حافظ غزل شماره 259
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
مطالب پیشنهادی
حافظ غزل شماره 259
منم که دیده به دیدارِ دوست کردم باز
چه شُکر گویَمَت ای کارسازِ بنده نواز
نیازمندِ بلا گو رخ از غبار مَشوی
که کیمیایِ مراد است، خاکِ کویِ نیاز
ز مشکلاتِ طریقت عِنان مَتاب ای دل
که مردِ راه نَیَندیشَد از نَشیب و فَراز
طهارت ار نه به خونِ جگر کُنَد عاشق
به قولِ مُفتیِ عشقش درست نیست نماز
در این مُقامِ مجازی به جز پیاله مگیر
در این سراچهٔ بازیچه، غیرِ عشق مَباز
به نیمْ بوسه دعایی بخر ز اهلِ دلی
که کِیدِ دشمنت از جان و جسم دارد باز
فِکَنْد زمزمهٔ عشق در حجاز و عراق
نوایِ بانگِ غزلهایِ حافظ از شیراز
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر غزل شماره 259 حافظ: “منم که دیده به دیدار دوست کردم باز”
یک غزل عاشقانه و عرفانی
این غزل زیبا از حافظ، بیانگر شوق دیدار معشوق و عشق عمیق شاعر است. حافظ در این غزل، به زیبایی به موضوعاتی چون عشق، عرفان، و جستجوی حقیقت میپردازد.
تفسیر بیت به بیت:
- بیت اول: “منم که دیده به دیدار دوست کردم باز” شاعر میگوید که چشمانش دوباره به دنبال دیدار معشوق است. این بیت نشان از عشق و دلبستگی عمیق شاعر به معشوق دارد.
- چه شکر گویمت ای کارساز بنده نواز” شاعر از خداوند متشکّر است که او را به این مقام رسانده است.
- نیازمند بلا گو رخ از غبار مشو” شاعر از معشوق میخواهد که با وجود نیازمندیش، روی از او برنگرداند.
- که کیمیای مراد است خاک کوی نیاز” شاعر میگوید که خاک پای معشوق، کیمیایی است که همه آرزوها را برآورده میکند.
- ز مشکلات طریقت عنان متاب ای دل” شاعر به دل خود توصیه میکند که از مشکلات راه عرفان دست نکشد.
- که مرد راه نینديشد از نشيب و فراز” شاعر میگوید که سالک واقعی از سختیهای راه نمیهراسد.
- طهارت ار نه به خون جگر کند عاشق” شاعر میگوید که عاشق برای رسیدن به طهارت، باید خون دل بخورد.
- به قول مفتي عشقش درست نيست نماز” شاعر با طنزی لطیف میگوید که به نظر مفتیها، نمازی که از سر عشق نباشد، درست نیست.
- در این مقام مجازي بجز پياله مگير” شاعر میگوید در این دنیا که همه چیز مجازی است، جز جام شراب (که نماد عشق است) چیزی نگیر.
- در اين سراچه بازيچه غير عشق مباز” شاعر میگوید در این دنیا به جز عشق به چیز دیگری دل نبند.
- به نيم بوسه دعايي بخر ز اهل دلي” شاعر میگوید از اهل دل دعایی بخواه که به نیم بوسهای به معشوق برسد.
- که کيد دشمنت از جان و جسم دارد باز” شاعر میگوید که دشمنان از جان و دل میخواهند به او آسیب برسانند.
- فکند زمزمه عشق در حجاز و عراق” شاعر میگوید زمزمه عشق در همه جا پیچیده است.
- نواي بانگ غزل هاي حافظ از شيراز” شاعر به غزلهای خود اشاره میکند و میگوید که این غزلها در همه جا طنینانداز است.
تفسیر کلی
این غزل، یک عاشقانهی عارفانه است که در آن شاعر به دنبال دیدار معشوق حقیقی است. او از سختیهای راه عرفان نمیهراسد و به عشق خود به عنوان تنها حقیقت پابرجاست.
نکات قابل توجه:
- عشق و عرفان: این غزل، تلفیقی از عشق دنیوی و عشق عرفانی است.
- جستجوی حقیقت: شاعر در این غزل به دنبال حقیقت مطلق است.
- سختیهای راه: شاعر به سختیهای راه عرفان اشاره میکند.
- اهمیت عشق: عشق در این غزل به عنوان بالاترین ارزش معرفی شده است.
تعبیر فال:
اگر این غزل به عنوان فال انتخاب شود، میتواند نشانهای از جستجوی معنویت، عشق عمیق، و گذر از سختیها برای رسیدن به هدف باشد.
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: