غزل شماره 42 دیوان شمس مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
مطالب پیشنهادی
غزل شماره 42 دیوان شمس مولانا
کار تو داری صنما قدر تو باری صنما
ما همه پابسته تو شیر شکاری صنما
دلبر بیکینه ما شمع دل سینه ما
در دو جهان در دو سرا کار تو داری صنما
ذره به ذره برِ تو سجدهکنان بر درِ تو
چاکر و یاریگر تو آه چه یاری صنما
هر نفسی تشنهترم بستهٔ جوع البقرم
گفت که دریا بخوری؟ گفتم کهآری صنما
هر کی ز تو نیست جدا، هیچ نمیرد به خدا
آنگه اگر مرگ بود پیش تو باری صنما
نیست مرا کار و دکان هستم بیکار جهان
زان که ندانم جز تو کارگزاری صنما
خواه شب و خواه سحر نیستم از هر دو خبر
کیست خبر چیست خبر روز شماری صنما
روز مرا دیدن تو شب غم ببریدن تو
از تو شبم روز شود همچو نهاری صنما
باغ پر از نعمت من گلبن بازینت من
هیچ ندید و نبود چون تو بهاری صنما
جسم مرا خاک کنی خاک مرا پاک کنی
باز مرا نقش کنی ماهعذاری صنما
فلسفیَک کور شود نور از او دور شود
زو ندمد سنبل دین چونک نکاری صنما
فلسفی این هستی من عارف تو مستی من
خوبی این زشتی آن هم تو نگاری صنما
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر غزل شماره 42 دیوان شمس مولانا: کار تو داری صنما قدر تو باری صنما
توصیف کلی غزل:
این غزل مولانا، یک مناجات عارفانه و عاشقانه با معشوق است. شاعر در این غزل، به توصیف عشق بیحد و حصر خود به معشوق پرداخته و از او درخواست توجه و عنایت دارد. این غزل، بیانگر وابستگی کامل شاعر به معشوق و نیاز او به وصال است.
مفاهیم اصلی:
- عشق بیحد و حصر: عشق در این غزل به عنوان نیرویی قدرتمند و بیحد و حصر توصیف شده است. شاعر با تمام وجود به معشوق عشق میورزد و این عشق، تمام وجود او را فرا گرفته است.
- وحدت وجود: شاعر به وحدت وجود و اتحاد انسان با خداوند اشاره میکند. او میگوید که انسان میتواند با طی مراحل عرفانی، به مقام قرب الهی برسد.
- سیر و سلوک معنوی: شاعر به سیر و سلوک معنوی و تزکیه نفس اشاره میکند. او از معشوق درخواست میکند که او را در این مسیر یاری کند.
- تضادها: در این غزل از تضادهای بسیاری استفاده شده است مانند: عشق و نفرت، حیات و ممات، که نشان از عمق و پیچیدگی تجربه عرفانی شاعر دارد.
تفسیر مفصلتر:
شاعر در این غزل، به توصیف عشق بیحد و حصر خود به معشوق میپردازد. او میگوید که کار او تنها عشق ورزیدن به معشوق است و قدر و منزلت او تنها در همین عشق نهفته است.
شاعر خود را ذرهای میداند که به دور معشوق میگردد و به او سجده میکند. او تشنه دیدار معشوق است و لحظه شماری میکند تا به او برسد.
شاعر میگوید که هر کس که به معشوق متصل باشد، هرگز نمیمیرد. او خود را بینیاز از دنیا میداند و تنها به معشوق نیازمند است.
شاعر به روز و شب و زمان و مکان بیتوجه است و تنها به دیدار معشوق میاندیشد.
اهمیت این غزل:
این غزل یکی از شاهکارهای ادبیات عرفانی فارسی است. مولانا در این غزل، با زبان شاعرانه و عرفانی، به بیان مفاهیم عمیق عرفانی پرداخته است. این غزل، برای بسیاری از عارفان و سالکان راه عشق، الهامبخش بوده و خواهد بود.
نکات قابل توجه:
- این غزل، یک مناجات عمیق و عاشقانه است.
- مفاهیم این غزل بسیار عمیق است و برای درک کامل آن، نیاز به مطالعه و تأمل بیشتری است.
- این غزل، یکی از شاهکارهای ادبیات عرفانی فارسی است.
تفسیر کامل این غزل، نیازمند دانش عمیقی از عرفان اسلامی و ادبیات فارسی است.
نکات اضافی برای تفسیر عمیقتر:
- صنما: نماد معشوق و محبوب است.
- ذره: نماد انسان است که به دور خداوند میگردد.
- جوع البقره: یعنی تشنگی شدید و اشاره به تشنگی شاعر برای دیدار معشوق است.
با توجه به این نمادها میتوان به ابعاد مختلف این غزل پی برد و به درک عمیقتری از مفاهیم آن دست یافت.
لینکهای مفید دیگر: فال حافظ ، فال انبیاء ، فال مولانا ، گوگل
کلمات کلیدی: غزلیات دیوان شمس ، تفسیر غزلیات دیوان شمس ، غزلیات دیوان شمس مولانا ، اشعار مولانا ، دیوان مولانا شمس تبریزی ، بهترین اشعار دیوان شمس ، ناب ترین اشعار مولانا ، غزلیات مولانا ، غزلیات مولانا جلال الدین ، رباعیات مولانا ، زیباترین رباعیات مولانا ، اشعار کوتاه مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: