غزل شماره 70 دیوان شمس مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
مطالب پیشنهادی
غزل شماره 70 دیوان شمس مولانا
برات آمد برات آمد بنه شمع براتی را
خضر آمد خضر آمد بیار آب حیاتی را
عمر آمد عمر آمد ببین سرزیر شیطان را
سحر آمد سحر آمد بهل خواب سباتی را
بهار آمد بهار آمد رهیده بین اسیران را
به بستان آ به بستان آ ببین خلق نجاتی را
چو خورشید حمل آمد شعاعش در عمل آمد
ببین لعل بدخشان را و یاقوت زکاتی را
همان سلطان همان سلطان که خاکی را نبات آرد
ببخشد جان ببخشد جان نگاران نباتی را
درختان بین درختان بین همه صایم همه قایم
قبول آمد قبول آمد مناجات صلاتی را
ز نورافشان ز نورافشان نتانی دید ذاتش را
ببین باری ببین باری تجلی صفاتی را
گلستان را گلستان را خماری بد ز جور دی
فرستاد او فرستاد او شرابات نباتی را
بشارت ده بشارت ده به محبوسان جسمانی
که حشر آمد که حشر آمد شهیدان رفاتی را
شقایق را شقایق را تو شاکر بین و گفتی نی
تو هم نو شو تو هم نو شو بهل نطق بیاتی را
شکوفه و میوه بستان برات هر درخت آمد
که بیخم نیست پوسیده ببین وصل سماتی را
زبان صدق و برق رو برات مؤمنان آمد
که جانم واصل وصلست و هشته بیثباتی را
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر غزل شماره 70 دیوان شمس مولانا
توصیف کلی غزل:
این غزل مولانا، یک توصیف شاد و سرشار از امید از بهار طبیعت و بهار معنوی است. شاعر در این غزل، به تجدید حیات و تولد دوباره در همه ابعاد هستی اشاره میکند و از این رویداد عظیم استقبال میکند. این غزل، یک دعوت به بیداری و تجدید حیات روحانی است.
مفاهیم اصلی:
- تجدید حیات: شاعر به تجدید حیات طبیعت و همچنین تجدید حیات روحانی انسان اشاره میکند.
- وحدت وجود: شاعر به وحدت وجود و اتحاد همه چیز با اصل هستی اشاره میکند. او میگوید که همه چیز از یک نور واحد سرچشمه میگیرد.
- عشق به عنوان نیروی محرک: عشق در این غزل، به عنوان نیرویی محرک و تحولآفرین معرفی شده است.
- نمادها و استعارهها: مولانا در این غزل، از نمادها و استعارههای بسیاری استفاده کرده است که هر کدام به جنبهای از عشق و عرفان اشاره دارند.
تفسیر مفصلتر:
شاعر میگوید که بهار آمده و همه چیز دوباره زنده شده است.
شاعر میگوید که آب حیات جاری شده و همه چیز را سیراب کرده است.
شاعر میگوید که شیطان شکست خورده و نور الهی بر همه چیز تابیده است.
شاعر میگوید که همه اسیران از بند آزاد شدهاند.
شاعر میگوید که خورشید بهاری طلوع کرده و همه چیز را روشن کرده است.
شاعر میگوید که خداوند همه چیز را زنده کرده و به آن زیبایی بخشیده است.
شاعر میگوید که همه موجودات به خداوند نزدیک شدهاند و دعاهایشان مستجاب شده است.
شاعر میگوید که نور الهی همه جا را فرا گرفته و انسان میتواند به حقیقت پی ببرد.
شاعر میگوید که بهار روحانی آمده و همه چیز را تازه کرده است.
شاعر به مؤمنان بشارت میدهد که به زودی به خداوند خواهند پیوست.
شاعر از همه میخواهد که از این فرصت استفاده کنند و به خداوند نزدیک شوند.
اهمیت این غزل:
این غزل یکی از شادترین و امیدبخشترین غزلهای مولانا است. مولانا در این غزل، با زبان شاعرانه و عرفانی، به بیان مفاهیم عمیق عرفانی پرداخته است. این غزل، یک دعوت به زندگی و امید است و به انسان نشان میدهد که چگونه میتواند به کمال برسد.
نکات قابل توجه:
- این غزل، سرشار از نمادها و استعارههای عرفانی است.
- مفاهیم این غزل بسیار عمیق است و برای درک کامل آن، نیاز به مطالعه و تأمل بیشتری است.
- این غزل، یک سفر عرفانی کامل را توصیف میکند.
تفسیر کامل این غزل، نیازمند دانش عمیقی از عرفان اسلامی و ادبیات فارسی است.
نکات اضافی برای تفسیر عمیقتر:
- هر بیت از این غزل، حاوی معانی چندلایه است و نیاز به تفسیر دقیق دارد.
- برای درک بهتر این غزل، باید به زندگی و اندیشههای مولانا و همچنین به عرفان اسلامی آشنا بود.
- این غزل، یک دعوت به عشق و معرفت است و به انسان نشان میدهد که چگونه میتواند به کمال برسد.
نکته مهم: تفسیر اشعار عرفانی، به ویژه اشعار مولانا، بسیار گسترده و پیچیده است و هر فرد با توجه به فهم و درک خود، میتواند تفسیرهای متفاوتی از این اشعار ارائه دهد. این تفسیر، تنها یک برداشت از این غزل است و ممکن است تفسیرهای دیگری نیز وجود داشته باشد.
لینکهای مفید دیگر: فال حافظ ، فال انبیاء ، فال مولانا ، گوگل
کلمات کلیدی: غزلیات دیوان شمس ، تفسیر غزلیات دیوان شمس ، غزلیات دیوان شمس مولانا ، اشعار مولانا ، دیوان مولانا شمس تبریزی ، بهترین اشعار دیوان شمس ، ناب ترین اشعار مولانا ، غزلیات مولانا ، غزلیات مولانا جلال الدین ، رباعیات مولانا ، زیباترین رباعیات مولانا ، اشعار کوتاه مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: