلام طبع خود رایه ماست
رباعی شماره ۲۰۴: این چرخ و فلکها که حد بینش ماست
رباعی شماره ۲۰۵: این جمله شرابهای بیجام کراست
رباعی شماره ۲۰۶: این جو که تراست هر کسی جویان نیست
رباعی شماره ۲۰۷: این سینه پرمشغله از مکتب اوست
رباعی شماره ۲۰۸: این شکل سفالین تنم جام دلست
رباعی شماره ۲۰۹: این عشق شهست و رایتش پیدا نیست
رباعی شماره ۲۱۰: این غمزه که میزنی ز نوری دگر است
رباعی شماره ۲۱۱: این فتنه که اندر دل تنگ است ز چیست
رباعی شماره ۲۱۲: این فصل بهار نیست فصلی دگر است
رباعی شماره ۲۱۳: این گرمابه که خانه دیوانست
رباعی شماره ۲۱۴: این مستی من ز باده حمرا نیست
رباعی شماره ۲۱۵: این من نه منم آنکه منم گوئی کیست
رباعی شماره ۲۱۶: این نعره عاشقان ، ز شمع طرب است
رباعی شماره ۲۱۷: این همدم اندرون که دم میدهدت
رباعی شماره ۲۱۸: ای هر بیدار با خبرهای تو خفت
رباعی شماره ۲۱۹: ای هرچه صدف بسته دریای لبت
رباعی شماره ۲۲۰: ای همچو خر و گاو که و جو طلبت
رباعی شماره ۲۲۱: با تو سخنان بیزبان خواهم گفت
رباعی شماره ۲۲۲: با جان دو روزه تو چنان گشتی جفت
رباعی شماره ۲۲۳: باد آمد و گل بر سر میخواران ریخت
رباعی شماره ۲۲۴: با دشمن تو چو یار بسیار نشست
رباعی شماره ۲۲۵: با دل گفتم که دل از او جیحونست
رباعی شماره ۲۲۶: باران به سر گرم دلی بر میریخت
رباعی شماره ۲۲۷: با روز بجنگیم که چون روز گذشت
رباعی شماره ۲۲۸: بازآی که یار بر سر پیمانست
رباعی شماره ۲۲۹: با شاه هر آنکسی که در خرگاهست
رباعی شماره ۲۳۰: با شب گفتم گر بمهت ایمانست
رباعی شماره ۲۳۱: تا شب میگو که روز ما را شب نیست
رباعی شماره ۲۳۲: با عشق کلاه بر کمر دوز خوش است
رباعی شماره ۲۳۳: با عشق نشین که گوهر کان تو است
رباعی شماره ۲۳۴: با ما ز ازل رفته قراری دگر است
رباعی شماره ۲۳۵: با نی گفتم که بر تو بیداد ز کیست
رباعی شماره ۲۳۶: با هرکه نشستی و نشد جمع دلت
رباعی شماره ۲۳۷: با هستی و نیستیم بیگانگی است
رباعی شماره ۲۳۸: پای تو گرفتهام ندارم ز تو دست
رباعی شماره ۲۳۹: پائی که همی رفت به شبستان سر مست
رباعی شماره ۲۴۰: برجه که سماع روح برپای شده است
رباعی شماره ۲۴۱: برخیز و طواف کن بر آن قطب نجات
رباعی شماره ۲۴۲: برکان شکر چند مگس را غوغاست
رباعی شماره ۲۴۳: بر ما رقم خطا پرستی همه هست
رباعی شماره ۲۴۴: بر من در وصل بسته میدارد دوست
رباعی شماره ۲۴۵: پرورد به ناز و نعمت آن دوست مرا
رباعی شماره ۲۴۶: بر هر جائیکه سرنهم مسجود اوست
رباعی شماره ۲۴۷: بر هر جزوم نشان معشوق منست
رباعی شماره ۲۴۸: بستم سر خم باده و بوی برفت
رباعی شماره ۲۴۹: بگذشت سوار غیب و گردی برخاست
رباعی شماره ۲۵۰: بگرفت دلت زانکه ترا دل نگرفت
رباعی شماره ۲۵۱: پی بر به جهانی که چو خون در رگ ماست
رباعی شماره ۲۵۲: بیچارهتر از عاشق بیصبر کجاست
رباعی شماره ۲۵۳: بیدیده اگر راه روی عین خطاست
رباعی شماره ۲۵۴: بیرون ز تن و جان و روان درویش است
رباعی شماره ۲۵۵: بیرون ز جهان کفر و ایمان جائیست
رباعی شماره ۲۵۶: بیرون ز جهان و جان یکی دایه ماست
رباعی شماره ۲۵۷: بییار نماند هرکه با یار بساخت
رباعی شماره ۲۵۸: تا این فلک آینهگون بر کار است
رباعی شماره ۲۵۹: تا با تو ز هستی تو هستی باقیست
رباعی شماره ۲۶۰: تا چهره آفتاب جان رخشانست
رباعی شماره ۲۶۱: تا حاصل دردم سبب درمان گشت
رباعی شماره ۲۶۲: تا در دل من صورت آن رشک پریست
رباعی شماره ۲۶۳: تا تن نبری دور زمانم کشته است
رباعی شماره ۲۶۴: تا ظن نبری که این زمین بیهوشست
رباعی شماره ۲۶۵: تا عرش ز سودای رخش ولولههاست
رباعی شماره ۲۶۶: تا من بزیم پیشه و کارم اینست
رباعی شماره ۲۶۷: تا مهر نگار باوفایم بگرفت
رباعی شماره ۲۶۸: تنها نه همین خنده و سیماش خوشست
رباعی شماره ۲۶۹: توبه چکنم که توبهام سایه تست
رباعی شماره ۲۷۰: توبه کردم که تا جانم برجاست
رباعی شماره ۲۷۱: توبه که دل خویش چو آهن کرده است
رباعی شماره ۲۷۲: تو سیر شدی من نشدم درمان چیست
رباعی شماره ۲۷۳: تو کان جهانی و جهان نیم جو است
رباعی شماره ۲۷۴: تهدید عدو چه بشنود عاشق راست
رباعی شماره ۲۷۵: جانا غم تو ز هرچه گویی بتر است
رباعی شماره ۲۷۶: جانم بر آن جان جهان رو کرده است
رباعی شماره ۲۷۷: جان و سر آن یار که او پردهدر است
رباعی شماره ۲۷۸: جانی که به راه عشق تو در خطر است
رباعی شماره ۲۷۹: جانی که حریف بود بیگانه شده است
رباعی شماره ۲۸۰: جانی که شراب عشق ز آن سو خورده است
رباعی شماره ۲۸۱: جانی و جهانی و جهان با تو خوش است
رباعی شماره ۲۸۲: حسنت که همه جهان فسونش بگرفت
رباعی شماره ۲۸۳: چشم تو ز روزگار خونریزتر است
رباعی شماره ۲۸۴: چشمی دارم همه پر از صورت دوست
رباعی شماره ۲۸۵: چنگی صنمی که ساز چنگش بنواست
رباعی شماره ۲۸۶: چون دانستم که عشق پیوست منست
رباعی شماره ۲۸۷: چون دلبر من میان دلداران نیست
رباعی شماره ۲۸۸: چون دید مرا مست بهم برزد دست
رباعی شماره ۲۸۹: ترشی تو چرا مگر شکربارت نیست
رباعی شماره ۲۹۰: چیزیست که در تو بی تو جویان ویست
رباعی شماره ۲۹۱: حاشا که به عالم از تو خوشتر یاریست
رباعی شماره ۲۹۲: حاشا که دلم ز شبنشینی سیر است
رباعی شماره ۲۹۳: خاک قدمت سعادت جان من است
رباعی شماره ۲۹۴: خواهی که ترا کشف شود هستی دوست
رباعی شماره ۲۹۵: خویی به جهان خوبتر از خوی تو نیست
رباعی شماره ۲۹۶: خورشید رخت ز آسمان بیرونست
رباعی شماره ۲۹۷: خورشید و ستارگان و بدر ما اوست
رباعی شماره ۲۹۸: خیزید که آن یار سعادت برخاست
رباعی شماره ۲۹۹: دایم ز ولایت علی خواهم گفت
رباعی شماره ۳۰۰: در باغ من ار سرو و اگر گلزار است
رباعی شماره ۳۰۱: در بتکده تا خیال معشوقه ما است
رباعی شماره ۳۰۲: در خواب مهی دوش روانم دیده است
رباعی شماره ۳۰۳: در دایره وجود موجود علیست
رباعی شماره ۳۰۴: در دیده صورت ار ترا دامی هست
رباعی شماره ۳۰۵: در راه طلب عاقل و دیوانه یکیست
رباعی شماره ۳۰۶: در صورت تست آنچه معنا همه اوست
رباعی شماره ۳۰۷: در ظاهر و باطن آنچه خیر است و شر است
رباعی شماره ۳۰۸: در عشق اگر چه که قدم بر قدم است
رباعی شماره ۳۰۹: در عشق تو هر حیله که کردم هیچست
رباعی شماره ۳۱۰: در عشق که جز می بقا خوردن نیست
رباعی شماره ۳۱۱: در عهد و وفا چنانکه دلدار منست
رباعی شماره ۳۱۲: در کوی غم تو صبر بیفرمانست
رباعی شماره ۳۱۳: در مجلس عشاق قراری دگر است
رباعی شماره ۳۱۴: در مرگ، حیات اهل داد و دین است
رباعی شماره ۳۱۵: در من غم شب، کور چرا پیچیده است؟
رباعی شماره ۳۱۶: در نه قدم ار چه راه بیپایانست
رباعی شماره ۳۱۷: در نه قدمی که چشمه حیوانست
رباعی شماره ۳۱۸: در وصل، جمالش گل خندان منست
رباعی شماره ۳۱۹: درویشی و عاشقی به هم سلطانیست
رباعی شماره ۳۲۰: دستت دو و پایت دو و چشمت دو رواست
رباعی شماره ۳۲۱: دلتنگم و دیدار تو درمان منست
رباعی شماره ۳۲۲: دلدار اگر مرا بدراند پوست
رباعی شماره ۳۲۳: دلدار ز پردهای کز آن سوسو نیست
رباعی شماره ۳۲۴: دلدار ظریف است و گناهش اینست
رباعی شماره ۳۲۵: دلدارم گفت کان فلان زنده ز چیست؟
رباعی شماره ۳۲۶: دل در بر من زنده برای غم تست
رباعی شماره ۳۲۷: دل در بر هر که هست، از دلبر ماست
رباعی شماره ۳۲۸: دل رفت بر کسی که بیماش خوش است
رباعی شماره ۳۲۹: دل رفت و سر راه دلاستان بگرفت
رباعی شماره ۳۳۰: دل یاد تو کرد چون به عشرت بنشست
رباعی شماره ۳۳۱: دل یاد تو کرد چون طرب میانگیخت
رباعی شماره ۳۳۲: دور است ز تو نظر بهانه اینست
رباعی شماره ۳۳۳: دوش از سر لطف یار در من نگریست
رباعی شماره ۳۳۴: دی آنکه ز سوی بام بر ما نگریست
رباعی شماره ۳۳۵: دیوانه شدم خواب ز دیوانه خطا است
رباعی شماره ۳۳۶: راهی ز زبان ما به دل پیوسته است
رباعی شماره ۳۳۷: روزی ترش است و دیده ابر تر است
رباعی شماره ۳۳۸: روزی که تو را ببینم آدینه ماست
رباعی شماره ۳۳۹: روزی که مرا به نزد تو دورانست
رباعی شماره ۳۴۰: زان روز که چشم من به رویت نگریست
رباعی شماره ۳۴۱: زان روی که دل بسته آن زنجیر است
رباعی شماره ۳۴۲: زان رونق هر سماع آواز دف است
رباعی شماره ۳۴۳: زان می خوردم که روح پیمانه اوست
رباعی شماره ۳۴۴: زان می مستم که نقش جامش عشق است
رباعی شماره ۳۴۵: سرسبز بود خاک که آبش یار است
رباعی شماره ۳۴۶: سر سخن دوست نمیارم گفت
رباعی شماره ۳۴۷: سرگشته چو آسیای گردان کنمت
رباعی شماره ۳۴۸: سرگشته دلا به دوست از جان راهست
رباعی شماره ۳۴۹: سرمایه عقل سر دیوانگیست
رباعی شماره ۳۵۰: سلطان ملاحت، مه موزون منست
رباعی شماره ۳۵۱: سنبل چو سر عقاب زلف تو نداشت
رباعی شماره ۳۵۲: شاگرد تو است دل که عشق آموز است
رباعی شماره ۳۵۳: شاهی که شفیع هر گنه بود برفت
رباعی شماره ۳۵۴: شب رو که شبت راهبر اسرار است
رباعی شماره ۳۵۵: شمشیر ازل بدست مردان خداست
رباعی شماره ۳۵۶: شمعی که در اینخانه بدی خانه کجاست
رباعی شماره ۳۵۷: صد بار بگفتمت، چه هشیار و چه مست
رباعی شماره ۳۵۸: عاشق نبود آن که سبک چون جان نیست
رباعی شماره ۳۵۹: عشق آمد و توبه را چو شیشه بشکست
رباعی شماره ۳۶۰: عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست
رباعی شماره ۳۶۱: عشقت به دلم درآمد و شاد برفت
رباعی شماره ۳۶۲: عشق تو چنین حکیم و استاد چراست
رباعی شماره ۳۶۳: عشق تو در اطراف گیائی میتاخت
رباعی شماره ۳۶۴: عشقی که از او وجود بیجان میزیست
رباعی شماره ۳۶۵: عشقی نه به اندازه ما در سر ماست
رباعی شماره ۳۶۶: عقل آمد و پند عاشقان پیش گرفت
رباعی شماره ۳۶۷: عمریست که جان بنده بیخویشتن است
رباعی شماره ۳۶۸: قومی غمگین و خود مدان غم ز کجاست
رباعی شماره ۳۶۹: گر آتش دل نیست پس این دود چراست
رباعی شماره ۳۷۰: گر آه کنم آه بدین قانع نیست
رباعی شماره ۳۷۱: گر باد بر آن زلف پریشان زندت
رباعی شماره ۳۷۲: گر بر سر شهوت و هوا خواهی رفت
رباعی شماره ۳۷۳: گر جمله آفاق همه غم بگرفت
رباعی شماره ۳۷۴: گر دامن وصل تو کشم جنگی نیست
رباعی شماره ۳۷۵: گر در وصلی بهشت یا باغ اینست
رباعی شماره ۳۷۶: گر دف نبود نیشکر او دف ماست
رباعی شماره ۳۷۷: گر شرم همی از آن و این باید داشت
رباعی شماره ۳۷۸: گرمای تموز از دل پردرد شماست
رباعی شماره ۳۷۹: گر حلقه آن زلف چو شستت نگرفت
رباعی شماره ۳۸۰: کس دل ندهد بدو که خونخوار منست
رباعی شماره ۳۸۱: کس نیست که اندر هوسی شیدا نیست
رباعی شماره ۳۸۲: گفتار تو زر و نعلت ار زرین است
رباعی شماره ۳۸۳: گفتا که بیا سماع در کار شدهاست
رباعی شماره ۳۸۴: گفتا که شکست توبه بازآمد مست
رباعی شماره ۳۸۵: گفتم بجهم همچو کبوتر ز کفت
رباعی شماره ۳۸۶: گفتم چشمم که هست خاک کویت
رباعی شماره ۳۸۷: گفتم دلم از تو بوسهای خواهانست
رباعی شماره ۳۸۸: گفتم عشقت مرا بت و خویش منست
رباعی شماره ۳۸۹: گفتم که بیا بچشم من درنگریست
رباعی شماره ۳۹۰: گفتند که دل دگر هوائی میپخت
رباعی شماره ۳۹۱: گفتم که دلم آلت و انگاز مست
رباعی شماره ۳۹۲: گفتند که شش جهت همه نور خداست
رباعی شماره ۳۹۳: گفتی چونی بنده چنانست که هست
رباعی شماره ۳۹۴: گفتی گشتم ملول و سودام گرفت
رباعی شماره ۳۹۵: گم باد سری که آن سران را پا نیست
رباعی شماره ۳۹۶: کوچک بودن بزرگ را کوچک نیست
رباعی شماره ۳۹۷: گویند بیا به باغ کانجا لاغ است
رباعی شماره ۳۹۸: گویند که صاحب فنون عقل کل است
رباعی شماره ۳۹۹: گویند که عشق عاقبت تسکین است
رباعی شماره ۴۰۰: گویند مرا که این همه درد چراست
رباعی شماره ۴۰۱: لطف تو جهانی و قرانی افراشت
رباعی شماره ۴۰۲: ما را به جز این زبان ، زبانی دگر است
رباعی شماره ۴۰۳: ما را بدم پیر نگه نتوان داشت
رباعی شماره ۴۰۴: ما عاشق عشقیم که عشق است نجات
رباعی شماره ۴۰۵: ما عاشق عشقیم و مسلمان دگر است
رباعی شماره ۴۰۶: ماه عید است و خلق زیر و زبر است
رباعی شماره ۴۰۷: ماهی تو که فتنهای ندارم ز تو دست
رباعی شماره ۴۰۸: ماهی که نه زیر و نی به بالاست کجاست
رباعی شماره ۴۰۹: مرغ جان را میل سوی بالا نیست
رباعی شماره ۴۱۰: مرغ دل من چو ترک این دانه گرفت
رباعی شماره ۴۱۱: مر وصل ترا هزار صاحب هوس است
رباعی شماره ۴۱۲: مست است دو چشم از دو چشم مستت
رباعی شماره ۴۱۳: مستم ز خمار عبهر جادویت
رباعی شماره ۴۱۴: مستی ز ره آمد و بما در پیوست
رباعی شماره ۴۱۵: معشوق شرابخوار و بیسامانست
رباعی شماره ۴۱۶: من آن توام کام منت باید جست
رباعی شماره ۴۱۷: من بنده آن کسم که بیماش خوش است
رباعی شماره ۴۱۸: من زان جانم که جانها را جانست
رباعی شماره ۴۱۹: منصور حلاجی که اناالحق میگفت
رباعی شماره ۴۲۰: من کوهم و قال من صدای یار است
رباعی شماره ۴۲۱: من محو خدایم و خدا آن منست
رباعی شماره ۴۲۲: میدان که در درون تو مثال غاریست
رباعی شماره ۴۲۳: میگرییم زار و یار گوید زرقست
رباعی شماره ۴۲۴: میگفت یکی پری که او ناپیداست
رباعی شماره ۴۲۵: مینال که آن ناله شنو همسایه است
رباعی شماره ۴۲۶: ناگاه بروئید یکی شاخ نبات
رباعی شماره ۴۲۷: ناگه ز درم درآمد آن دلبر مست
رباعی شماره ۴۲۸: نه چرخ غلام طبع خود رایه ماست
رباعی شماره ۴۲۹: نی با تو دمی نشستنم سامانست
رباعی شماره ۴۳۰: نی بیزر و زور شه سپه بتوان داشت
رباعی شماره ۴۳۱: هان ای دل خسته روز مردانگیست
رباعی شماره ۴۳۲: هجران خواهی طریق عشاقانست
رباعی شماره ۴۳۳: هر جان عزیز کو شناسای رهست
رباعی شماره ۴۳۴: هر جان که از او دلبر ما شادانست
رباعی شماره ۴۳۵: هر چند به حلم یار ما جورکش است
رباعی شماره ۴۳۶: هر چند شکر لذت جان و جگر است
رباعی شماره ۴۳۷: هرچند فراق پشت امید شکست
رباعی شماره ۴۳۸: هرچند که بار آن شترها شکر است
رباعی شماره ۴۳۹: هر درویشی که در شکست خویش است
رباعی شماره ۴۴۰: هر ذره که چون گرسنه بر خوان خداست
رباعی شماره ۴۴۱: هر ذره که در هوا و در کیوانست
رباعی شماره ۴۴۲: هر ذره که در هوا و در هامون است
رباعی شماره ۴۴۳: هر ذره و هر خیال چون بیداریست
رباعی شماره ۴۴۴: هر روز به نو برآید آن دلبر مست
رباعی شماره ۴۴۵: هر روز حجاب بیقراران بیش است
رباعی شماره ۴۴۶: هر روز دلم در غم تو زارتر است
رباعی شماره ۴۴۷: هر روز دل مرا سماع و طربیست
رباعی شماره ۴۴۸: هر صورت کاید به از او امکان هست
رباعی شماره ۴۴۹: هرگز ز دماغ بنده بوی تو نرفت
رباعی شماره ۴۵۰: هشیار اگر زر و گر زرین است
رباعی شماره ۴۵۱: هم عابد و هم زاهد و هم خونریز است
رباعی شماره ۴۵۲: یاری که به حسن از صفت افزونست
رباعی شماره ۴۵۳: یاری که به نزد او گل و خار یکیست
رباعی شماره ۴۵۴: یاری که غمش دوای هر بیمار است
رباعی شماره ۴۵۵: یکبار بمردم و مرا کس نگریست
رباعی شماره ۴۵۶: یک چشم من از روز جدائی بگریست
ث
رباعی شماره ۴۵۷: ای آنکه کنی کون و مکانرا محدث
ج
رباعی شماره ۴۵۸: ما را چو ز عشق میشود راست مزاج
ح
رباعی شماره ۴۵۹: اندر سر من نبود جز رای صلاح
د
رباعی شماره ۴۶۰: آبی که از این دیده چو خون میریزد
رباعی شماره ۴۶۱: آنان که محققان این درگاهند
رباعی شماره ۴۶۲: آن تازه تنی که در بلای تو بود
رباعی شماره ۴۶۳: آنجا بنشین که همنشین مردانند
رباعی شماره ۴۶۴: آنجا که بهر سخن دل ما گردد
رباعی شماره ۴۶۵: آن خوبانی که فتنه بتکدهاند
رباعی شماره ۴۶۶: آن دشمن دوست روی دیدی که چه کرد
رباعی شماره ۴۶۷: آن دل که به شاهد نهان درنگرد
رباعی شماره ۴۶۸: آندم که ز افلاک گهر ریز کند
رباعی شماره ۴۶۹: آن ذره که جز همدم خورشید نشد
رباعی شماره ۴۷۰: آن راحت جان گرد دلم میگردد
رباعی شماره ۴۷۱: آنرا که به ضاعت قناعت باشد
رباعی شماره ۴۷۲: آن را که به علم و عقل افراشتهاند
رباعی شماره ۴۷۳: آن را که خدای ناف بر عشق برید
رباعی شماره ۴۷۴: آنرا که ز عشق دوست بیداد رسد
رباعی شماره ۴۷۵: آن را منگر که ذوفنون آید مرد
رباعی شماره ۴۷۶: آن رفت که بودمی من از عشق تو شاد
رباعی شماره ۴۷۷: آن روز که جان خرقه قالب پوشید
رباعی شماره ۴۷۸: آن روز که جانم ره کیوان گیرد
رباعی شماره ۴۷۹: آن روز که چشم تو ز من برگردد
رباعی شماره ۴۸۰: آن روز که روز ابر و باران باشد
رباعی شماره ۴۸۱: آن روز که عشق با دلم بستیزد
رباعی شماره ۴۸۲: آن روز که کار وصل را ساز آید
رباعی شماره ۴۸۳: آن روز که مهرگان گردون زدهاند
رباعی شماره ۴۸۴: آن سر که بود بیخبر از می خسبد
رباعی شماره ۴۸۵: آن طرفه جماعتی که جانشان بکشد
رباعی شماره ۴۸۶: آن عشق که برق و بوش تا خلق رسید
رباعی شماره ۴۸۷: آن کان نبات و تنگ شکر نامد
رباعی شماره ۴۸۸: آن کز تو خدای این گدا میخواهد
رباعی شماره ۴۸۹: آن کس که بر آتش جهانم بنهاد
رباعی شماره ۴۹۰: آن کس که ترا بیند و خندان نشود
رباعی شماره ۴۹۱: آن کس که ترا شناخت جان را چه کند
رباعی شماره ۴۹۲: آن کس که از آب و گل نگاری دارد
رباعی شماره ۴۹۳: آن کس که ز چرخ نیم نانی دارد *(منتسب به چند نفر)
رباعی شماره ۴۹۴: آن کس که ز دل دم اناالحق میزد
رباعی شماره ۴۹۵: آن کس که مرا به صدق اقرار کند
رباعی شماره ۴۹۶: آن کیست که بیرون درون مینگرد
رباعی شماره ۴۹۷: آن لحظه که آن سرو روانم برسید
رباعی شماره ۴۹۸: آن لحظه که از پیرهنت بوی رسد
رباعی شماره ۴۹۹: آن نزدیکی که دلستان را باشد
رباعی شماره ۵۰۰: آن وسوسهای که شرمها را ببرد
رباعی شماره ۵۰۱: آنها که بآتش خزان سوختهاند
رباعی شماره ۵۰۲: آنها که به کوی عارفان افتادند
رباعی شماره ۵۰۳: آنها که چو آب صافی و ساده روند
رباعی شماره ۵۰۴: آنها که دل از الست مست آوردند
رباعی شماره ۵۰۵: آنها که شب و روز ترا بر اثرند
رباعی شماره ۵۰۶: آن یار که از طبیب دل برباید
رباعی شماره ۵۰۷: آن یار که عقلها شکارش میشد
رباعی شماره ۵۰۸: آهو بدود چو در پیش سگ بیند
رباعی شماره ۵۰۹: اجری ده ارواحی و سلطان ابد
رباعی شماره ۵۱۰: از آب حیات دوست بیمار نماند
رباعی شماره ۵۱۱: از آتش سودای توام تابی بود
رباعی شماره ۵۱۲: از آتش عشق تو جوانی خیزد
رباعی شماره ۵۱۳: از آتش عشق دوست تفها بزنید
رباعی شماره ۵۱۴: از آتش عشق سردها گرم شود
رباعی شماره ۵۱۵: از آدمیی دمی بجائی ارزد
رباعی شماره ۵۱۶: از تاب تو نی یار و عدو میماند
رباعی شماره ۵۱۷: از خاک کف پات سران حیرانند
رباعی شماره ۵۱۸: از درد چو جان تو به فریاد آید
رباعی شماره ۵۱۹: از دیدن روئیکه ترا دیده بود
رباعی شماره ۵۲۰: از شبنم عشق خاک آدم گل شد
رباعی شماره ۵۲۱: از شربت سودای تو هر جان که مزید
رباعی شماره ۵۲۲: از عشق تو دریا همه شور انگیزد
رباعی شماره ۵۲۳: از عشق دلا ، نه بر زیان خواهی شد
رباعی شماره ۵۲۴: از لشکر صبرم علمی بیش نماند
رباعی شماره ۵۲۵: از لطف تو هیچ بنده نومید نشد
رباعی شماره ۵۲۶: از ما بت عیار گریزان باشد
رباعی شماره ۵۲۷: از نیکی تو طبع بداندیش نماند
رباعی شماره ۵۲۸: از یاد خدای مرد مطلق خیزد
رباعی شماره ۵۲۹: افسوس که طبع دلفروزیت نبود
رباعی شماره ۵۳۰: اکنون که رخت جان جهانی بربود
رباعی شماره ۵۳۱: امروز خوش است هر که او جان دارد
رباعی شماره ۵۳۲: امروز ز ما یار جنون میخواهد
رباعی شماره ۵۳۳: امشب چه لطیف و با نوا میگردد
رباعی شماره ۵۳۴: امشب ساقی به مشک می گردان کرد
رباعی شماره ۵۳۵: امشب شب آن نیست که از خانه روند
رباعی شماره ۵۳۶: اندر دل بیوفا غم و ماتم باد
رباعی شماره ۵۳۷: اندر رمضان خاک تو زر میگردد
رباعی شماره ۵۳۸: اندر ره فقر دیده نادیده کنند
رباعی شماره ۵۳۹: اندر طلب آن قوم که بشتافتهاند
رباعی شماره ۵۴۰: اندیشه هشیار تو هشیار کشد
رباعی شماره ۵۴۱: انوار صلاح دین برانگیخته باد
رباعی شماره ۵۴۲: اول که رخم زرد و دلم پرخون بود
رباعی شماره ۵۴۳: ای آنکه ز تو مشکلم آسان گردد
رباعی شماره ۵۴۴: ای آنکه نخست بر سحر چشم تو زد
رباعی شماره ۵۴۵: ای از قدمت خاک زمین خرم و شاد
رباعی شماره ۵۴۶: ای اطلس دعوی ترا معنی برد
رباعی شماره ۵۴۷: ایام وصال یار گوئی که نبود
رباعی شماره ۵۴۸: ای اهل صفا که در جهان گردانید
رباعی شماره ۵۴۹: ای اهل مناجات که در محرابید
رباعی شماره ۵۵۰: ای دل اثر صبح گه شام که دید
رباعی شماره ۵۵۱: ای دل اگرت رضای دلبر باید
رباعی شماره ۵۵۲: ای دل این ره به قیل و قالت ندهند
رباعی شماره ۵۵۳: ای دل سر آرزو به پای اندر بند
رباعی شماره ۵۵۴: ای دوست مگو تو بندهای یا آزاد
رباعی شماره ۵۵۵: ای روز برآ که ذرهها رقص کنند
رباعی شماره ۵۵۶: ای سر روان باد خزانت مرساد
رباعی شماره ۵۵۷: ای عشق ترا پری و انسان دانند
رباعی شماره ۵۵۸: ای عشق توم ان عذابی لشدید
رباعی شماره ۵۵۹: ای عشق که جانها اثر جان توند
رباعی شماره ۵۶۰: ای قوم که برتر از مه و مهتابید
رباعی شماره ۵۶۱: ای لشکر عشق اگرچه بس جبارید
رباعی شماره ۵۶۲: ای مرغ عجب که صید تو شیرانند
رباعی شماره ۵۶۳: این پرده دل دگر مکن تا نرود
رباعی شماره ۵۶۴: این تنهائی هزار جان بیش ارزد
رباعی شماره ۵۶۵: ای نرم دلانیکه وفا میکارید
رباعی شماره ۵۶۶: این سر که در این سینه ما میگردد
رباعی شماره ۵۶۷: این صورت آدمی که درهم بستند
رباعی شماره ۵۶۸: این طرفه که یار در دامن گنجد
رباعی شماره ۵۶۹: این عشق به جانب دلیران گردد
رباعی شماره ۵۷۰: این مست به بادهای دگر میگردد
رباعی شماره ۵۷۱: این واقعه را سخت بگیری شاید
رباعی شماره ۵۷۲: بار دگر این خسته جگر باز آمد
رباعی شماره ۵۷۳: با روی تو هیچکس ز باغ اندیشد
رباعی شماره ۵۷۴: با سود وصال تو زیانت نرسد
رباعی شماره ۵۷۵: با هرکه دمی عشق تو آمیخته شد
رباعی شماره ۵۷۶: بخشای بر آن بنده که خوابش نبود
رباعی شماره ۵۷۷: بر بنده بخند تا ثوابت باشد
رباعی شماره ۵۷۸: بر خاک نظر کند چو بر ما گذرد
رباعی شماره ۵۷۹: پرسیدم از آن کسی که برهان داند
رباعی شماره ۵۸۰: پرسید مهم که چشم تو مه را دید
رباعی شماره ۵۸۱: برقی که ز میغ آن جهان روی نمود
رباعی شماره ۵۸۲: بر گور من آن کو گذرد مست شود
رباعی شماره ۵۸۳: بر یار نظر کنم خجل میگردد
رباعی شماره ۵۸۴: بس درمانها کان مدد درد شود
رباعی شماره ۵۸۵: بسیار تو را خستهروان باید شد
رباعی شماره ۵۸۶: بشنو اگرت تاب شنیدن باشد
رباعی شماره ۵۸۷: بعضی به صفات حیدر کرارند
رباعی شماره ۵۸۸: بویت آمد، گریز را روی نماند
رباعی شماره ۵۸۹: بوی دم مقبلان چو گل خوش باشد
رباعی شماره ۵۹۰: بیبحر صفا گوهر ما سنگ آمد
رباعی شماره ۵۹۱: بیتو جانا قرار نتوانم کرد
رباعی شماره ۵۹۲: بیت و غزل و شعر مرا آب ببرد
رباعی شماره ۵۹۳: بیدار شو ای دل که جهان میگذرد
رباعی شماره ۵۹۴: پیران خرابات غمت بسیارند
رباعی شماره ۵۹۵: بیزارم از آن آب که آتش نشود
رباعی شماره ۵۹۶: بیزارم از آن لعل که پیروزه بود
رباعی شماره ۵۹۷: بیعشق نشاط و طرب افزون نشود
رباعی شماره ۵۹۸: بیمارم و غم در امتحانم دارد
رباعی شماره ۵۹۹: بیمن به زبان من سخن میآید
رباعی شماره ۶۰۰: پیوسته سرت سبز و لبت خندان باد
رباعی شماره ۶۰۱: بییاری تو دل بسوی یار نشد
رباعی شماره ۶۰۲: تا با غم عشق تو مرا کار افتاد
رباعی شماره ۶۰۳: تا بنده ز خود فانی مطلق نشود
رباعی شماره ۶۰۴: تا تو بخودی ترا به خود ره ندهد
رباعی شماره ۶۰۵: تا در دل من عشق تو اندوخته شد
رباعی شماره ۶۰۶: تا در طلب مات همی کام بود
رباعی شماره ۶۰۷: تا رهبر تو طبع بدآموز بود
رباعی شماره ۶۰۸: تا سر نشود یقین که سرکش نشود
رباعی شماره ۶۰۹: تا گوهر جان در این طبایع افتاد
رباعی شماره ۶۱۰: تا مدرسه و مناره ویران نشود
رباعی شماره ۶۱۱: نایی ببرید از نیستان استاد
رباعی شماره ۶۱۲: بانگ مستی ز آسمان میآید
رباعی شماره ۶۱۳: تنها بمرو که رهزنان بسیارند
رباعی شماره ۶۱۴: تو جانی و هر زنده غم جان بکشد
رباعی شماره ۶۱۵: تو هیچ نهای و هیچ توبه ز وجود
رباعی شماره ۶۱۶: تیری ز کمانچه ربابی بجهید
رباعی شماره ۶۱۷: جامی که بگیرم میش انوار بود
رباعی شماره ۶۱۸: جانا تبش عشق به غایت برسید
رباعی شماره ۶۱۹: جان باز که وصل او به دستان ندهند
رباعی شماره ۶۲۰: جان چو سمندرم نگاری دارد
رباعی شماره ۶۲۱: جان را جستم ببحر مرجان آمد
رباعی شماره ۶۲۲: جان روی به عالم همایون آورد
رباعی شماره ۶۲۳: جان کیست که او بدیده کار تو کند
رباعی شماره ۶۲۴: جان محرم درگاه همی باید برد
رباعی شماره ۶۲۵: جانم ز هواهای تو یادی دارد
رباعی شماره ۶۲۶: جانیکه در او از تو خیالی باشد
رباعی شماره ۶۲۷: جائیکه در او چون نگاری باشد
رباعی شماره ۶۲۸: جز دمدمه عشق تو در گوش نماند
رباعی شماره ۶۲۹: جز صحبت عاشقان و مستان مپسند
رباعی شماره ۶۳۰: چشمت صنما هزار دلدار کشد
رباعی شماره ۶۳۱: چشم تو هزار سحر مطلق دارد
رباعی شماره ۶۳۲: چشمی که نظر بدان گل و لاله کند
رباعی شماره ۶۳۳: جودت همه آن کند که دریا نکند
رباعی شماره ۶۳۴: جوزی که درونش مغز شیرین باشد
رباعی شماره ۶۳۵: چون بدنامی بروزگاری افتد
رباعی شماره ۶۳۶: چون خمر تو در ساغر ما در ریزند
رباعی شماره ۶۳۷: چون دیده بر آن عارض چون سیم افتاد
رباعی شماره ۶۳۸: چون دیده برفت توتیای تو چه سود
رباعی شماره ۶۳۹: چون روز وصال یار ما نیست پدید
رباعی شماره ۶۴۰: چون زیر افکند در عراق آمیزد
رباعی شماره ۶۴۱: چون شاهد پوشیده خرامان گردد
رباعی شماره ۶۴۲: چون صبح ولای حق دمیدن گیرد
رباعی شماره ۶۴۳: چون صورت تو در دل ما بازآید
رباعی شماره ۶۴۴: چون نیستی تو محض اقرار بود
رباعی شماره ۶۴۵: حاشا که دل از عشق جهانرا نگرد
رباعی شماره ۶۴۶: خاک توام و خدای حق میداند
رباعی شماره ۶۴۷: خاموش مرا ز گفت, گفتار تو کرد
رباعی شماره ۶۴۸: خوابم ز خیال روی تو پشت بداد
رباعی شماره ۶۴۹: خواهم گردی که از هوای تو رسد
رباعی شماره ۶۵۰: خواهم که دلم با غم همخو باشد
رباعی شماره ۶۵۱: خورشید که باشد که بروی تو رسد
رباعی شماره ۶۵۲: خورشید که در خانه بقا می نکند
رباعی شماره ۶۵۳: خورشید مگر بسته به پیشت میرد
رباعی شماره ۶۵۴: خوش عادت خوش خو که محمد دارد
رباعی شماره ۶۵۵: خون دل عاشقان چو جیحون گردد
رباعی شماره ۶۵۶: دامان جلال تو ز دستم نشود
رباعی شماره ۶۵۷: دانی صوفی بهر چه بسیار خورد
رباعی شماره ۶۵۸: در باغ آیید و سبز پوشان نگرید
رباعی شماره ۶۵۹: در باغ هزار شاهد مهرو بود
رباعی شماره ۶۶۰: در بندم از آن دو زلف بند اندر بند
رباعی شماره ۶۶۱: در حضرت حق ستوده درویشانند
رباعی شماره ۶۶۲: در خدمتت ای جان چو بدن میافتد
رباعی شماره ۶۶۳: در دوزخم ار زلف تو در چنگ آید
رباعی شماره ۶۶۴: در راه طلب رسیدهای میباید
رباعی شماره ۶۶۵: در سلسلهات هر آنکه پا بست شود
رباعی شماره ۶۶۶: در سینه هر که ذرهای دل باشد
رباعی شماره ۶۶۷: در صحبت حق خموش میباید بود
رباعی شماره ۶۶۸: در عشق اگرچه خرده بینم کردند
رباعی شماره ۶۶۹: در عشق توام نصیحت و پند چه سود
رباعی شماره ۶۷۰: در عشق توام وفا قرین میباید
رباعی شماره ۶۷۱: در عشق تو عقل ذوفنون میخسبد
رباعی شماره ۶۷۲: در عشق اگر دمی قرارت باشد
رباعی شماره ۶۷۳: در عشق نه پستی نه بلندی باشد
رباعی شماره ۶۷۴: در عشق هزار جان و دل بس نکند
رباعی شماره ۶۷۵: در کام دل آنچه بود نفسم همه راند
رباعی شماره ۶۷۶: در گریه خون مرا شکر خند تو کرد
رباعی شماره ۶۷۷: در کوی خرابات تکبر نخرند
رباعی شماره ۶۷۸: در لشکر عشق چونکه خونریز کنند
رباعی شماره ۶۷۹: در مدرسه عشق اگر قال بود
رباعی شماره ۶۸۰: در میطلبی ز چشمه در بر ناید
رباعی شماره ۶۸۱: در معنی هست و در عیان نیست که دید
رباعی شماره ۶۸۲: در مغز فلک چو عشق تو جا گیرد
رباعی شماره ۶۸۳: ای دل، اثر صبح، گه شام که دید
رباعی شماره ۶۸۴: در نفی تو عقل را امان نتوان دید
رباعی شماره ۶۸۵: درویش که اسرار جهان میبخشد
رباعی شماره ۶۸۶: در عشق توم وفا قرین میباید
رباعی شماره ۶۸۷: دریا نکند سیر مرا جو چه کند
رباعی شماره ۶۸۸: دردی داری که بحر را پر دارد
رباعی شماره ۶۸۹: دست تو به جود طعنه بر میغ زند
رباعی شماره ۶۹۰: دشنام که از لب تو مهوش باشد
رباعی شماره ۶۹۱: دل با هوس تو زاد و بودی دارد
رباعی شماره ۶۹۲: دلتنگ مشو که دلگشائی آمد
رباعی شماره ۶۹۳: دل جمله حکایت از بهار تو کند
رباعی شماره ۶۹۴: دل داد مرا که دلستان را بزدم
رباعی شماره ۶۹۵: دلدار ابد گرد دلم میگردد
رباعی شماره ۶۹۶: دل در پی دلدار بسی تاخت و نشد
رباعی شماره ۶۹۷: دل دوش در این عشق حریف ما بود
رباعی شماره ۶۹۸: دل را بدهم پند که عمدا نرود
رباعی شماره ۶۹۹: دلها به سماع بیقرار افتادند
رباعی شماره ۷۰۰: دل هرچه در آشکار و پنهان گوید
رباعی شماره ۷۰۱: دوش آن بت من همچو مه گردون بود
رباعی شماره ۷۰۲: دوش از قمر تو آسمان مینوشید
رباعی شماره ۷۰۳: دو کون خیال خانهای بیش نبود
رباعی شماره ۷۰۴: دی باغ ز وی شکر سلامت میکرد
رباعی شماره ۷۰۵: دی بنده بر آن قمر جانی شد
رباعی شماره ۷۰۶: دی چشم تو رای سحر مطلق میزد
رباعی شماره ۷۰۷: دیدم رخت از غم سر موئیم نماند
رباعی شماره ۷۰۸: دی میرفتی بر تو نظر میکردند
رباعی شماره ۷۰۹: دیوانه میان خلق پیدا باشد
رباعی شماره ۷۱۰: رفتم بدر خانه آنخوش پیوند
رباعی شماره ۷۱۱: رو دیده بدوز تا دلت دیده شود
رباعی شماره ۷۱۲: روز آمد و غوغای تو در بردارد
رباعی شماره ۷۱۳: روز شادیست غم چرا باید خورد
رباعی شماره ۷۱۴: روز محک محتشم و دون آمد
رباعی شماره ۷۱۵: روزیکه بود دلت ز جان پر از درد
رباعی شماره ۷۱۶: روزی که جمال آن صنم دیده شود
رباعی شماره ۷۱۷: روزی که خیال دلستان رقص کند
رباعی شماره ۷۱۸: روزی که ز کار کمترک میآید
رباعی شماره ۷۱۹: روزیکه مرا عشق تو دیوانه کند
رباعی شماره ۷۲۰: روزیکه وجودها تولد گیرد
رباعی شماره ۷۲۱: رو نیکی کن که دهر نیکی داند
رباعی شماره ۷۲۲: زان آب که چرخ از آن بسر میگردد
رباعی شماره ۷۲۳: زان مقصد صنع تو یکی نی ببرید
رباعی شماره ۷۲۴: ز اول که مرا عشق نگارم بربود
رباعی شماره ۷۲۵: زلفت چو بر آن لعل شکرخای زند
رباعی شماره ۷۲۶: زلف تو به حسن ذوفنونها برزد
رباعی شماره ۷۲۷: زندان تو از نجات خوشتر باشد
رباعی شماره ۷۲۸: زنهار مگو که رهروان نیز نیند
رباعی شماره ۷۲۹: سر دل عاشقان ز مطرب شنوید
رباعی شماره ۷۳۰: سر مستان را ز محتسب ترسانند
رباعی شماره ۷۳۱: سرویکه ز باغ پاکبازان باشد
رباعی شماره ۷۳۲: سرهای درختان گل تر میچینند
رباعی شماره ۷۳۳: سرهای درختان گل رعنا چیدند
رباعی شماره ۷۳۴: سودای ترا بهانهای بس باشد
رباعی شماره ۷۳۵: سوز دل عاشقان شررها دارد
رباعی شماره ۷۳۶: شاد آنکه جمال ماهتابش ببرد
رباعی شماره ۷۳۷: شاد آنکه ز دور ما یار ما بنماید
رباعی شماره ۷۳۸: شادی همه طالبان که مطلوب رسید
رباعی شماره ۷۳۹: شادم که غم تو در دل من گنجد
رباعی شماره ۷۴۰: شادی زمانه با غمم برنامد
رباعی شماره ۷۴۱: شاهیست که تو هرچه بپوشی داند
رباعی شماره ۷۴۲: شب چون دل عاشقان پر از سودا شد
رباعی شماره ۷۴۳: شب رفت کجا رفت همانجای که بود
رباعی شماره ۷۴۴: شب گشت که خلقان همه در خواب روند
رباعی شماره ۷۴۵: شور آوردم که گاو گردون نکشد
رباعی شماره ۷۴۶: شور عجبی در سر ما میگردد
رباعی شماره ۷۴۷: شیرین سخنی در دل ما میخندد
رباعی شماره ۷۴۸: صافی صفت و پاک نظر باید بود
رباعی شماره ۷۴۹: صبح آمد و وقت روشنائی آمد
رباعی شماره ۷۵۰: صبح است و صبا مشک فشان میگذرد
رباعی شماره ۷۵۱: صد بار ز سر برفت عقلم و آمد
رباعی شماره ۷۵۲: صد سال بقای آن بت مهوش باد
رباعی شماره ۷۵۳: صد مرحله زانسوی خرد خواهم شد
رباعی شماره ۷۵۴: طاوس نهای که بر جمالت نگرند
رباعی شماره ۷۵۵: عارف چو گل و جز گل خندان نبود
رباعی شماره ۷۵۶: هر دل که درو مهر تو پنهان نبود
رباعی شماره ۷۵۷: عاشق تو یقین دان که مسلمان نبود
رباعی شماره ۷۵۸: عاشق که بناز و ناز کی فرد بود
رباعی شماره ۷۵۹: عاشق که تواضع ننماید چکند
رباعی شماره ۷۶۰: عشاق به یک دم دو جهان در بازند
رباعی شماره ۷۶۱: عشق آن باشد که خلق را دارد شاد
رباعی شماره ۷۶۲: عشق آن خوشتر کز او بلاها خیزد
رباعی شماره ۷۶۳: عشق از ازلست و تا ابد خواهد بود
رباعی شماره ۷۶۴: عشق تو بهر صومعه مستی دارد
رباعی شماره ۷۶۵: عشق تو خوشی چو قصد خونریز کند
رباعی شماره ۷۶۶: عشق تو سلامت ز جهان میببرد
رباعی شماره ۷۶۷: عشقی آمد که عشقها سودا شد
رباعی شماره ۷۶۸: عقل و دل من چه عیشها میداند
رباعی شماره ۷۶۹: علم فقها ز شرع و سنت باشد
رباعی شماره ۷۷۰: عید آمده کز تو عید عیدانه برد
رباعی شماره ۷۷۱: غم را بر او گزیده میباید کرد
رباعی شماره ۷۷۲: غم کیست که گرد دل مردان گردد
رباعی شماره ۷۷۳: فردا که به محشر اندر آید زن و مرد
رباعی شماره ۷۷۴: قاصد پی اینکه بنده خندان نشود
رباعی شماره ۷۷۵: قد الفم ز مشق چون جیم افتاد
رباعی شماره ۷۷۶: قومی به خرابات تو اندر بندند
رباعی شماره ۷۷۷: کاری ز درون جان میباید
رباعی شماره ۷۷۸: کامل صفتی راه فنا میپیمود
رباعی شماره ۷۷۹: گر با دل و دنده هیچ کارم افتد
رباعی شماره ۷۸۰: گر چرخ ترا خدمت پیوست کند
رباعی شماره ۷۸۱: گر خواب ترا خواجه گرفتار کند
رباعی شماره ۷۸۲: گر در طلبی ز چشمه در بر ناید
رباعی شماره ۷۸۳: گر دریا را همه نهنگان گیرند
رباعی شماره ۷۸۴: گر صبر کنم جامعه جان میسوزد
رباعی شماره ۷۸۵: گر صبر کنم دل از غمت تنگ آید
رباعی شماره ۷۸۶: اگر عاشق را فنا و مردن باشد
رباعی شماره ۷۸۷: گر ما نه همه تنور سوزان باشد
رباعی شماره ۷۸۸: گر مرده شود تن بر خود جاش کنند
رباعی شماره ۷۸۹: گر نگریزی ز ما بنازی چه شود
رباعی شماره ۷۹۰: گر هر دو جهان ز خار غم پر باشد
رباعی شماره ۷۹۱: کس از خم چوگان تو گوئی نبرد
رباعی شماره ۷۹۲: کس واقف آن حضرت شاهانه نشد
رباعی شماره ۷۹۳: کشتی چو به دریای روان میگذرد
رباعی شماره ۷۹۴: گفتم بیتی نگار از من رنجید
رباعی شماره ۷۹۵: گفتم جانی به ترک جان نتوان کرد
رباعی شماره ۷۹۶: گفتم که به من رسید دردت بمزید
رباعی شماره ۷۹۷: گفتم که ز خردی دل من نیست پدید
رباعی شماره ۷۹۸: گفتی که بگو زبان چه محرم باشد
رباعی شماره ۷۹۹: کو پای که او باغ و چمن را شاید
رباعی شماره ۸۰۰: گوید چونی خوشی و در خنده شود
رباعی شماره ۸۰۱: گویند که فردوس برین خواهد بود *(منتسب به چند نفر)
رباعی شماره ۸۰۲: کی باشد کین نبش بنوش تو رسد
رباعی شماره ۸۰۳: کی غم خورد آنکه با تو خرم باشد
رباعی شماره ۸۰۴: کی غم خورد آنکه شاد مطلق باشد
رباعی شماره ۸۰۵: کی گفت که آن زنده جاوید بمرد
رباعی شماره ۸۰۶: لبهای تو آنگه که با ستیز بود
رباعی شماره ۸۰۷: لعلیست که او شکر فروشی داند
رباعی شماره ۸۰۸: ما بسته بدیم بند دیگر آمد
رباعی شماره ۸۰۹: هر لحظه میی به جان سرمست دهد
رباعی شماره ۸۱۰: ما میخواهیم و دیگران میخواهند
رباعی شماره ۸۱۱: ماهی که کمر گرد قمر میبندد
رباعی شماره ۸۱۲: مائیم ز عشق یافته مرهم خود
رباعی شماره ۸۱۳: مردان رهت که سر معنی دانند
رباعی شماره ۸۱۴: مردان رهش زنده به جان دگرند
رباعی شماره ۸۱۵: مردیکه به هست و نیست قانع گردد
رباعی شماره ۸۱۶: مرغ دل من ز بسکه پرواز آورد
رباعی شماره ۸۱۷: مرغی که ز باغ پاکبازان باشد
رباعی شماره ۸۱۸: مرغی ملکی زانسوی گردون بپرد
رباعی شماره ۸۱۹: مستان غمت بار دگر شوریدند
رباعی شماره ۸۲۰: مشکین رسنت چو پرده ماه شود
رباعی شماره ۸۲۱: مطرب خواهم که عاشق مست بود
رباعی شماره ۸۲۲: معشوقه چو آفتاب تابان گردد
رباعی شماره ۸۲۳: معشوقه خانگی بکاری ناید
رباعی شماره ۸۲۴: مگذار که غصه در میانت گیرد
رباعی شماره ۸۲۵: مگذار که وسوسه زبونت گیرد
رباعی شماره ۸۲۶: من بنده آن قوم که خود را دانند
رباعی شماره ۸۲۷: من بنده یاری که ملالش نبود
رباعی شماره ۸۲۸: من بیخبرم خدای خود میداند
رباعی شماره ۸۲۹: من چوب گرفتم به کفم عود آمد
رباعی شماره ۸۳۰: مه را طرفی به ماه رو میماند
رباعی شماره ۸۳۱: مهرویان را یکان یکان برشمرید
رباعی شماره ۸۳۲: میآ ید یار و چون شکر میخندد
رباعی شماره ۸۳۳: میجوشد دل که تا به جوش تو رسد
رباعی شماره ۸۳۴: میگوید عشق هرکه جان پیش کشد
رباعی شماره ۸۳۵: نی آب روان ز ماهیان سیر شود
رباعی شماره ۸۳۶: گر راه روی راه برت بگشایند
رباعی شماره ۸۳۷: و هو معکم از او خبر میآید
رباعی شماره ۸۳۸: هان ای دل خسته وقت مرهم آمد
رباعی شماره ۸۳۹: هر جا به جهان تخم وفا برکارند
رباعی شماره ۸۴۰: هر چند دلم رضا او میجوید
رباعی شماره ۸۴۱: هرچیز که بسیار شود خوار شود
رباعی شماره ۸۴۲: هر دل که بسوی دلربائی نرود
رباعی شماره ۸۴۳: هر روز دلم نو شکری نوش کند
رباعی شماره ۸۴۴: هر شب که دل سپهر گلشن گردد
رباعی شماره ۸۴۵: هر شب که ز سودای تو نوبت بزنند
رباعی شماره ۸۴۶: هر عمر که بیدیدن اصحاب بود
رباعی شماره ۸۴۷: هر عمر که بیدیدن اصحاب بود
رباعی شماره ۸۴۸: هر قبض اثر علت اولی باشد
رباعی شماره ۸۴۹: هرگز حق صحبت قدیمت نبود
رباعی شماره ۸۵۰: هر کو بگشاده گرهی میبندد
رباعی شماره ۸۵۱: هر لحظه همی خوانمش از راه بعید
رباعی شماره ۸۵۲: هر لقمه خوش که بر دهان میگردد
رباعی شماره ۸۵۳: هر موی زلف او یکی جان دارد
رباعی شماره ۸۵۴: هستی اثری ز نرگس مست تو بود
رباعی شماره ۸۵۵: هشدار که فضل حق بناگاه آید
رباعی شماره ۸۵۶: هل تا برود سرش به دیوار آید
رباعی شماره ۸۵۷: هم کفرم و هم دینم و هم صافم و درد
رباعی شماره ۸۵۸: همواره خوشی و دلکشی نامیزد
رباعی شماره ۸۵۹: یاد تو کنم دلم تپیدن گیرد
رباعی شماره ۸۶۰: یاران یاران ز هم جدائی مکنید
رباعی شماره ۸۶۱: یار خواهم که فتنهانگیز بود
رباعی شماره ۸۶۲: یاریکه مرا در غم خود میبندد
رباعی شماره ۸۶۳: یک سو مشکوة امر پیغام نهاد
رباعی شماره ۸۶۴: یک لحظه اگر نفس تو محکوم شود
ر
رباعی شماره ۸۶۵: آن جمع کن جان پراکنده بیار
رباعی شماره ۸۶۶: آن زلف سیاه و قد رعناش نگر
رباعی شماره ۸۶۷: آن ساقی روح دردهد جام آخر
رباعی شماره ۸۶۸: آن کس که ترا دیده بود ای دلبر
رباعی شماره ۸۶۹: از عاشق بدنام بیا ننگ مدار
رباعی شماره ۸۷۰: امروز من از تشنه دهانی و خمار
رباعی شماره ۸۷۱: اندیشه دهرت ز چه بگداخت جگر
رباعی شماره ۸۷۲: ای آمده ز آسمان درین عالم دیر
رباعی شماره ۸۷۳: ای آنکه دلت باید در وی منگر
رباعی شماره ۸۷۴: ای بوده سماع آسمانرا ره و در
رباعی شماره ۸۷۵: ای خاک درت ز آب کوثر خوشتر
رباعی شماره ۸۷۶: ای دلبر عیار دل نیکوفر
رباعی شماره ۸۷۷: ای دل بگذر ز عشق و معشوق و دیار
رباعی شماره ۸۷۸: ای زاده ساقی هله از غم بگذر
رباعی شماره ۸۷۹: ای ظل تو از سایه طوبی خوشتر
رباعی شماره ۸۸۰: ای عشق خوشی چه خوش که از خوش خوشتر
رباعی شماره ۸۸۱: ای مرد سماع معده را خالی دار
رباعی شماره ۸۸۲: این صورت باغست و در او نیست ثمر
رباعی شماره ۸۸۳: بالا بنگر دو چشم را بالا دار
رباعی شماره ۸۸۴: بالا منشین که هست پستی خوشتر
رباعی شماره ۸۸۵: با همت باز باش و یا هیبت شیر
رباعی شماره ۸۸۶: بسیار بخواندهام دستان و سمر
رباعی شماره ۸۸۷: تا بتوانی مدام میباش به ذکر
رباعی شماره ۸۸۸: تا چند کشی سخره نفس بیکار
رباعی شماره ۸۸۹: چون از رخ یار دور گشتم به بهار
رباعی شماره ۸۹۰: چون بت رخ تست بتپرستی خوشتر
رباعی شماره ۸۹۱: چون دید رخ زرد من آن شهره نگار
رباعی شماره ۸۹۲: خواهی بستان حلقه مستان بنگر
رباعی شماره ۸۹۳: خورشید همی زرد شود بر دیوار
رباعی شماره ۸۹۴: در باغ در نیامدم گرد آور
رباعی شماره ۸۹۵: در خاک در وفای آن سیمین بر
رباعی شماره ۸۹۶: در مصطبهها گر دو خرابات نگر
رباعی شماره ۸۹۷: در نوبت عشق چشم باشد در بار
رباعی شماره ۸۹۸: دست و دل ما هرچه تهیتر خوشتر
رباعی شماره ۸۹۹: دوری ز برادر منافق بهتر
رباعی شماره ۹۰۰: رفتم به سر گور کریم دلدار
رباعی شماره ۹۰۱: روی چو مهت پیش چراغ اولیتر
رباعی شماره ۹۰۲: زان ابروی چون کمانت ای بدر منیر
رباعی شماره ۹۰۳: ساقی گفتم ترا می ساده بیار
رباعی شماره ۹۰۴: سیلاب گرفت گرد ویرانه عمر
رباعی شماره ۹۰۵: طبعم چو حیات یافت از جلوه فکر
رباعی شماره ۹۰۶: فرمود خدا به وحی کای پیغمبر
رباعی شماره ۹۰۷: گر جان داری بیار جان باز آخر
رباعی شماره ۹۰۸: گر در سر و چشم عقل داری و بصر
رباعی شماره ۹۰۹: گر گل کارم بیتو نروید جز خار
رباعی شماره ۹۱۰: گفتم بنما که چون کنم بمیر
رباعی شماره ۹۱۱: گفتم چشمم گفت سحابی کم گیر
رباعی شماره ۹۱۲: گر رنگ خزان دارم و گر رنگ بهار
رباعی شماره ۹۱۳: گفتی که: بیا که باغ خندید و بهار
رباعی شماره ۹۱۴: گوش ما را بیدم اسرار مدار
رباعی شماره ۹۱۵: ای بسته حجاب، پردها را بردار
رباعی شماره ۹۱۶: مائیم چو حال عاشقان زیر و زبر
رباعی شماره ۹۱۷: مجموع تن و قالب خود را بنگر
رباعی شماره ۹۱۸: مجنون و پریشان توام دستم گیر
رباعی شماره ۹۱۹: من دم نزنم از این جهان دمگیر
رباعی شماره ۹۲۰: من رنگ خزان دارم و تو رنگ بهار
رباعی شماره ۹۲۱: من مسخره تو نیسستم ای فاجر
رباعی شماره ۹۲۲: میآید گرگ نزد ما وقت سحر
رباعی شماره ۹۲۳: هر دم دل جمع را برنجاند یار
رباعی شماره ۹۲۴: هر دم دل خستهام برنجاند یار
رباعی شماره ۹۲۵: هین وقت صبوحست می ناب بیار
ز
رباعی شماره ۹۲۶: آمد آمد آنکه نرفت او هرگز
رباعی شماره ۹۲۷: آمد بر من دوش نگاری سر تیز
رباعی شماره ۹۲۸: آمد دی دیوانه و شبهای دراز
رباعی شماره ۹۲۹: آن تاب که من دانم و تو ای دل سوز
رباعی شماره ۹۳۰: آن یار نهان کشید باز دستم امروز
رباعی شماره ۹۳۱: ای تنگ شکر از ترشان چشم بدوز
رباعی شماره ۹۳۲: ای جان سماع و روزه و حج و نماز
رباعی شماره ۹۳۳: ای جان لطیف بیغم عشق مساز
رباعی شماره ۹۳۴: ای دل ز جفای دلستانان مگریز
رباعی شماره ۹۳۵: ای دل همه رخت را در این کوی انداز
رباعی شماره ۹۳۶: ای ذره ز خورشید توانی بگریز
رباعی شماره ۹۳۷: ای صلح تو با بنده همه جنگ آمیز
رباعی شماره ۹۳۸: ای عشق تو داده باز جان را پرواز
رباعی شماره ۹۳۹: ای عشق نخسبی و نخفتی هرگز
رباعی شماره ۹۴۰: ای کرده ز نقش آدمی چنگی ساز
رباعی شماره ۹۴۱: ای لاله بیا و از رخم رنگ آموز
رباعی شماره ۹۴۲: امروز خوشم به جان تو فردا نیز
رباعی شماره ۹۴۳: امروز مرو از برم ای یار بساز
رباعی شماره ۹۴۴: امشب که گشاده است صنم با ما راز
رباعی شماره ۹۴۵: بازآمدم اینک که زنم آتش نیز
رباعی شماره ۹۴۶: بازی بودم پریده از عالم راز
رباعی شماره ۹۴۷: بنمای بمن رخ ای شمع طراز
رباعی شماره ۹۴۸: جهدی بکن ار پند پذیری دو سه روز
رباعی شماره ۹۴۹: زنها مشو غره به بیباکی باز
رباعی شماره ۹۵۰: درد تو علاج کس پذیرد هرگز
رباعی شماره ۹۵۱: در سر هوس عشق تو دارم همه روز
رباعی شماره ۹۵۲: دل آمد و گفت هست سوداش دراز
رباعی شماره ۹۵۳: دل بر سر تو بدل نجوید هرگز
رباعی شماره ۹۵۴: زین سنگدلان نشد دلی نرم هنوز
رباعی شماره ۹۵۵: شب گشت و خبر نیست مرا از شب و روز
رباعی شماره ۹۵۶: صد بار بگفتمت ز مستان مگریز
رباعی شماره ۹۵۷: صد بار بگفت یار هرجا مگریز
رباعی شماره ۹۵۸: گر بکشندم نگردم از عشق توباز
رباعی شماره ۹۵۹: گر در ره عشق او نباشی سرباز
رباعی شماره ۹۶۰: گر گوهر طاعتی نسفتم هرگز
رباعی شماره ۹۶۱: ماییم و توی و خانه خالی برخیز
رباعی شماره ۹۶۲: مائیم و دمی کوته و سودای دراز
رباعی شماره ۹۶۳: مائیم و هوای یار مه رو شب و روز
رباعی شماره ۹۶۴: مردانه بیا که نیست کار تو مجاز
رباعی شماره ۹۶۵: معشوقه ما کران نگیرد هرگز
رباعی شماره ۹۶۶: من بودم و دوش آن بت بنده نواز *(منتسب به چند نفر)
رباعی شماره ۹۶۷: من سیر نگشتهام ز تو یار هنوز
رباعی شماره ۹۶۸: من همتیم کجا بود چون من باز
رباعی شماره ۹۶۹: میگوید مرمرا نگار دلسوز
رباعی شماره ۹۷۰: نی چاره آنکه با تو باشم همراز
رباعی شماره ۹۷۱: هین وقت صبوحست میان شب و روز
رباعی شماره ۹۷۲: یاری خواهی ز یار با یار بساز
رباعی شماره ۹۷۳: یک شب چو ستاره گر نخسبی تا روز
س
رباعی شماره ۹۷۴: آمد آمد ترش ترش یعنی بس
رباعی شماره ۹۷۵: احوال دلم هر سحر از باد بپرس
رباعی شماره ۹۷۶: از حادثه جهان زاینده مترس
رباعی شماره ۹۷۷: از روز قیامت جهانسوز بترس
رباعی شماره ۹۷۸: ای یوسف جان ز حال یعقوب بپرس
رباعی شماره ۹۷۹: جانا صفت قدم ز ابروت بپرس
رباعی شماره ۹۸۰: چون روبه من شدی تو از شیر مترس
رباعی شماره ۹۸۱: دارد به قدح می حرامی که مپرس
رباعی شماره ۹۸۲: دلدار چنان مشوش آمد که مپرس
رباعی شماره ۹۸۳: رو در صف بندگان ما باش و مترس
رباعی شماره ۹۸۴: رو مرکب عشق را قوی ران و مترس
رباعی شماره ۹۸۵: رویم چو زر زمانه میبین و مپرس
رباعی شماره ۹۸۶: زین عشق پر از فعل جهانسوز بترس
رباعی شماره ۹۸۷: عاشق چو نمیشوی برو پشم بریس
رباعی شماره ۹۸۸: مر تشنه عشق را شرابیست مترس
رباعی شماره ۹۸۹: هستم ز غمش چنان پریشان که مپرس
ش
رباعی شماره ۹۹۰: آتش در زن ز کبریا در کویش
رباعی شماره ۹۹۱: آن دل که من آن خویش پنداشتمش
رباعی شماره ۹۹۲: آن دم که حق بندهگزاری همه خوش
رباعی شماره ۹۹۳: آندیده که هست عاشق گلزارش
رباعی شماره ۹۹۴: آنرا که رسول دوست پنداشتمش
رباعی شماره ۹۹۵: آن رند و قلندر نهان آمد فاش
رباعی شماره ۹۹۶: آنکس که نظر کند به چشم مستش
رباعی شماره ۹۹۷: از آتش تو فتاده جانم در جوش
رباعی شماره ۹۹۸: امروز حریف عشق بانگی زد فاش
رباعی شماره ۹۹۹: اندر بر خویشم بفشاری همه خوش
رباعی شماره ۱۰۰۰: ای باد صبا به کوی آن دلبر کش
رباعی شماره ۱۰۰۱: ای جان جهان و روشنائی همه خوش
رباعی شماره ۱۰۰۲: ای چشم بیا دامن خود در خون کش
رباعی شماره ۱۰۰۳: گفتی چونی بیا که چون روزم خوش
رباعی شماره ۱۰۰۴: گه باده لقب نهادم و گه جامش
رباعی شماره ۱۰۰۵: مرغان رفتند بر سلیمان بخروش
رباعی شماره ۱۰۰۶: من شیشه زنم بر آن دل سنگ خوشش
رباعی شماره ۱۰۰۷: ناگه بزدم دست بسوی جیبش
رباعی شماره ۱۰۰۸: نیمی دف من به موش دادی همه خوش
رباعی شماره ۱۰۰۹: هان ای دل تشنه، جوی را جویان باش
رباعی شماره ۱۰۱۰: هرچند ملولی نفسی با ما باش
رباعی شماره ۱۰۱۱: ای دل برو از عاقبت اندیشان باش
رباعی شماره ۱۰۱۲: ای روز نشاط روشنی وقت تو خوش
رباعی شماره ۱۰۱۳: ای روی چو آفتاب تو شادی کش
رباعی شماره ۱۰۱۴: ای زلف پر از مشک تتاری همه خوش
رباعی شماره ۱۰۱۵: ای سودائی برو پی سودا باش
رباعی شماره ۱۰۱۶: ای عشق بیا به تلخ خویان خو بخش
رباعی شماره ۱۰۱۷: ای کرده به پنج شمع روشن هر شش
رباعی شماره ۱۰۱۸: ای گنج بیا زود به ویرانه خویش
رباعی شماره ۱۰۱۹: ای یار مرا موافقی وقتت خوش
رباعی شماره ۱۰۲۰: با دل گفتم ز دیگران بیش مباش
رباعی شماره ۱۰۲۱: با پیر خرد نهفته میگویم دوش
رباعی شماره ۱۰۲۲: با ما چه نهای مشو رفیق اوباش
رباعی شماره ۱۰۲۳: بر جان و دل و دیده سواری همه خوش
رباعی شماره ۱۰۲۴: بر دل چو شکفته گشت اسرار غمش
رباعی شماره ۱۰۲۵: بر من بگریست نرگس خمارش
رباعی شماره ۱۰۲۶: بیچاره دل سوخته محنت کش
رباعی شماره ۱۰۲۷: پیوسته مرید حق شو و باقی باش
رباعی شماره ۱۰۲۸: تا بتوانی تو جامه عشق مپوش
رباعی شماره ۱۰۲۹: تا در نزنی بهر چه داری آتش
رباعی شماره ۱۰۳۰: جان جانی بیا میان جان باش
رباعی شماره ۱۰۳۱: چون رنگ بدزدید گل از رخسارش
رباعی شماره ۱۰۳۲: خائیدن آن لب که چشیدی شکرش
رباعی شماره ۱۰۳۳: دانم که برای ما نخفتی همه دوش
رباعی شماره ۱۰۳۴: در انجمنی نشسته دیدم دوشش
رباعی شماره ۱۰۳۵: در حلقه مستان تو ای دلبر دوش
رباعی شماره ۱۰۳۶: در مجلس سلطان بشکستم جامش
رباعی شماره ۱۰۳۷: دلدار مرا وعده دهد نشنومش
رباعی شماره ۱۰۳۸: دل یاد تو آرد برود هوش ز هوش
رباعی شماره ۱۰۳۹: رفت آنکه نبود کس به خوبی یارش
رباعی شماره ۱۰۴۰: سودای توام در جنون میزد دوش
رباعی شماره ۱۰۴۱: سوگند بدان دل که شده است او پستش
رباعی شماره ۱۰۴۲: شب چیست برای ما زمان نالش
رباعی شماره ۱۰۴۳: کاری کردم نگه نکردم پس و پیش
رباعی شماره ۱۰۴۴: گر میکشدم غم تو هر دم مکش
رباعی شماره ۱۰۴۵: گر ناله کنم گوید یعقوب مباش
رباعی شماره ۱۰۴۶: گفتم چشمم گفت که جیحون کنمش
ض
رباعی شماره ۱۰۴۷: الجوهر فقر و سوی الفقر عرض
ع
رباعی شماره ۱۰۴۸: امروز سماعست و سماعست و سماع
رباعی شماره ۱۰۴۹: عشقست زهر چه آن نشاید مانع
رباعی شماره ۱۰۵۰: عاشق گردد بگرد اطلال و ربوع
رباعی شماره ۱۰۵۱: مهمان توایم ما و مهمان سماع
رباعی شماره ۱۰۵۲: هر روز بیاید آن سپهدار سماع
غ
رباعی شماره ۱۰۵۳: ای بنده سردی به زمستان چون زاغ
رباعی شماره ۱۰۵۴: بلبل آمد به باغ و رستیم ز زاغ
رباعی شماره ۱۰۵۵: گر با دیگری مجلس میسازم و لاغ
رباعی شماره ۱۰۵۶: گفتی مگری چو ابر در فرقت باغ
رباعی شماره ۱۰۵۷: گویند که عشق بانگ و نامست دروغ
رباعی شماره ۱۰۵۸: گویند که یار را وفا نیست دروغ
ف
رباعی شماره ۱۰۵۹: از دل سوی دلدار شکافست شکاف
رباعی شماره ۱۰۶۰: امروز طوافست طوافست طواف
رباعی شماره ۱۰۶۱: با زنگی امشب چو شدستی به مصاف
رباعی شماره ۱۰۶۲: در فقر فقیر باش و در صفوت صاف
رباعی شماره ۱۰۶۳: گویند مرا چند بخندی ز گزاف
رباعی شماره ۱۰۶۴: مهمان تو نیست دو سه روز و گزاف
ق
رباعی شماره ۱۰۶۵: آن تاق که نیست جفتش اندر آفاق
رباعی شماره ۱۰۶۶: آنکس که ترا بدید ای خوب اخلاق
رباعی شماره ۱۰۶۷: ای داروی فربهی و جان عاشق
رباعی شماره ۱۰۶۸: تمکین و قرار من که دارد در عشق
رباعی شماره ۱۰۶۹: لو کان اقل هذه الاشواق
رباعی شماره ۱۰۷۰: هر دل که طواف کرد گرد در عشق
رباعی شماره ۱۰۷۱: هر روز بنو برآید آن دلبر عشق
ک
رباعی شماره ۱۰۷۲: چون گشت طلسم جسم آدم چالاک
رباعی شماره ۱۰۷۳: حاشا که شود سینه عاشق غمناک
رباعی شماره ۱۰۷۴: خندید فرح تا بزنی انگشتک
رباعی شماره ۱۰۷۵: در بحر صفا گداختم همچو نمک
گ
رباعی شماره ۱۰۷۶: آنجا که عنایتست چه صلح و چه جنگ
رباعی شماره ۱۰۷۷: با همت باز باش و با کبر پلنگ
رباعی شماره ۱۰۷۸: برزن به سبوی صحبت نادان سنگ
رباعی شماره ۱۰۷۹: چون چنگ خودت بگیرم اندر بر تنگ
رباعی شماره ۱۰۸۰: میگردد این روی جهان رنگ به رنگ
رباعی شماره ۱۰۸۱: یک چند میان خلق کردیم درنگ
ل
رباعی شماره ۱۰۸۲: آنکس که ترا دید و نخندید چو گل
رباعی شماره ۱۰۸۳: آن می که گشود مرغ جان را پر و بال
رباعی شماره ۱۰۸۴: آواز گرفته است خروشان مینال
رباعی شماره ۱۰۸۵: از عقل دلیل آید و از عشق خلیل
رباعی شماره ۱۰۸۶: از من زر و دل خواستی ای مهر گسل
رباعی شماره ۱۰۸۷: اسرار حقیقت نشود حل به سوال
رباعی شماره ۱۰۸۸: این عشق کمالست و کمالست و کمال
رباعی شماره ۱۰۸۹: این نکته شنو ز بنده ای نقش چگل
رباعی شماره ۱۰۹۰: پر از عیسی است این جهان مالامال
رباعی شماره ۱۰۹۱: جانی دارم لجوج و سرمست و فضول
رباعی شماره ۱۰۹۲: چون آمدهای در این بیابان حاصل
رباعی شماره ۱۰۹۳: چون دم زدی از مهر رخ یار ای دل
رباعی شماره ۱۰۹۴: حاشا که کند دل به دگر جا منزل
رباعی شماره ۱۰۹۵: الخمر و منالزق ینادیک تعال
رباعی شماره ۱۰۹۶: در خاموشی چرا شوی کند و ملول
رباعی شماره ۱۰۹۷: در عشق نوا جزو زند آنگه کل
رباعی شماره ۱۰۹۸: عشقی به کمال و دلربائی به جمال
رباعی شماره ۱۰۹۹: عشقی دارم پاکتر از آب زلال
رباعی شماره ۱۱۰۰: عمری به هوس در تک و تاز آمد دل
رباعی شماره ۱۱۰۱: عندی جمل و من اشتیاق و فضول
رباعی شماره ۱۱۰۲: مردا منشین جز که به پهلوی رجال
رباعی شماره ۱۱۰۳: ممکن ز تو چون نیست که بردارم دل
رباعی شماره ۱۱۰۴: نومید مشو امید میدار ای دل
رباعی شماره ۱۱۰۵: هم شاهد دیدهای و هم شاهد دل
رباعی شماره ۱۱۰۶: کاچی سازی که روز برفست و وحل
رباعی شماره ۱۱۰۷: یا من هوب سیدی و اعلی و اجل
م
رباعی شماره ۱۱۰۸: آمد بت خوشعربده میکیشم
رباعی شماره ۱۱۰۹: آمد شد خود به کوی تو میبینم
رباعی شماره ۱۱۱۰: آن باده که بر جسم حرامست حرام
رباعی شماره ۱۱۱۱: آن خوش سخنان که ما بگفتیم به هم
رباعی شماره ۱۱۱۲: آنکس که به آب دیدهاش میجویم
رباعی شماره ۱۱۱۳: آن کس که ببست خواب ما را به ستم
رباعی شماره ۱۱۱۴: آنم که چو غمخوار شوم من شادم
رباعی شماره ۱۱۱۵: آن وقت آمد که ما به تو پردازیم
رباعی شماره ۱۱۱۶: آنها که به پیش دلستان میکردم
رباعی شماره ۱۱۱۷: آواز تو بشنوم خوش آوازه شوم
رباعی شماره ۱۱۱۸: آواز سرافیل طرب میرسدم
رباعی شماره ۱۱۱۹: از باد همه پیام او میشنوم
رباعی شماره ۱۱۲۰: از بسکه به نزدیک توام من دورم
رباعی شماره ۱۱۲۱: از بلبل سرمست نوائی شنوم
رباعی شماره ۱۱۲۲: از بهر تو صد بار ملامت بکشم
رباعی شماره ۱۱۲۳: از بهر تو گر جان بدهم خوش میرم
رباعی شماره ۱۱۲۴: از ثور فلک شیر وفا میدوشم
رباعی شماره ۱۱۲۵: از چشم تو سحر مطلق آموختهام
رباعی شماره ۱۱۲۶: از جوی خوشاب دوست آبی خوردم
رباعی شماره ۱۱۲۷: از خاک در تو چون جدا میباشم
رباعی شماره ۱۱۲۸: از خویشتن بجستن آرزو میکندم
رباعی شماره ۱۱۲۹: از خویش خوشم نی نباشد خوشیم
رباعی شماره ۱۱۳۰: از درد همیشه من دوا میبینم
رباعی شماره ۱۱۳۱: از روی تو من همیشه گلشن بودم
رباعی شماره ۱۱۳۲: از سوز غم تو آتشی میطلبم
رباعی شماره ۱۱۳۳: از شور و جنون رشک جنان را بزدم
رباعی شماره ۱۱۳۴: از صنع برآیم بر صانع باشم
رباعی شماره ۱۱۳۵: از طبع ملول دوست ما میدانیم
رباعی شماره ۱۱۳۶: از عشق تو گشتم ارغنون عالم
رباعی شماره ۱۱۳۷: از عشق تو من بلند قد میگردم
رباعی شماره ۱۱۳۸: از مطبخ غمهاش بلا میرسدم
رباعی شماره ۱۱۳۹: از هرچه که آن خوشست نهی است مدام
رباعی شماره ۱۱۴۰: اسرار ز دست دادمی نتوانم
رباعی شماره ۱۱۴۱: افتاده مرا عجب شکاری چکنم
رباعی شماره ۱۱۴۲: المنةالله که به تو پیوستم
رباعی شماره ۱۱۴۳: امروز چو حلقه مانده بیرون دریم
رباعی شماره ۱۱۴۴: امروز همه روز به پیش نظرم
رباعی شماره ۱۱۴۵: امروز یکی گردش مستانه کنم
رباعی شماره ۱۱۴۶: امشب که حریف دلبر دلداریم
رباعی شماره ۱۱۴۷: امشب که حریف مشتری و ماهم
رباعی شماره ۱۱۴۸: امشب که شراب جان مدامست مدام
رباعی شماره ۱۱۴۹: امشب که غم عشق مدامست مدام
رباعی شماره ۱۱۵۰: امشب که مه عشق تمامست تمام
رباعی شماره ۱۱۵۱: امشب که همی رسد ز دلدار سلام
رباعی شماره ۱۱۵۲: امشب همه شب نشسته اندر حزنم
رباعی شماره ۱۱۵۳: اندر طلب دوست همی بشتابم
رباعی شماره ۱۱۵۴: انگورم و در زیر لگد میگردم
رباعی شماره ۱۱۵۵: از دوستیت خون جگر را بخورم
رباعی شماره ۱۱۵۶: ای از تو برون ز خانهها جای دلم
رباعی شماره ۱۱۵۷: ای بانگ رباب از تو تابی دارم
رباعی شماره ۱۱۵۸: ای جان و جهان، جان و جهان گم کردم
رباعی شماره ۱۱۵۹: ای دوست شکارم و شکاری دارم
رباعی شماره ۱۱۶۰: ای دل چو بهر خسی نشینی چکنم
رباعی شماره ۱۱۶۱: ای دل ز جهانیان چرا داری بیم
رباعی شماره ۱۱۶۲: ای راحت و آرامگه پیوستم
رباعی شماره ۱۱۶۳: ای عشق که هستی به یقین معشوقم
رباعی شماره ۱۱۶۴: ای نرگس پر خواب ربودی خوابم
رباعی شماره ۱۱۶۵: این گردش را ز جان خود دزدیدم
رباعی شماره ۱۱۶۶: با تو قصص درد و فغان میگویم
رباعی شماره ۱۱۶۷: با درد بساز چون دوای تو منم
رباعی شماره ۱۱۶۸: باز آمدم و برابرت بنشستم
رباعی شماره ۱۱۶۹: بازآمد و بازآمد ره بگشائیم
رباعی شماره ۱۱۷۰: با سرکشی عشق اگر سرد آرم
رباعی شماره ۱۱۷۱: باغی که من از بهار او بشکفتم
رباعی شماره ۱۱۷۲: بالای سر ار دست زند دو دستم
رباعی شماره ۱۱۷۳: با ملک غمت چرا تکبر نکنم
رباعی شماره ۱۱۷۴: بخروشیدم گفت خموشت خواهم
رباعی شماره ۱۱۷۵: بر بوی تو هر کجا گلی دیدستم
رباعی شماره ۱۱۷۶: بر بوی وفا دست زنانت باشم
رباعی شماره ۱۱۷۷: بر زلف تو گر دست درازی کردم
رباعی شماره ۱۱۷۸: بر شاه حبش زنیم و بر قیصر روم
رباعی شماره ۱۱۷۹: بر میکده وقف است دلم سرمستم
رباعی شماره ۱۱۸۰: بر یاد لبت لعل نگین میبوسم
رباعی شماره ۱۱۸۱: بوی دهن تو از چمن میشنوم
رباعی شماره ۱۱۸۲: بهر تو زنم نوا چو نی برگیرم
رباعی شماره ۱۱۸۳: بیدف بر ما میا که ما در سوریم
رباعی شماره ۱۱۸۴: بیرون ز دو کون من مرادی دارم
رباعی شماره ۱۱۸۵: بیکار شدم ای غم عشقت کارم
رباعی شماره ۱۱۸۶: بیگانه مگیرید مرا زین کویم
رباعی شماره ۱۱۸۷: بیگاه شد وز بیگهی من شادم
رباعی شماره ۱۱۸۸: تا آتش و آب عشق بشناختهام
رباعی شماره ۱۱۸۹: تا ترک دل خویش نگیری ندهم
رباعی شماره ۱۱۹۰: تا جان دارم بنده مرجان توام
رباعی شماره ۱۱۹۱: تا چند بهر زه چون غباری گردم
رباعی شماره ۱۱۹۲: تا چند چو دف دست ستمهات خورم
رباعی شماره ۱۱۹۳: تا خواستهام از تو ترا خواستهام
رباعی شماره ۱۱۹۴: تا روی تو دیدم از جهان سیر شدم
رباعی شماره ۱۱۹۵: تا زلف ترا به جان و دل بنده شدیم
رباعی شماره ۱۱۹۶: تا شمع تو افروخت پروانه شدم
رباعی شماره ۱۱۹۷: تا ظن نبری که از تو بگریختهام
رباعی شماره ۱۱۹۸: تا ظن نبری که از غمانت رستم
رباعی شماره ۱۱۹۹: تا ظن نبری که من دوی میبینم
رباعی شماره ۱۲۰۰: تا ظن نبری که من کمت میبینم
رباعی شماره ۱۲۰۱: تا کاسه دوغ خویش باشد پیشم
رباعی شماره ۱۲۰۲: تا پرده عاشقانه بشناختهایم
رباعی شماره ۱۲۰۳: تا میرود آن نگار ما میرانیم
رباعی شماره ۱۲۰۴: تو بحر لطافتی و ما همچو کفیم
رباعی شماره ۱۲۰۵: جانرا که در این خانه وثاقش دادم
رباعی شماره ۱۲۰۶: جانی که در او دو صد جهان میدانم
رباعی شماره ۱۲۰۷: چندانکه به کار خود فرو میبینم
رباعی شماره ۱۲۰۸: چون تاج منی ز فرق خود افکندیم
رباعی شماره ۱۲۰۹: چون مار ز افسون کسی میپیچم
رباعی شماره ۱۲۱۰: چون میدانی که از نکوئی دورم
رباعی شماره ۱۲۱۱: حاشا که ز زخم تیر و خنجر ترسیم
رباعی شماره ۱۲۱۲: خواهم که به عشق تو ز جان برخیزم
رباعی شماره ۱۲۱۳: خود راز چنین لطف چه مانع باشیم
رباعی شماره ۱۲۱۴: خیزید که تا بر شب مهتاب زنیم
رباعی شماره ۱۲۱۵: در آتش خویش چون دمی جوش کنم
رباعی شماره ۱۲۱۶: در باغ شدم صبوح و گل میچیدم
رباعی شماره ۱۲۱۷: در بحر خیال غرقه گردابم
رباعی شماره ۱۲۱۸: در چنگ توام بتا در آن چنگ خوشم
رباعی شماره ۱۲۱۹: در دور سپهر و مهر ساقی مائیم
رباعی شماره ۱۲۲۰: در چشمه دل مهی بدیدیم به چشم
رباعی شماره ۱۲۲۱: در عالم گل گنج نهانی مائیم
رباعی شماره ۱۲۲۲: در عشق تو گر دل بدهم جان ببرم
رباعی شماره ۱۲۲۳: در عشق تو معرفت خطا دانستیم
رباعی شماره ۱۲۲۴: در کوی خرابات گذر میکردم
رباعی شماره ۱۲۲۵: در کوی خرابات نگاری دیدم
رباعی شماره ۱۲۲۶: در هر فلکی مردمکی میبینم
رباعی شماره ۱۲۲۷: دستارم و جبه و سرم هر سه به هم
رباعی شماره ۱۲۲۸: دشنامم ده که مست دشنام توام
رباعی شماره ۱۲۲۹: دلدار چو دید خسته و غمگینم
رباعی شماره ۱۲۳۰: دل زار وثاق سینه آواره کنم
رباعی شماره ۱۲۳۱: دل میگوید که نقد این باغ دریم
رباعی شماره ۱۲۳۲: دوش آمده بود از سر لطفی یارم
رباعی شماره ۱۲۳۳: دوش از سر مستی بخراشید رخم
رباعی شماره ۱۲۳۴: دوش از طربی بسوی اصحاب شدیم
رباعی شماره ۱۲۳۵: دوش ارچه هزار نام بر ننگ زدم
رباعی شماره ۱۲۳۶: دل داد مرا که دلستان را بزدم
رباعی شماره ۱۲۳۷: دیوانهام و لیک همی خوانندم
رباعی شماره ۱۲۳۸: ذات تو ز عیبها جدا دانستم
رباعی شماره ۱۲۳۹: رازیکه بگفتی ای بت بدخویم
رباعی شماره ۱۲۴۰: رفتی و ز رفتن تو من خون گریم
رباعی شماره ۱۲۴۱: روزت بستودم و نمیدانستم
رباعی شماره ۱۲۴۲: روزی به خرابات تو می میخوردم
رباعی شماره ۱۲۴۳: رویت بینم، بدر من آن را دانم
رباعی شماره ۱۲۴۴: زان دم که ترا به عشق بشناختهام
رباعی شماره ۱۲۴۵: ز اول که حدیث عاشقی بشنودم
رباعی شماره ۱۲۴۶: زاهد بودی ترانه گویت کردم
رباعی شماره ۱۲۴۷: زنبور نیم که من به دودی بروم
رباعی شماره ۱۲۴۸: زین پیش اگر دم از جنون میزدهام
رباعی شماره ۱۲۴۹: زینگونه که من به نیستی خرسندم
رباعی شماره ۱۲۵۰: ساقی امروز در خمارت بودم
رباعی شماره ۱۲۵۱: ساقی چو دهد باده حمرا چکنم
رباعی شماره ۱۲۵۲: سر در خاک آستان تو نهم
رباعی شماره ۱۲۵۳: شادم که ز شادی جهان آزادم
رباعی شماره ۱۲۵۴: شادی کردم چو آن گهر شد جفتم
رباعی شماره ۱۲۵۵: شاعر نیم و ز شاعری نان نخورم
رباعی شماره ۱۲۵۶: شب رفت و هنوز ما به خمار خودیم
رباعی شماره ۱۲۵۷: شب گوید من انیس میخوارانم
رباعی شماره ۱۲۵۸: شد گلشن روی تو تماشای دلم
رباعی شماره ۱۲۵۹: صد نام زیاد دوست بر ننگ زدیم
رباعی شماره ۱۲۶۰: عالم جسم است و نور جانی مائیم
رباعی شماره ۱۲۶۱: عشق آمد و گفت تا بر او باشم
رباعی شماره ۱۲۶۲: عشق از بنه بیبنست و بحریست عظیم
رباعی شماره ۱۲۶۳: عشق است صبوح و من بدو بیدارم
رباعی شماره ۱۲۶۴: عشق است قدح وز قدحش خوشحالم
رباعی شماره ۱۲۶۵: عشق تو گرفته آستین میکشدم
رباعی شماره ۱۲۶۶: عمری رخ یکدگر بدیدیم به چشم
رباعی شماره ۱۲۶۷: فانی شدم و برید اجزای تنم
رباعی شماره ۱۲۶۸: فرمود که دست و پا بکاری بزنیم
رباعی شماره ۱۲۶۹: قد صبحنا اللله به عیش و مدام
رباعی شماره ۱۲۷۰: قاشانیم و لاابالی حالیم
رباعی شماره ۱۲۷۱: قومیکه چو آفتاب دارند قدوم
رباعی شماره ۱۲۷۲: گاه از غم دلبران بر آتش باشم
رباعی شماره ۱۲۷۳: گاهی ز هوس دست زنان میباشم
رباعی شماره ۱۲۷۴: گر باده نهان کنیم بو را چه کنیم
رباعی شماره ۱۲۷۵: گر چرخ پر از ناله کنم معذورم
رباعی شماره ۱۲۷۶: گر چرخ زنم گرد تو خورشید زنم
رباعی شماره ۱۲۷۷: گر جنگ کند به جای چنگش گیرم
رباعی شماره ۱۲۷۸: گر خوب کنی روی مرا خوب توام
رباعی شماره ۱۲۷۹: گردان به هوای یار چون گردونیم
رباعی شماره ۱۲۸۰: گر دریائی ماهی دریای توام
رباعی شماره ۱۲۸۱: گر دل دهم و از سر جان برخیزم
رباعی شماره ۱۲۸۲: گر دل طلبم در خم مویت بینم
رباعی شماره ۱۲۸۳: کردیم قبول و من زرد میترسم
رباعی شماره ۱۲۸۴: گر رنج دهد بجای بختش گیرم
رباعی شماره ۱۲۸۵: گر شاد ببینمت بر این دیده نهم
رباعی شماره ۱۲۸۶: گر صبر کنی پرده صبرت بدریم
رباعی شماره ۱۲۸۷: گر کبر بخوردهام که سرمست توام
رباعی شماره ۱۲۸۸: گر ماه شوی بر آسمان کم نگرم
رباعی شماره ۱۲۸۹: گر من به در سرای تو کم گذرم
رباعی شماره ۱۲۹۰: گر یار کنی خصم تواش گردانیم
رباعی شماره ۱۲۹۱: گفتم به فراق مدتی بگزارم
رباعی شماره ۱۲۹۲: گویی تو که من ز هر هنر باخبرم
رباعی شماره ۱۲۹۳: گفتم دل و دین بر سر کارت کردم
رباعی شماره ۱۲۹۴: گفتم سگ نفس را مگر پیر کنم
رباعی شماره ۱۲۹۵: گفتم که دل از تو برکنم نتوانم
رباعی شماره ۱۲۹۶: گفتم که ز چشم خلق با دردسریم
رباعی شماره ۱۲۹۷: گفتم که مگر غمت بود درمانم
رباعی شماره ۱۲۹۸: گنجینه اسرار الهی مائیم
رباعی شماره ۱۲۹۹: گوئیکه به تن دور و به دل با یارم
رباعی شماره ۱۳۰۰: گه در طلب وصل مشوش باشیم
رباعی شماره ۱۳۰۱: لا الفجر بقینة و لا شرب مدام
رباعی شماره ۱۳۰۲: لب بستم و صد نکته خموشت گفتم
رباعی شماره ۱۳۰۳: لیلم که نهاری نکند من چکنم
رباعی شماره ۱۳۰۴: ما از دو صفت ز کار بیکار شویم
رباعی شماره ۱۳۰۵: ما باده ز خون دل خود مینوشیم
رباعی شماره ۱۳۰۶: ما باده ز یار دلفروز آوردیم
رباعی شماره ۱۳۰۷: ما برزگران این کهن دشت نویم
رباعی شماره ۱۳۰۸: ما جان لطیفیم و نظر در نائیم
رباعی شماره ۱۳۰۹: ما خاک ترا به آب زمزم ندهیم
رباعی شماره ۱۳۱۰: ما خواجه ده نهایم ما قلاشیم
رباعی شماره ۱۳۱۱: ما را بس و ما را بس و ما بس کردیم
رباعی شماره ۱۳۱۲: ما رخت وجود بر عدم بربندیم
رباعی شماره ۱۳۱۳: ما عاشق خود را به عدو بسپاریم
رباعی شماره ۱۳۱۴: ما کار و دکان و پیشه را سوختهایم
رباعی شماره ۱۳۱۵: ما مذهب چشم شوخ مستش داریم
رباعی شماره ۱۳۱۶: مانند قلم سپید کار سیهم
رباعی شماره ۱۳۱۷: ماهی فارغ ز چارده میبینم
رباعی شماره ۱۳۱۸: ماییم که از باده بیجام خوشیم
رباعی شماره ۱۳۱۹: مائیم که پوستین بگازر دادیم
رباعی شماره ۱۳۲۰: مائیم که بیقماش و بیسیم خوشیم
رباعی شماره ۱۳۲۱: مائیم که تا مهر تو آموختهایم
رباعی شماره ۱۳۲۲: مائیم که دل ز جسم و جوهر کندیم
رباعی شماره ۱۳۲۳: مائیم که دوست خویش دشمن داریم
رباعی شماره ۱۳۲۴: مائیم که گه نهان و گه پیدائیم
رباعی شماره ۱۳۲۵: مردم رغم عشق دمی در من دم
رباعی شماره ۱۳۲۶: مصنوع حقیم و صید صانع باشیم
رباعی شماره ۱۳۲۷: مگریز ز من که من خریدار توام
رباعی شماره ۱۳۲۸: من بحر تمامم و یکی قطره نیم
رباعی شماره ۱۳۲۹: من بر سر کویت آستین گردانم
رباعی شماره ۱۳۳۰: من بنده قرآنم اگر جان دارم
رباعی شماره ۱۳۳۱: من پیر شدم پیر نه ز ایام شدم
رباعی شماره ۱۳۳۲: من چشم ترا بسته به کین میبینم
رباعی شماره ۱۳۳۳: من خاک ترا به چرخ اعظم ندهم
رباعی شماره ۱۳۳۴: من درد ترا ز دست آسان ندهم *(منتسب به چند نفر)
رباعی شماره ۱۳۳۵: من دوش فراق را جفا میگفتم
رباعی شماره ۱۳۳۶: من زخم تو را به هیچ مرهم ندهم
رباعی شماره ۱۳۳۷: من سر بنهم در رهت ای کان کرم
رباعی شماره ۱۳۳۸: من سیر نیم سیر نیم سیر نیم
رباعی شماره ۱۳۳۹: من سیر نیم ولی ز سیران سیرم
رباعی شماره ۱۳۴۰: من عادت و خوی آن صنم میدانم
رباعی شماره ۱۳۴۱: من عاشق روی تو نگارم چکنم
رباعی شماره ۱۳۴۲: من عاشقی از کمال تو آموزم
رباعی شماره ۱۳۴۳: من عشق ترا به جای ایمان دارم
رباعی شماره ۱۳۴۴: من عهد شکسته بر شکستی بزنم
رباعی شماره ۱۳۴۵: من غیر ترا گزین ندارم چکنم
رباعی شماره ۱۳۴۶: من قاعده درد و دوا میشکنم
رباعی شماره ۱۳۴۷: من کاسته وفای آن مهرویم
رباعی شماره ۱۳۴۸: من گردانم مطرب گردان خواهم
رباعی شماره ۱۳۴۹: من گرسنهام نشاط سیری دارم
رباعی شماره ۱۳۵۰: من مالک ملک لامکانی شدهام
رباعی شماره ۱۳۵۱: من مهر تو بر تارک افلاک نهم
رباعی شماره ۱۳۵۲: من نای توام از لب تو مینوشم
رباعی شماره ۱۳۵۳: من نیز چو تو عاقل و هشیار بدم
رباعی شماره ۱۳۵۴: من همچو کسی نشسته بر اسب خام
رباعی شماره ۱۳۵۵: من یک جانم که صد هزار است تنم
رباعی شماره ۱۳۵۶: مهتاب بلند گشت و ما پست شدیم
رباعی شماره ۱۳۵۷: میپنداری که از غمانت رستم
رباعی شماره ۱۳۵۸: میپنداری که من به فرمان خودم
رباعی شماره ۱۳۵۹: میگوید دف که هان بزن بر رویم
رباعی شماره ۱۳۶۰: ناساز از آنیم که سازی داریم
رباعی شماره ۱۳۶۱: نی از پی کسب سوی بازار شویم
رباعی شماره ۱۳۶۲: نی دست که در مصاف خونریز کنم
رباعی شماره ۱۳۶۳: نی سخره آسمان پیروزه شوم
رباعی شماره ۱۳۶۴: هر گه که دل از خلق جدا میبینم
رباعی شماره ۱۳۶۵: همچون سر زلف تو پریشان توایم
رباعی شماره ۱۳۶۶: هم خوان توایم و نیز مهمان توایم
رباعی شماره ۱۳۶۷: هم مستم و هم باده مستان توام
رباعی شماره ۱۳۶۸: هم منزل عشق و هم رهت میبینم
رباعی شماره ۱۳۶۹: هوش عاشق کجا بود؟ سوی نسیم
رباعی شماره ۱۳۷۰: یار آمده، یار آمده، ره بگشائیم
رباعی شماره ۱۳۷۱: یا صورت خودنمای تا نقش کنیم
رباعی شماره ۱۳۷۲: بر غوشبک و قیربک و سالارم
رباعی شماره ۱۳۷۳: یک بار دگر قبول کن بندگیم
رباعی شماره ۱۳۷۴: یک جرعه ز جام تو تمامست تمام
رباعی شماره ۱۳۷۵: یک چند به کودکی به استاد شدیم *(منتسب به چند نفر)
رباعی شماره ۱۳۷۶: یک دم که ز دیدار تو یک سو افتم
ن
رباعی شماره ۱۳۷۷: آشفته همی روی به کویی ای جان
رباعی شماره ۱۳۷۸: آمد دل تا درد نهانم گفتن
رباعی شماره ۱۳۷۹: آمد شب و غمهای تو همچون عسسان
رباعی شماره ۱۳۸۰: آن حلوایی که کم رسد زو به دهن
رباعی شماره ۱۳۸۱: آن صورت غیبی که شندیش دشمن
رباعی شماره ۱۳۸۲: آن کس که نساخت با لقای یاران
رباعی شماره ۱۳۸۳: آنکو طمع وفا برد بر شکران
رباعی شماره ۱۳۸۴: آن کیست کز این تیر نشد همچو کمان
رباعی شماره ۱۳۸۵: احرام درش گیرد لافرمان کن
رباعی شماره ۱۳۸۶: از بسکه برآورد غمت آه از من
رباعی شماره ۱۳۸۷: از بسکه فساد و ابلهی زاد از من
رباعی شماره ۱۳۸۸: از حاصل کار این جهانی کردن
رباعی شماره ۱۳۸۹: از روز شریفتر شد از وی شب من
رباعی شماره ۱۳۹۰: از عمر که پربار شود هردم من
رباعی شماره ۱۳۹۱: اسرار مرا نهانی اندر جان کن
رباعی شماره ۱۳۹۲: امروز مراست روز میدان منشین
رباعی شماره ۱۳۹۳: امشب منم و هزار صوفی پنهان
رباعی شماره ۱۳۹۴: ای آنکه گرفتهای به دستان دستان
رباعی شماره ۱۳۹۵: ای بیتو حرام زندگانی ای جان
رباعی شماره ۱۳۹۶: ای بیتو حرام زندگانی کردن
رباعی شماره ۱۳۹۷: ای جانب عشاق به خیره نگران
رباعی شماره ۱۳۹۸: ای جان منزه ز غم پالودن
رباعی شماره ۱۳۹۹: ای جمله جهان بروی خوبت نگران
رباعی شماره ۱۴۰۰: ای خورده مرا جگر برای دگران
رباعی شماره ۱۴۰۱: ای خوی تو در جهان می و شیر ای جان
رباعی شماره ۱۴۰۲: ای داد که هست جمله بیدار از من
رباعی شماره ۱۴۰۳: ای در دو جهان یگانه تعجیل مکن
رباعی شماره ۱۴۰۴: ای دف تو بخوان ز دفتر مشتاقان
رباعی شماره ۱۴۰۵: ای دل تو در این واقعه دمسازی کن
رباعی شماره ۱۴۰۶: ای دل چه شدی ز دست دستی میزن
رباعی شماره ۱۴۰۷: ای دوست قبولم کن و جانم بستان
رباعی شماره ۱۴۰۸: ای رفته ز یاران تو به یک گوشه کران
رباعی شماره ۱۴۰۹: ای روی تو باغ و چمن هر دو جهان
رباعی شماره ۱۴۱۰: ای روی تو کعبه دل و قبله جان
رباعی شماره ۱۴۱۱: ای زخم تو خوشتر از دوای دگران
رباعی شماره ۱۴۱۲: ای زخم زننده بر رباب دل من
رباعی شماره ۱۴۱۳: ای سنگ ز سودای لبت آبستان
رباعی شماره ۱۴۱۴: ای شاه تو مات گشته را مات مکن
رباعی شماره ۱۴۱۵: ای عادت تو خشم و جفا ورزیدن
رباعی شماره ۱۴۱۶: ای عادت عشق عین ایمان خوردن
رباعی شماره ۱۴۱۷: ای عاشق گفتار و تفاصیل سخن
رباعی شماره ۱۴۱۸: ای عالم دل از تو شده قابل جان
رباعی شماره ۱۴۱۹: ای عشق تو در جان کسی و آن کس من
رباعی شماره ۱۴۲۰: ای کرده ز گل دستک من پایک من
رباعی شماره ۱۴۲۱: ای گرسنه وصل تو سیران جهان
رباعی شماره ۱۴۲۲: ای لعل لبت معدن شکر چیدن
رباعی شماره ۱۴۲۳: ای ماه لطیف جانفزا خرمن من
رباعی شماره ۱۴۲۴: ای مجمع دل راه پراکنده مزن
رباعی شماره ۱۴۲۵: ای مفخر و سلطان همه دلداران
رباعی شماره ۱۴۲۶: ای مونس روزگار چونی بی من
رباعی شماره ۱۴۲۷: ای ناله عشق تو رباب دل من
رباعی شماره ۱۴۲۸: این بنده مراعات نداند کردن
رباعی شماره ۱۴۲۹: این دیده من کز نگرد دور از من
رباعی شماره ۱۴۳۰: ای یار به انکار سوی ما نگران
رباعی شماره ۱۴۳۱: ای یار بیا و بر دلم بر میزان
رباعی شماره ۱۴۳۲: ای یک قدح از درد تو دریای جهان
رباعی شماره ۱۴۳۳: با دل گفتم اگر بود جای سخن
رباعی شماره ۱۴۳۴: با دل گفتم عشق تو آغاز مکن
رباعی شماره ۱۴۳۵: باغست و بهار و سرو، عالی ای جان
رباعی شماره ۱۴۳۶: بیدل من و بیدل تو و بیدل تو و من
رباعی شماره ۱۴۳۷: با هر دو جهان چو رنگ باید بودن
رباعی شماره ۱۴۳۸: بر خسته دلان راه ملامت می زن
رباعی شماره ۱۴۳۹: بر گرد جهان این دل آواره من
رباعی شماره ۱۴۴۰: بر گردن ما بهانهای خواهی بستن
رباعی شماره ۱۴۴۱: بسیار علاقهها بباید ای جان
رباعی شماره ۱۴۴۲: پالوده شوی در طلب پالودن
رباعی شماره ۱۴۴۳: پیموده شدم ز راه تو پیمودن
رباعی شماره ۱۴۴۴: تا با خودی دوری ارچه هستی با من
رباعی شماره ۱۴۴۵: تا روی تو قبلهام شد ای جان جهان
رباعی شماره ۱۴۴۶: توبه کردم ز توبه کردن ای جان
رباعی شماره ۱۴۴۷: تو شاه دل منی و شاهی میکن
رباعی شماره ۱۴۴۸: جانم بر آن قوم که جانند ایشان
رباعی شماره ۱۴۴۹: جانهاست همه جانوران را جز جان
رباعی شماره ۱۴۵۰: جز باده لعل لامکان یاد مکن
رباعی شماره ۱۴۵۱: جز جام جلالت اجل نوش مکن
رباعی شماره ۱۴۵۲: چون شاه جهان نیست کسی در دو جهان
رباعی شماره ۱۴۵۳: چندین به تو بر مهر و وفا بسته من
رباعی شماره ۱۴۵۴: چون آتش میشود عذارش به سخن
رباعی شماره ۱۴۵۵: چون بنده نهای ندای شاهی میزن
رباعی شماره ۱۴۵۶: چون جوشش خنب عشق دیدم ز تو من
رباعی شماره ۱۴۵۷: حرص و حسد و کینه ز دل بیرون کن
رباعی شماره ۱۴۵۸: چون زرد و نزار دید او رو یک من
رباعی شماره ۱۴۵۹: خود حال دلی بود پریشانتر از این
رباعی شماره ۱۴۶۰: در بادهکشی تو خویش را ریشه مکن
رباعی شماره ۱۴۶۱: در بحر کرم حرص و حسد پیمودن
رباعی شماره ۱۴۶۲: در پوش سلاح وقت جنگ است ای جان
رباعی شماره ۱۴۶۳: در چشم منست ابروی همچو کمان
رباعی شماره ۱۴۶۴: در حضرت توحید پس و پیش مدان
رباعی شماره ۱۴۶۵: در دیده ما نگر جمال حق بین
رباعی شماره ۱۴۶۶: در راه نیاز فرد باید بودن
رباعی شماره ۱۴۶۷: در عشق تو شوخ و شنگ باید بودن
رباعی شماره ۱۴۶۸: دل از طلب خوبی بیچون گشتن
رباعی شماره ۱۴۶۹: دل باغ نهانست و درختان پنهان
رباعی شماره ۱۴۷۰: دل برد ز من دوش به صد عشق و فسون
رباعی شماره ۱۴۷۱: دل گرسنه عید تو شد چون رمضان
رباعی شماره ۱۴۷۲: دلها مثل رباب و عشق تو کمان
رباعی شماره ۱۴۷۳: دوش آنچه برفت در میان تو و من
رباعی شماره ۱۴۷۴: دوشست دیدم یار جدائی جویان
رباعی شماره ۱۴۷۵: دی از تو چنان بدم که گل در بستان
رباعی شماره ۱۴۷۶: دیدم رویت بتا تو روپوش مکن
رباعی شماره ۱۴۷۷: رفتم به طبیب و گفتم ای زینالدین
رباعی شماره ۱۴۷۸: رفتی و نرفت ای بت بگزیده من
رباعی شماره ۱۴۷۹: رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین *(منتسب به چند نفر)
رباعی شماره ۱۴۸۰: رو درد گزین درد گزین درد گزین
رباعی شماره ۱۴۸۱: روزیکه گذر کنی به خر پشته من
رباعی شماره ۱۴۸۲: زان خسرو جان تو مهر شاهی بستان
رباعی شماره ۱۴۸۳: سرمست توام نه از می و نز افیون
رباعی شماره ۱۴۸۴: سرمست شدم در هوس سرمستان
رباعی شماره ۱۴۸۵: شاخ گل تر بر سر عنبر میزن
رباعی شماره ۱۴۸۶: شب رفت و نرفت ای بت سیمینبر من
رباعی شماره ۱۴۸۷: شد کودکی و رفت جوانی ز جوان
رباعی شماره ۱۴۸۸: شمع ازلست عالم افروزی من
رباعی شماره ۱۴۸۹: شوری دارم که برنتابد گردون
رباعی شماره ۱۴۹۰: صورت همه مقبول هیولا میدان
رباعی شماره ۱۴۹۱: طبع تو چو سنگست و دلت چون آهن
رباعی شماره ۱۴۹۲: طبعی نه که با دوست در نیامیزم من
رباعی شماره ۱۴۹۳: عقلی که خلاف تو گزیدن نتوان
رباعی شماره ۱۴۹۴: عید آمد و عیدانه جمال سلطان
رباعی شماره ۱۴۹۵: فرخ باشد جمال سلطان دیدن
رباعی شماره ۱۴۹۶: گر تیغ اجل مرا کند بیسر و جان
رباعی شماره ۱۴۹۷: گر دست بشد ز کار پائی میزن
رباعی شماره ۱۴۹۸: گر شامم و گر عراق و گر لورستان
رباعی شماره ۱۴۹۹: گر کشته شوم به نزد و پیکار تو من
رباعی شماره ۱۵۰۰: گر مشتاقی به پیش مشتاق نشین
رباعی شماره ۱۵۰۱: کس نیست به غیر از او در این جمله جهان
رباعی شماره ۱۵۰۲: گفتم که بر حریف غمگین منشین
رباعی شماره ۱۵۰۳: گفتم مکن ایروت حسن خوت حسن
رباعی شماره ۱۵۰۴: گلباغ نهانست و درختان پنهان
رباعی شماره ۱۵۰۵: ما زیبائیم خویش را زیبا کن
رباعی شماره ۱۵۰۶: ما کاهگلان عشق و پهلو به زمین
رباعی شماره ۱۵۰۷: ما مرد سنانیم نه از بهر سه نان
رباعی شماره ۱۵۰۸: مجموع جهان عاشق یک پاره من
رباعی شماره ۱۵۰۹: معشوق من از همه نهانست بدان
رباعی شماره ۱۵۱۰: من بنده مستی که بود دست زنان
رباعی شماره ۱۵۱۱: من بیرخ تو باده ندانم خوردن
رباعی شماره ۱۵۱۲: من بینم آنرا که نمیبینم من
رباعی شماره ۱۵۱۳: من کاغذهای مصر و بغداد ای جان
رباعی شماره ۱۵۱۴: من عاشق عشق و عشق هم عاشق من
رباعی شماره ۱۵۱۵: من کی خندم تات نبینم خندان
رباعی شماره ۱۵۱۶: مردان تو در دایره کن فیکون
رباعی شماره ۱۵۱۷: نزدیک منی مرا مبین چون دوران
رباعی شماره ۱۵۱۸: هر خانه که بیچراغ باشد ای جان
رباعی شماره ۱۵۱۹: هر روز خوش است منزلی بسپردن
رباعی شماره ۱۵۲۰: هر روز نو برآئی ای دلبر جان
رباعی شماره ۱۵۲۱: هر مطرب کو نیست ز دل دفتر خوان
رباعی شماره ۱۵۲۲: هشدار که میروند هر سو غولان
رباعی شماره ۱۵۲۳: هم خانه از آن اوست و هم جامه و نان
رباعی شماره ۱۵۲۴: هم نور دل منی و هم راحت جان
رباعی شماره ۱۵۲۵: هنگام اجل چو جان بپردازد تن
رباعی شماره ۱۵۲۶: یا دلبر من باید و یا دل بر من
رباعی شماره ۱۵۲۷: یارب چه دلست این و چه خو دارد این
رباعی شماره ۱۵۲۸: یا اوحد بالجمال یا جانمسن
و
رباعی شماره ۱۵۲۹: آن رهزن دل که پایکوبانم از او
رباعی شماره ۱۵۳۰: آن شاه که هست عقل دیوانه او
رباعی شماره ۱۵۳۱: آن شخص که رشک برد بر جامه تو
رباعی شماره ۱۵۳۲: آن کس که همیشه دل پر از دردم از او
رباعی شماره ۱۵۳۳: آن لاله رخی که با رخ زردم از او
رباعی شماره ۱۵۳۴: از جان بشنیدهام نوای غم تو
رباعی شماره ۱۵۳۵: از گنج قدم شدیم ویرانه او
رباعی شماره ۱۵۳۶: ای آب از این دیده بیخواب برو
رباعی شماره ۱۵۳۷: ای از دل و جان لطیفتر قالب تو
رباعی شماره ۱۵۳۸: ای پرده پندار پسندیده تو
رباعی شماره ۱۵۳۹: ای بسته تو خواب من به چشم جادو
رباعی شماره ۱۵۴۰: ای بلبل مست بوستانی برگو
رباعی شماره ۱۵۴۱: ای جان جهان به حق احسانت مرو
رباعی شماره ۱۵۴۲: ای جان جهان جان و جهان بنده تو
رباعی شماره ۱۵۴۳: ای جان جهان جز تو کسی کیست بگو
رباعی شماره ۱۵۴۴: ای چرخ فلک پایه پیروزه تو
رباعی شماره ۱۵۴۵: ای در دل من میل و تمنا همه تو
رباعی شماره ۱۵۴۶: ای دل اگرت طاقت غم نیست برو
رباعی شماره ۱۵۴۷: ای دل تو بهر خیال مغرور مشو
رباعی شماره ۱۵۴۸: ای دل گر ازین حدیث آگاهی تو
رباعی شماره ۱۵۴۹: ای زندگی! تن و توانم همه تو
رباعی شماره ۱۵۵۰: ای ساقی جان برین خوش آواز برو
رباعی شماره ۱۵۵۱: ای ظلمت شب مانع خورشید مشو
رباعی شماره ۱۵۵۲: ای عارف گوینده، نوائی برگو
رباعی شماره ۱۵۵۳: ای عشرت نزدیک ز ما دور مشو
رباعی شماره ۱۵۵۴: ای ماه چو ابر بس گرستم بیتو
رباعی شماره ۱۵۵۵: ای مشفق فرزند دو بیتی میگو
رباعی شماره ۱۵۵۶: با توست مراد، از چه روی هر سو تو
رباعی شماره ۱۵۵۷: با نامحرم حدیث اسرار مگو
رباعی شماره ۱۵۵۸: بر آتش چو دیک تو خود را میجو
رباعی شماره ۱۵۵۹: بر تخته دل که من نگهبانم و تو
رباعی شماره ۱۵۶۰: ترکی که دلم شاد کند خنده او
رباعی شماره ۱۵۶۱: چون پاک شد از رنگ خودی سینه تو
رباعی شماره ۱۵۶۲: خواهی که مقیم و خوش شوی با ما تو
رباعی شماره ۱۵۶۳: داروی ملولی رخ و رخساره تو
رباعی شماره ۱۵۶۴: در اصل یکی بدست جان من و تو
رباعی شماره ۱۵۶۵: در چرخ نگنجد آنکه شد لاغر تو
رباعی شماره ۱۵۶۶: در کوی خیال خود چه میپویی تو
رباعی شماره ۱۵۶۷: درها همه بستهاند الا در تو
رباعی شماره ۱۵۶۸: دل در تو گمان بد برد دور از تو
رباعی شماره ۱۵۶۹: رشک آیدم از شانه و سنگ ای دلجو
رباعی شماره ۱۵۷۰: زاندم که شنیدهام نوای غم تو
رباعی شماره ۱۵۷۱: سر رشته شادیست خیال خوش تو
رباعی شماره ۱۵۷۲: سوگند بدان روی تو و هستی تو
رباعی شماره ۱۵۷۳: صد داد همی رسد ز بیدادی تو
رباعی شماره ۱۵۷۴: عشقست که کیمیای شرقست در او
رباعی شماره ۱۵۷۵: عمرم یکبار زد کناری با تو
رباعی شماره ۱۵۷۶: فرزانه عشق را تو دیوانه مگو
رباعی شماره ۱۵۷۷: گر جمله برفتند نگارا تو مرو
رباعی شماره ۱۵۷۸: گر عاشق عشق ما شدی، ای مهرو
رباعی شماره ۱۵۷۹: گر عاقل و عالمی به عشق ابله شو
رباعی شماره ۱۵۸۰: گر هیچ ترا میل سوی ماست بگو
رباعی شماره ۱۵۸۱: گفتم روزی که من به جانم با تو
رباعی شماره ۱۵۸۲: گفتم که کجا بود مها خانه تو
رباعی شماره ۱۵۸۳: گه در دل ما نشین چو اسرار و مرو
رباعی شماره ۱۵۸۴: ما چاره عالمیم و بیچاره تو
رباعی شماره ۱۵۸۵: مردی یارا که بوی فقر آید از او
رباعی شماره ۱۵۸۶: مستم ز دو لعل شکرت ای مهرو
رباعی شماره ۱۵۸۷: من بنده تو بنده تو بنده تو
رباعی شماره ۱۵۸۸: نی هرکه کند رقص و جهد بالا او
رباعی شماره ۱۵۸۹: هان ای تن خاکی سخن از خاک مگو
رباعی شماره ۱۵۹۰: هرچند در این هوس بسی باشی تو
رباعی شماره ۱۵۹۱: هرچند که قد بیبدل دارد سرو
ه
رباعی شماره ۱۵۹۲: آمد بر من خیال جانان ز پگه
رباعی شماره ۱۵۹۳: آن دم که رسی به گوهر ناسفته
رباعی شماره ۱۵۹۴: آنکس که ز دست شد بر او دست منه
رباعی شماره ۱۵۹۵: آنی که وجود و عدمت اوست همه
رباعی شماره ۱۵۹۶: از دیده کژ دلبر رعنا را چه
رباعی شماره ۱۵۹۷: السکر صار کاسدا من شفتیه
رباعی شماره ۱۵۹۸: ای کان العباد ما اهواه
رباعی شماره ۱۵۹۹: آهوی قمرا سهامه عیناه
رباعی شماره ۱۶۰۰: ای آنکه به جان این جهانی زنده
رباعی شماره ۱۶۰۱: ای پارسی و تازی تو پوشیده
رباعی شماره ۱۶۰۲: ای بر نمک تو خلق نانی بزده
رباعی شماره ۱۶۰۳: ای بیادبانه من ز تو نالیده
رباعی شماره ۱۶۰۴: ای جان تو بر مقصران آشفته
رباعی شماره ۱۶۰۵: ای با تو جهان ظریف و شادی باره
رباعی شماره ۱۶۰۶: ای خواب مرا بسته و مدفون کرده
رباعی شماره ۱۶۰۷: ای در طلب گرهگشائی مرده
رباعی شماره ۱۶۰۸: ای دوست مرا دمدمه بسیار مده
رباعی شماره ۱۶۰۹: ای روز الست ملک و دولت رانده
رباعی شماره ۱۶۱۰: ای سرو ز قامت تو قد دزدیده
رباعی شماره ۱۶۱۱: ای کوران را به لطف ره بین کرده
رباعی شماره ۱۶۱۲: ای میر ملیحان و مهان شیی الله
رباعی شماره ۱۶۱۳: باز آمد یار با دلی چون خاره
رباعی شماره ۱۶۱۴: بازیچه قدرت خدائیم همه
رباعی شماره ۱۶۱۵: بفروخت مرا یار به یک دسته تره
رباعی شماره ۱۶۱۶: بیگانه شوی ز صحبت بیگانه
رباعی شماره ۱۶۱۷: بیگاه شد و دل نرهید از ناله
رباعی شماره ۱۶۱۸: تا روی ترا بدیدم ای بت ناآگاه
رباعی شماره ۱۶۱۹: تو آبی و ما جمله گیاییم همه
رباعی شماره ۱۶۲۰: تو توبه مکن که من شکستم توبه
رباعی شماره ۱۶۲۱: جانیست غذای او غم و اندیشه
رباعی شماره ۱۶۲۲: دانی شب چیست بشنو ای فرزانه
رباعی شماره ۱۶۲۳: در راه یگانگی چه طاعت چه گناه
رباعی شماره ۱۶۲۴: در بندگیت حلقه بگوشم ای شاه
رباعی شماره ۱۶۲۵: در عشق خلاصه جنون از من خواه
رباعی شماره ۱۶۲۶: دی از سر سودای تو من شوریده
رباعی شماره ۱۶۲۷: روی تو نماز آمد و چشمت روزه
رباعی شماره ۱۶۲۸: زلف تو که یکروزم از او روشن نه
رباعی شماره ۱۶۲۹: سه چیز ز من ربودهای بگزیده
رباعی شماره ۱۶۳۰: صاحبنظران راست تحیر پیشه
رباعی شماره ۱۶۳۱: صحت که کشد سقم و رنجوری به
رباعی شماره ۱۶۳۲: صوفی نشوی به فوطه و پشمینه
رباعی شماره ۱۶۳۳: عشق غلب القلب و قد صار به
رباعی شماره ۱۶۳۴: فصلیست چو وصل دوست فرخنده شده
رباعی شماره ۱۶۳۵: گفتم چکنم گفت که ای بیچاره
رباعی شماره ۱۶۳۶: گفتم که توی می و منم پیمانه
رباعی شماره ۱۶۳۷: گفتم که ز عشقت شدهام دیوانه
رباعی شماره ۱۶۳۸: گنجیست نهانه در زمین پوشیده
رباعی شماره ۱۶۳۹: گیر ایدل من عنان آن شاهنشاه
رباعی شماره ۱۶۴۰: ما را می کهنه باید و دیرینه
رباعی شماره ۱۶۴۱: ما مردانیم نشسته بر تنگ دره
رباعی شماره ۱۶۴۲: ماننده زنبیل بگیر این روزه
رباعی شماره ۱۶۴۳: مستم ز می عشق خراب افتاده
رباعی شماره ۱۶۴۴: من میگویم که گشت بیگاه ایماه
رباعی شماره ۱۶۴۵: میخوردم باده بابت آشفته
رباعی شماره ۱۶۴۶: میدان فراخ و مرد میدانی نه
رباعی شماره ۱۶۴۷: وه وه که به دیدار تو چونم تشنه
رباعی شماره ۱۶۴۸: هین نوبت صبر آمد و ماه روزه
رباعی شماره ۱۶۴۹: هر چند در این پرده اسیرید همه
رباعی شماره ۱۶۵۰: هم آینهایم و هم لقائیم همه
رباعی شماره ۱۶۵۱: یارب تو مرا به نفس طناز مده
رباعی شماره ۱۶۵۲: یارب تو یکی یار جفا کارش ده
ی
رباعی شماره ۱۶۵۳: آمد بر من دوش مه یغمائی
رباعی شماره ۱۶۵۴: آن چیز که هست در سبد میدانی
رباعی شماره ۱۶۵۵: آن خوش باشد که صاحب تمییزی
رباعی شماره ۱۶۵۶: آن دل که به یاد خود صبورش کردی
رباعی شماره ۱۶۵۷: آن را که نکرد ز هر سود ای ساقی
رباعی شماره ۱۶۵۸: آن رطل گران را اگر ارزان کنیی
رباعی شماره ۱۶۵۹: آن روز که دیوانه سر و سودائی
رباعی شماره ۱۶۶۰: آن روی ترش نگر چو قندستانی
رباعی شماره ۱۶۶۱: آن ظلم رسیدهای که دادش دادی
رباعی شماره ۱۶۶۲: آن میوه توی که نادر ایامی
رباعی شماره ۱۶۶۳: آنی تو که در صومعه مستم داری
رباعی شماره ۱۶۶۴: آنی که بر دلشدگان دیر آئی
رباعی شماره ۱۶۶۵: آنی که به صد شفاعت و صد زاری
رباعی شماره ۱۶۶۶: احوال من زار حزین میپرسی
رباعی شماره ۱۶۶۷: از آب و گلی نیست بنای چو توی
رباعی شماره ۱۶۶۸: از جان بگریزم ار ز جان بگریزی
رباعی شماره ۱۶۶۹: از چهره آفتاب مهوش گردی
رباعی شماره ۱۶۷۰: از خلق ز راه تیزهوشی نرهی
رباعی شماره ۱۶۷۱: از رنج و ملال ما چه فریاد کنی
رباعی شماره ۱۶۷۲: از سایه عاشقان اگر دور شوی
رباعی شماره ۱۶۷۳: از شادی تو پر است شهر و وادی
رباعی شماره ۱۶۷۴: از عشق ازل ترانهگویان گشتی
رباعی شماره ۱۶۷۵: از عشق تو هر طرف یکی شبخیزی
رباعی شماره ۱۶۷۶: از گل قفس هدهد جانها تو کنی
رباعی شماره ۱۶۷۷: از کم خوردن زیرک و هشیار شوی
رباعی شماره ۱۶۷۸: استاد مرا بگفتم اندر مستی
رباعی شماره ۱۶۷۹: اسرار شنو ز طوطی ربانی
رباعی شماره ۱۶۸۰: افتاد مرا با لب او گفتاری
رباعی شماره ۱۶۸۱: امروز مرا سخت پریشان کردی
رباعی شماره ۱۶۸۲: امشب برو ای خواب اگر بنشینی
رباعی شماره ۱۶۸۳: امشب که فتادهای به چنگال رهی
رباعی شماره ۱۶۸۴: امشب منم و یکی حریف چو منی
رباعی شماره ۱۶۸۵: اندر دل من مها دلافروز توی
رباعی شماره ۱۶۸۶: اندر دو جهان دلبر و جانم تو بسی
رباعی شماره ۱۶۸۷: اندر ره حق چو چست و چالاک شوی
رباعی شماره ۱۶۸۸: اندر سرم ار عقل و تمیز است توی
رباعی شماره ۱۶۸۹: ای آتش بخت سوی گردون رفتی
رباعی شماره ۱۶۹۰: ای آنکه به کوی یار ما افتادی
رباعی شماره ۱۶۹۱: ای آنکه تو از دوش بیادم دادی
رباعی شماره ۱۶۹۲: ای آنکه تو خون عاشقان آشامی
رباعی شماره ۱۶۹۳: ای آنکه ره گریز میاندیشی
رباعی شماره ۱۶۹۴: ای آنکه ز حد برون جانافزایی
رباعی شماره ۱۶۹۵: ای آنکه ز حال بندگان میدانی
رباعی شماره ۱۶۹۶: ای آنکه ز خاک تیره نطعی سازی
رباعی شماره ۱۶۹۷: ای آنکه صلیب دار و هم ترسائی
رباعی شماره ۱۶۹۸: ای آنکه طبیب دردهای مائی
رباعی شماره ۱۶۹۹: ای آنکه غلام خسرو شیرینی
رباعی شماره ۱۷۰۰: ای آنکه مرا بسته صد دام کنی
رباعی شماره ۱۷۰۱: ای آنکه مرا دهر زبان میدانی
رباعی شماره ۱۷۰۲: ای آنکه نظر به طعنه میاندازی
رباعی شماره ۱۷۰۳: ای ابر که تو جهان خورشیدانی
رباعی شماره ۱۷۰۴: ای از تو مرا گوش پرودیده بهی
رباعی شماره ۱۷۰۵: ای باد سحر به کوی آن سلسله موی
رباعی شماره ۱۷۰۶: ای باد سحر تو از سر نیکوئی
رباعی شماره ۱۷۰۷: ای باده تو باشی که همه داد کنی
رباعی شماره ۱۷۰۸: ای باطل اگر ز حق نگریزی چکنی
رباعی شماره ۱۷۰۹: ای باغ خدا که پر بت و پر حوری
رباعی شماره ۱۷۱۰: ای بانگ رباب از کجا میآئی
رباعی شماره ۱۷۱۱: ای پر ز جفا چند از این طراری
رباعی شماره ۱۷۱۲: ای بر سر ره نشسته ره میطلبی
رباعی شماره ۱۷۱۳: ای بنده اگر تو خواجه بشناختیی
رباعی شماره ۱۷۱۴: ای پیر اگر تو روی با حق داری
رباعی شماره ۱۷۱۵: ای ترک چرا به زلف چون هندوئی
رباعی شماره ۱۷۱۶: ای چون علم بلند در صحرائی
رباعی شماره ۱۷۱۷: ای چون علم سپید در صحرائی
رباعی شماره ۱۷۱۸: ای خواجه چرا بیپر و بالم کردی
رباعی شماره ۱۷۱۹: ای خواجه ز هر خیال پر باد شوی
رباعی شماره ۱۷۲۰: ای خواجه گنه مکن که بدنام شوی
رباعی شماره ۱۷۲۱: ای داده مرا به خواب در بیداری
رباعی شماره ۱۷۲۲: ای داده مرا چو عشق خود بیداری
رباعی شماره ۱۷۲۳: ای دام هزار فتنه و طراری
رباعی شماره ۱۷۲۴: ای در دل من نشسته بگشاده دری
رباعی شماره ۱۷۲۵: ای در دل هر کسی ز مهرت تابی
رباعی شماره ۱۷۲۶: ای دشمن جان و جان شیرین که توی
رباعی شماره ۱۷۲۷: ای دل تو اگر هزار دلبر داری
رباعی شماره ۱۷۲۸: ای دل تو بدین مفلسی و رسوائی
رباعی شماره ۱۷۲۹: ای دل تو دمی مطیع سبحان نشدی
رباعی شماره ۱۷۳۰: ای دل تو و درد او اگر خود مردی
رباعی شماره ۱۷۳۱: ای دل چو به صدق از تو نیاید کاری
رباعی شماره ۱۷۳۲: ای دل چو وصال یار دیدی حالی
رباعی شماره ۱۷۳۳: ای دل چه حدیث ماجرا میجوئی
رباعی شماره ۱۷۳۴: ای دوست به حق آنکه جان را جانی
رباعی شماره ۱۷۳۵: ای دوست بهر سخن در جنگ زنی
رباعی شماره ۱۷۳۶: ای دوست ترا رسد اگر ناز کنی
رباعی شماره ۱۷۳۷: ای دوست ز من طمع مکن غمخواری
رباعی شماره ۱۷۳۸: ای دیده تو از گریه زبون مینشوی
رباعی شماره ۱۷۳۹: ای روی ترا پیشه جهانآرائی
رباعی شماره ۱۷۴۰: ای ساقی از آن باده که اول دادی
رباعی شماره ۱۷۴۱: ای ساقی جان که سرده ایامی
رباعی شماره ۱۷۴۲: ای سر سبب اندر سبب اندر سببی
رباعی شماره ۱۷۴۳: ای شاخ گلی که از صبا میرنجی
رباعی شماره ۱۷۴۴: ای شادی راز تو هزاران شادی
رباعی شماره ۱۷۴۵: ای شمع تو صوفی صفتی پنداری
رباعی شماره ۱۷۴۶: ای صاف که می شور و چنین میگردی
رباعی شماره ۱۷۴۷: ای طالب دنیا تو یکی مزدوری
رباعی شماره ۱۷۴۸: ای عشق تو عین عالم حیرانی
رباعی شماره ۱۷۴۹: ای قاصد جان من به جان میارزی
رباعی شماره ۱۷۵۰: ای کاش که من بدانمی کیستمی
رباعی شماره ۱۷۵۱: ای گل تو ز لطف گلستان میخندی
رباعی شماره ۱۷۵۲: ای کمتر مهمانیت آب گرمی
رباعی شماره ۱۷۵۳: ای گوی زنخ زلف چو چوگان داری
رباعی شماره ۱۷۵۴: ای ماه اگرچه روشن و پرنوری
رباعی شماره ۱۷۵۵: ای ماه برآمدی و تابان گشتی
رباعی شماره ۱۷۵۶: ای موسی ما به طور سینا رفتی
رباعی شماره ۱۷۵۷: این شاخ شکوفه بارگیرد روزی
رباعی شماره ۱۷۵۸: ای نرگس بیچشم و دهن حیرانی
رباعی شماره ۱۷۵۹: ای نسخه نامه الهی که توی *(منتسب به چند نفر)
رباعی شماره ۱۷۶۰: این عرصه که عرض آن ندارد طولی
رباعی شماره ۱۷۶۱: ای نفس عجب که با دلم همنفسی
رباعی شماره ۱۷۶۲: ای نور دل و دیده و جانم چونی
رباعی شماره ۱۷۶۳: ای هیزم تو خشک نگردد روزی
رباعی شماره ۱۷۶۴: ای یار گرفته شراب آمیزی
رباعی شماره ۱۷۶۵: امروز بیا که سخت آراستهای
رباعی شماره ۱۷۶۶: امروز ندانم بچه دست آمدهای
رباعی شماره ۱۷۶۷: ای آنکه به جز شادی و جز نور نهای
رباعی شماره ۱۷۶۸: ای آنکه به لطف دلستان همهای
رباعی شماره ۱۷۶۹: ای آنکه تو بر فلک وطن داشتهای
رباعی شماره ۱۷۷۰: ای آنکه تو جان بنده را جان شدهای
رباعی شماره ۱۷۷۱: ای آنکه حریف بازی ما بدهای
رباعی شماره ۱۷۷۲: ای آنکه رخت چو آتش افروختهای
رباعی شماره ۱۷۷۳: ای آنکه مرا به لطف بنواختهای
رباعی شماره ۱۷۷۴: ای خورشیدی که چهره افروختهای
رباعی شماره ۱۷۷۵: ای دوست که دل ز دوست برداشتهای
رباعی شماره ۱۷۷۶: ای عشرت نیست گشته هستک شدهای
رباعی شماره ۱۷۷۷: این نیست ره وصل که پنداشتهای
رباعی شماره ۱۷۷۸: با بیخبران اگر نشستی بردی
رباعی شماره ۱۷۷۹: با خنده بر بسته چرا خرسندی
رباعی شماره ۱۷۸۰: با دل گفتم که ای دل از نادانی
رباعی شماره ۱۷۸۱: بازآی که تا به خود نیازم بینی
رباعی شماره ۱۷۸۲: با زهره و با ماه اگر انبازی
رباعی شماره ۱۷۸۳: با صورت دین صورت زردشت کشی
رباعی شماره ۱۷۸۴: با قلاشان چو رد نهادی پائی
رباعی شماره ۱۷۸۵: بالا شجری لب شکر و دل حجری
رباعی شماره ۱۷۸۶: تو میخندی بهانهای یافتهای
رباعی شماره ۱۷۸۷: جانم ز طرب چون شکر انباشتهای
رباعی شماره ۱۷۸۸: خوش خوش صنما تازه رخان آمدهای
رباعی شماره ۱۷۸۹: در باغ درآ با گل اگر خار نهای
رباعی شماره ۱۷۹۰: گر آب دهی نهال خود کاشتهای
رباعی شماره ۱۷۹۱: گر با همهای چو بی منی بیهمهای
رباعی شماره ۱۷۹۲: لطفی که مرا شبانه بنواختهای
رباعی شماره ۱۷۹۳: با من ترش است روی یار قدری
رباعی شماره ۱۷۹۴: با نااهلان اگر چو جانی باشی
رباعی شماره ۱۷۹۵: با یار به گلزار شدم رهگذری
رباعی شماره ۱۷۹۶: بد میکنی و نیک طمع میداری
رباعی شماره ۱۷۹۷: پران باشی چو در صف یارانی
رباعی شماره ۱۷۹۸: برخیز و به نزد آن نکونام درآی
رباعی شماره ۱۷۹۹: بر ظلمت شب خیمه مهتاب زدی
رباعی شماره ۱۸۰۰: بر کار گذشته بین که حسرت نخوری
رباعی شماره ۱۸۰۱: بر گلشن یارم گذرت بایستی
رباعی شماره ۱۸۰۲: بنمای به من رخت بکن مردمی
رباعی شماره ۱۸۰۳: بوئی ز تو و گل معطر نی نی
رباعی شماره ۱۸۰۴: بیآتش عشق تو نخوردم آبی
رباعی شماره ۱۸۰۵: بیچاره دلا که آینه هر اثری
رباعی شماره ۱۸۰۶: بیجهد به عالم معانی نرسی
رباعی شماره ۱۸۰۷: بیخود باشی هزار رحمت بینی
رباعی شماره ۱۸۰۸: بیرون نگری صورت انسان بینی
رباعی شماره ۱۸۰۹: پیش آی خیال او که شوری داری
رباعی شماره ۱۸۱۰: بینام و نشان چون دل و جانم کردی
رباعی شماره ۱۸۱۱: پیوسته مها عزم سفر میداری
رباعی شماره ۱۸۱۲: تا چند ز جان مستمند اندیشی
رباعی شماره ۱۸۱۳: تا خاک قدوم هر مقدم نشوی
رباعی شماره ۱۸۱۴: تا درد نیابی تو به درمان نرسی
رباعی شماره ۱۸۱۵: تا در طلب گوهر کانی کانی
رباعی شماره ۱۸۱۶: تا عاشق آن روی پریزاد شوی
رباعی شماره ۱۸۱۷: تا هشیاری به طعم مستی نرسی
رباعی شماره ۱۸۱۸: تقصیر نکرد عشق در خماری
رباعی شماره ۱۸۱۹: تو آب نهای خاک نهای تو دگری
رباعی شماره ۱۸۲۰: توبه کردم ز شور و بیخویشتنی
رباعی شماره ۱۸۲۱: تو دوش چه خواب دیدهای میدانی
رباعی شماره ۱۸۲۲: تو سیر شدی من نشدم زین مستی
رباعی شماره ۱۸۲۳: جانا ز تو بیزار شوم نی نی نی
رباعی شماره ۱۸۲۴: جان بگریزد اگر ز جان بگریزی
رباعی شماره ۱۸۲۵: جان در ره ما بباز اگر مرد دلی
رباعی شماره ۱۸۲۶: جان دید ز جانان ازل دمسازی
رباعی شماره ۱۸۲۷: جان روز چو مار است به شب چون ماهی
رباعی شماره ۱۸۲۸: جانم دارد ز عشق جانافزائی
رباعی شماره ۱۸۲۹: چشمان خمار و روی رخشان داری
رباعی شماره ۱۸۳۰: چشم تو بهر غمزه بسوزد مستی
رباعی شماره ۱۸۳۱: چشم مستت ز عادت خماری
رباعی شماره ۱۸۳۲: چندان گفتی که از بیان بگذشتی
رباعی شماره ۱۸۳۳: چون جمله خطا کنم صوابم تو بسی
رباعی شماره ۱۸۳۴: چون خار بکاری رخ گل میخاری
رباعی شماره ۱۸۳۵: چون ساز کند عدم حیات افزائی
رباعی شماره ۱۸۳۶: چونست به درد دیگران درمانی
رباعی شماره ۱۸۳۷: چون شب بر من زنان و گویان آئی
رباعی شماره ۱۸۳۸: چون کار مسافران دینم کردی
رباعی شماره ۱۸۳۹: چون مست شوی قرابه بر پای زنی
رباعی شماره ۱۸۴۰: چون ممکن آن نیست اینکه از بر ما برهی
رباعی شماره ۱۸۴۱: چونی ای آنکه از جمال فردی
رباعی شماره ۱۸۴۲: چون نیشکر است این نیت ای نایی
رباعی شماره ۱۸۴۳: حاشا که به ماه گویمت میمانی
رباعی شماره ۱۸۴۴: حیف است که پیش کر زنی طنبوری
رباعی شماره ۱۸۴۵: خواهی که حیات جاودانه بینی
رباعی شماره ۱۸۴۶: خواهی که در این زمانه فردی گردی
رباعی شماره ۱۸۴۷: خود را چو دمی به یار محرم یابی
رباعی شماره ۱۸۴۸: خود هیچ بسوی ما نگاهی نکنی
رباعی شماره ۱۸۴۹: خوش باش که خوش نهاد باشد صوفی
رباعی شماره ۱۸۵۰: خوش میسازی مرا و خوش میسوزی
رباعی شماره ۱۸۵۱: خیری بنمودی و ولیکن شری
رباعی شماره ۱۸۵۲: در بادیه عشق تو کردم سفری
رباعی شماره ۱۸۵۳: در بیخبری خبر نبودی چه بدی
رباعی شماره ۱۸۵۴: در چشم منست این زمان ناز کسی
رباعی شماره ۱۸۵۵: در چشم منی و گرنه بینا کیمی
رباعی شماره ۱۸۵۶: در خاک اگر رفت تن بیجانی
رباعی شماره ۱۸۵۷: در دست اجل چو درنهم من پائی
رباعی شماره ۱۸۵۸: در دل نگذشت کز دلم بگذاری
رباعی شماره ۱۸۵۹: در دل نگذارمت که افگار شوی
رباعی شماره ۱۸۶۰: در روزه چو از طبع دمی پاک شوی
رباعی شماره ۱۸۶۱: در زهد اگر موسی و هارون آئی
رباعی شماره ۱۸۶۲: در زیر غزلها و نفیر و زاری
رباعی شماره ۱۸۶۳: در عالم حسن اینت سلطان که توی
رباعی شماره ۱۸۶۴: در عشق تو خون دیده بارید بسی
رباعی شماره ۱۸۶۵: در عشق تو خون دیده بارید بسی
رباعی شماره ۱۸۶۶: در عشق موافقت بود چون جانی
رباعی شماره ۱۸۶۷: در عشق هر آن که برگزیند چیزی
رباعی شماره ۱۸۶۸: درویشان را عار بود محتشمی
رباعی شماره ۱۸۶۹: در هر دو جهان دلبر و یارم تو بسی
رباعی شماره ۱۸۷۰: دستار نهادهای به مطرب ندهی
رباعی شماره ۱۸۷۱: دل از می عشق مست میپنداری
رباعی شماره ۱۸۷۲: دلدار به زیر لب بخواند چیزی
رباعی شماره ۱۸۷۳: دلدار مرا گفت ز هر دلداری
رباعی شماره ۱۸۷۴: دل گفت مرا بگو کرا میجوئی
رباعی شماره ۱۸۷۵: دل کیست همه کار و کیاییش توی
رباعی شماره ۱۸۷۶: دوش آمد آن خیال تو رهگذری
رباعی شماره ۱۸۷۷: دوش از سر عاشقی و از مشتاقی
رباعی شماره ۱۸۷۸: دوشینه مرا گذاشتی خوش خفتی
رباعی شماره ۱۸۷۹: دی بلبلکی لطیفکی خوش گوئی
رباعی شماره ۱۸۸۰: دی بود چنان دولت و جان افروزی
رباعی شماره ۱۸۸۱: دیروز فسون سرد برخواند کسی
رباعی شماره ۱۸۸۲: دی عاقل و هشیار شدم در کاری
رباعی شماره ۱۸۸۳: دی مست بدی دلا و چست و سفری
رباعی شماره ۱۸۸۴: رفتم بر یار از سر سر دستی
رباعی شماره ۱۸۸۵: رفتم به طبیب گفتم ای بینائی
رباعی شماره ۱۸۸۶: رقص آن نبود که هر زمان برخیزی
رباعی شماره ۱۸۸۷: رو ای غم و اندیشه خطا میگوئی
رباعی شماره ۱۸۸۸: روزی به خرابات گذر میکردی
رباعی شماره ۱۸۸۹: زان ماه چهارده که بود اشراقی
رباعی شماره ۱۸۹۰: زاهد بودم ترانهگویم کردی
رباعی شماره ۱۸۹۱: زاهد که نبرد هیچ سود ای ساقی
رباعی شماره ۱۸۹۲: سرسبزتر از تو من ندیدم شجری
رباعی شماره ۱۸۹۳: سرسبزی باغ و گلشن و شمشادی
رباعی شماره ۱۸۹۴: سرمستم و سرمستم و سرمست کسی
رباعی شماره ۱۸۹۵: سوگند همی خورد پریر آن ساقی
رباعی شماره ۱۸۹۶: شادی شادی و ای حریفان شادی
رباعی شماره ۱۸۹۷: شب رفت و دلت نگشت سیر، ای ایچی
رباعی شماره ۱۸۹۸: شمشیر اگر گردن جان ببریدی
رباعی شماره ۱۸۹۹: شمعی است دل مراد افروختنی
رباعی شماره ۱۹۰۰: صد روز دراز گر به هم پیوندی
رباعی شماره ۱۹۰۱: عاشق شوی ای دل و ز جان اندیشی
رباعی شماره ۱۹۰۲: عالم سبز است و هر طرف بستانی
رباعی شماره ۱۹۰۳: عاینت حمامة تحاکی حالی
رباعی شماره ۱۹۰۴: عشق آن نبود که هر زمان برخیزی
رباعی شماره ۱۹۰۵: عشقت صنما چه دلبریها کردی
رباعی شماره ۱۹۰۶: عید آمد و عید بس مبارک عیدی
رباعی شماره ۱۹۰۷: عید آمد و هرکس قدری مقداری
رباعی شماره ۱۹۰۸: غم را دیدم گرفته جام دردی
رباعی شماره ۱۹۰۹: غمهای مرا همه بناغم داری
رباعی شماره ۱۹۱۰: کافر نشدی حدیث ایمان چکنی
رباعی شماره ۱۹۱۱: گاه از غم او دست ز جان میشوئی
رباعی شماره ۱۹۱۲: گر آنکه امین و محرم این رازی
رباعی شماره ۱۹۱۳: گر بگریزی چو آهوان بگریزی
رباعی شماره ۱۹۱۴: گر تو نکنی سلام ما را در پی
رباعی شماره ۱۹۱۵: گر خار بدین دیده چون جوی زنی
رباعی شماره ۱۹۱۶: گر خوب نیم خوب پرستم باری
رباعی شماره ۱۹۱۷: گر داد کنی درخور خود داد کنی
رباعی شماره ۱۹۱۸: گر درد دلم به نقش پیدا بودی
رباعی شماره ۱۹۱۹: گر سوزش سینه را به کس میداری
رباعی شماره ۱۹۲۰: گر صید خدا شوی ز غم رسته شوی
رباعی شماره ۱۹۲۱: گر عاشق روی قیصر روم شوی
رباعی شماره ۱۹۲۲: گر عاشق زار روی تو نیستمی
رباعی شماره ۱۹۲۳: گر عقل به کوی دوست رهبر نبدی
رباعی شماره ۱۹۲۴: گر قدر کمال خویش بشناختمی
رباعی شماره ۱۹۲۵: گر گفتن اسرار تو امکان بودی
رباعی شماره ۱۹۲۶: گر مجلس انس را به کار آمدمی
رباعی شماره ۱۹۲۷: گر من مستم ز روی بدکرداری
رباعی شماره ۱۹۲۸: گر نقل و کباب و باده ناب خوری
رباعی شماره ۱۹۲۹: گرنه حذر از غیرت مردان کنمی
رباعی شماره ۱۹۳۰: گرنه کشش یار مرا یار بدی
رباعی شماره ۱۹۳۱: گر هیچ نشانه نیست اندر وادی
رباعی شماره ۱۹۳۲: گر یک نفسی واقف اسرار شوی
رباعی شماره ۱۹۳۳: گر یک ورق از کتاب ما برخوانی
رباعی شماره ۱۹۳۴: گفتم به طبیب دارویی فرمایی
رباعی شماره ۱۹۳۵: گفتم صنما مگر که جانان منی
رباعی شماره ۱۹۳۶: گفتم صنمی شدی که جان را وطنی
رباعی شماره ۱۹۳۷: گفتم که چونی مها خوشی محزونی
رباعی شماره ۱۹۳۸: گفتم که دلا تو در بلا افتادی
رباعی شماره ۱۹۳۹: گفتم که کدامست طریق هستی
رباعی شماره ۱۹۴۰: گفتند که هست یار را شور وشری
رباعی شماره ۱۹۴۱: گفتی که تو دیوانه و مجنون خویی
رباعی شماره ۱۹۴۲: گوهر چه بود به بحر او جز سنگی
رباعی شماره ۱۹۴۳: گوئی که مگر به باغ رز رشتهامی
رباعی شماره ۱۹۴۴: کی پست شود آنکه بلندش تو کنی
رباعی شماره ۱۹۴۵: کیوان گردی چو گرد مردان گردی
رباعی شماره ۱۹۴۶: لب بر لب هر بوسه ربائی بنهی
رباعی شماره ۱۹۴۷: مادام که در راه هوا و هوسی
رباعی شماره ۱۹۴۸: ما را ز هوای خویش دف زن کردی
رباعی شماره ۱۹۴۹: ماننده گل ز اصل خندان زادی
رباعی شماره ۱۹۵۰: ماه آمد پیش او که تو جان منی
رباعی شماره ۱۹۵۱: مائیم در این زمان زمین پیمائی
رباعی شماره ۱۹۵۲: مائیم و هوای روی شاهنشاهی
رباعی شماره ۱۹۵۳: مردی که فلک رخنه کند از دردی
رباعی شماره ۱۹۵۴: مرغان ز قفس قفس ز مرغان خالی
رباعی شماره ۱۹۵۵: مست است خبر از تو و یا خود خبری
رباعی شماره ۱۹۵۶: من با تو چنین سوخته خرمن تا کی
رباعی شماره ۱۹۵۷: من بادم و تو برگ نلرزی چکنی
رباعی شماره ۱۹۵۸: من بیدلم ای نگار و تو دلداری
رباعی شماره ۱۹۵۹: من پیر فنا بدم جوانم کردی
رباعی شماره ۱۹۶۰: من جان تو نیستم مگو جان غلطی
رباعی شماره ۱۹۶۱: من جمله خطا کنم صوابم تو بسی
رباعی شماره ۱۹۶۲: من خشک لب ار با تو دم تر زدمی
رباعی شماره ۱۹۶۳: من دوش به خواب در بدیدم قمری
رباعی شماره ۱۹۶۴: من دوش به کاسه رباب سحری
رباعی شماره ۱۹۶۵: من ذره بدم ز کوه بیشم کردی
رباعی شماره ۱۹۶۶: من من نیم و اگر دمی من منمی
رباعی شماره ۱۹۶۷: مه دوش به بالین تو آمد به سرای
رباعی شماره ۱۹۶۸: مهمان دو دیده شد خیالت گذری
رباعی شماره ۱۹۶۹: میدان و مگو تا نشود رسوائی
رباعی شماره ۱۹۷۰: میفرماید خدا که ای هرجائی
رباعی شماره ۱۹۷۱: ناخوانده به هرجا که روی غم باشی
رباعی شماره ۱۹۷۲: نقاش رخت اگر نه یزدان بودی
رباعی شماره ۱۹۷۳: نومید نیم گرچه ز من ببریدی
رباعی شماره ۱۹۷۴: نی گفت که پای من به گل بود بسی
رباعی شماره ۱۹۷۵: نی من منم و نی تو توی نی تو منی *(منتسب به چند نفر)
رباعی شماره ۱۹۷۶: واپس مانی ز یار واپس باشی
رباعی شماره ۱۹۷۷: وقف است مرا عمر در این مشتاقی
رباعی شماره ۱۹۷۸: هر پاره خاک را چو ماهی کردی
رباعی شماره ۱۹۷۹: هر روز پگاه خیمه بر جوی زنی
رباعی شماره ۱۹۸۰: هر روز ز عاشقی و شیرینرایی
رباعی شماره ۱۹۸۱: هر روز یکی شور بر این جمع، زنی
رباعی شماره ۱۹۸۲: هرشب که به بنده همنشین میافتی
رباعی شماره ۱۹۸۳: هرگز به مزاج خود یکی دم نزنی
رباعی شماره ۱۹۸۴: هرگز نبود میل تو کافراشت کنی
رباعی شماره ۱۹۸۵: هرکس کسکی دارد و هرکس یاری
رباعی شماره ۱۹۸۶: هرکس کسکی دارد و هرکس یاری
رباعی شماره ۱۹۸۷: هر لحظه مها پیش خودم میخوانی
رباعی شماره ۱۹۸۸: همدست همه دستزنانم کردی
رباعی شماره ۱۹۸۹: هم دل به دلستانت رساند روزی
رباعی شماره ۱۹۹۰: همسایگی مست فزاید مستی
رباعی شماره ۱۹۹۱: یاد تو کنم، میان یادم باشی
رباعی شماره ۱۹۹۲: یک بوسه ز تو خواستم و شش دادی
رباعی شماره ۱۹۹۳: یکدم غم جان دار! غم نان تا کی؟
رباعی شماره ۱۹۹۴: یک شفتالو از آن لب عنابی
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: