حافظ غزل شماره 494
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
مطالب پیشنهادی
حافظ غزل شماره 494
ای دل گر از آن چاهِ زَنَخدان به درآیی
هر جا که روی زود پشیمان به درآیی
هُش دار که گر وسوسهٔ عقل کنی گوش
آدمصفت از روضهٔ رضوان به درآیی
شاید که به آبی فلکت دست نگیرد
گر تشنهلب از چشمهٔ حیوان به درآیی
جان میدهم از حسرتِ دیدارِ تو چون صبح
باشد که چو خورشید درخشان به درآیی
چندان چو صبا بر تو گمارم دم همّت
کز غنچه چو گل خرّم و خندان به درآیی
در تیره شبِ هجرِ تو جانم به لب آمد
وقت است که همچون مَهِ تابان به درآیی
بر رهگذرت بستهام از دیده دو صد جوی
تا بو که تو چون سرو خرامان به درآیی
حافظ مکن اندیشه که آن یوسفِ مَهرو
بازآید و از کلبهٔ احزان به درآیی
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر غزل شماره 494 حافظ: ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی
غزل شماره 494 حافظ یکی از غزلهای عمیق و پرمعنای دیوان اوست که مضمون اصلی آن، عشق، دلبستگی و هشدار در برابر وسوسههای دنیوی است. حافظ در این غزل، با زبانی شیوا و تصویرهای زیبا، به مخاطب خود توصیه میکند که از تعلقات دنیوی و وسوسههای نفسانی دست بردارد و به دنبال کمال و حقیقت باشد.
مفهوم کلی غزل:
در این غزل، حافظ با توصیف چاه زنخدان (کنایه از چشم معشوق) و وسوسههای آن، به مخاطب هشدار میدهد که گرفتار این دنیا نشود. او به مخاطب میگوید که اگر از این چاه به درآید، به سعادت و کمال خواهد رسید.
تفسیر بیت به بیت:
- بیت اول: “ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی”
حافظ با این بیت، به دل خود خطاب میکند و میگوید اگر از چاه عشق دنیوی و وابستگی به معشوق ظاهری رها شود، به سعادت خواهد رسید.
- هر جا که روی زود پشیمان به درآیی”
در این بیت، شاعر میگوید که اگر دل به دنیا ببندد، هر کجا که برود، پشیمان خواهد شد.
- هش دار که گر وسوسه عقل کنی گوش آدم صفت از روضه رضوان به درآیی”
در این بیت، حافظ به داستان آدم و حوا اشاره میکند و هشدار میدهد که اگر به وسوسههای نفسانی گوش کند، از بهشت (رضوان) دور خواهد شد.
تفسیرهای متفاوت:
- تفسیر عرفانی: در تفسیر عرفانی، چاه زنخدان نماد وابستگی به دنیا و مظاهر آن است. حافظ به دنبال آن است که مخاطب را از این وابستگی رها کرده و به سوی کمال و حقیقت هدایت کند.
- تفسیر اجتماعی: در تفسیر اجتماعی، این غزل به عنوان یک نقد اجتماعی و سیاسی تعبیر میشود. حافظ در این تفسیر، به نقد دنیاطلبی و وابستگی به قدرت و ثروت میپردازد.
نکات قابل توجه:
- چاه زنخدان: چاه زنخدان نماد وابستگی به دنیا و مظاهر آن است.
- وسوسههای نفسانی: حافظ به وسوسههای نفسانی و خطر آنها اشاره میکند.
- رضوان: رضوان نماد بهشت و سعادت است.
- کمال و حقیقت: حافظ به دنبال کمال و حقیقت است و مخاطب را به سوی آن دعوت میکند.
نتیجهگیری:
غزل 494 حافظ، یک غزل عمیق و فلسفی است که به ما یادآوری میکند که برای رسیدن به سعادت و کمال، باید از تعلقات دنیوی و وسوسههای نفسانی دست برداریم. این غزل، به ما انگیزه میدهد که به دنبال شناخت خود و جهان باشیم.
این غزل به دلایل زیر بسیار مشهور است:
- زبان زیبا و شیوا: این غزل با زبان زیبا و شیوای خود، مفاهیم عمیق را به خوبی منتقل میکند.
- مفهومی بودن: این غزل حاوی مفاهیم فلسفی و عرفانی است که برای اندیشمندان جذاب است.
- چندوجهی بودن: این غزل دارای تفسیرهای مختلفی است و هر فرد میتواند بر اساس دیدگاه خود به آن نگاه کند.
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: