غزل شماره 31 دیوان شمس مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
مطالب پیشنهادی
غزل شماره 31 دیوان شمس مولانا
بادا مبارک در جهان سور و عروسیهای ما
سور و عروسی را خدا بُبْرید بر بالای ما
زهره قرین شد با قمر طوطی قرین شد با شکر
هر شب عروسییی دگر از شاه خوشسیمای ما
ان القلوب فرجت ان النفوس زوجت
ان الهموم اخرجت در دولت مولای ما
بسم الله امشب بر نوی سوی عروسی میروی
داماد خوبان میشوی ای خوب شهرآرای ما
خوش میروی در کوی ما خوش میخرامی سوی ما
خوش میجهی در جوی ما ای جوی و ای جویای ما
خوش میروی بر رای ما خوش میگشایی پای ما
خوش میبُری کفهای ما ای یوسف زیبای ما
از تو جفا کردن روا وز ما وفا جستن خطا
پای تصرف را بنه بر جانِ خونپالای ما
ای جان جان! جان را بکش تا حضرت جانان ما
وین استخوان را هم بکش هدیه برِ عنقای ما
رقصی کنید ای عارفان چرخی زنید ای منصفان
در دولت شاه جهان آن شاه جانافزای ما
در گردن افکنده دهل در گردک نسرین و گل
کهامشب بود دف و دهل نیکوترین کالای ما
خاموش کهامشب زهره شد ساقی به پیمانه و به مد
بگرفته ساغر میکشد حمرای ما حمرای ما
والله که این دم صوفیان بستند از شادی میان
در غیب پیش غیبدان از شوق استسقای ما
قومی چو دریا کفزنان چون موجها سجدهکنان
قومی مبارز چون سنان خونخوار چون اجزای ما
خاموش کهامشب مطبخی شاهست از فرخرخی
این نادره که میپزد حلوای ما حلوای ما
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر غزل شماره 31 دیوان شمس مولانا
توصیف کلی غزل:
این غزل مولانا، یک جشن بزرگ عرفانی است. شاعر در این غزل، به توصیف حالتی از وصال و اتحاد با معشوق میپردازد و آن را به یک جشن بزرگ تشبیه میکند. این غزل، سرشار از شادی، شور و هیجان عرفانی است و بیانگر اوج لذت و شعف سالک در مسیر سیر و سلوک است.
مفاهیم اصلی:
- وصل و اتحاد با معشوق: این غزل، به وضوح بیانگر وصال و اتحاد سالک با معشوق است. این وصال، بزرگترین جشن و شادمانی برای سالک به شمار میآید.
- عرفان عملی: این غزل، به جنبه عملی عرفان اشاره دارد و نشان میدهد که عرفان تنها نظریه نیست بلکه تجربهای عمیق و زنده است.
- شادی و سرور: این غزل، سرشار از شادی و سرور است و نشان میدهد که عرفان، راهی به سوی شادی و سعادت ابدی است.
- وحدت وجود: شاعر به وحدت وجود و اتحاد انسان با خداوند اشاره میکند. او میگوید که انسان میتواند با طی مراحل عرفانی، به مقام قرب الهی برسد.
تفسیر مفصلتر:
مولانا در این غزل، به توصیف جشن بزرگ وصال و اتحاد با معشوق میپردازد. او این جشن را به سور و عروسی تشبیه میکند و میگوید که این جشن، بزرگترین جشن جهان است.
شاعر به زیباییهای این جشن اشاره میکند و میگوید که در این جشن، همه چیز به کمال و زیبایی رسیده است. او از قرین شدن زهره و قمر، طوطی و شکر سخن میگوید و اینها را نشانهای از کمال و زیبایی این جشن میداند.
مولانا به تغییرات درونی که در اثر این وصال در انسان رخ میدهد اشاره میکند. او میگوید که این وصال، باعث میشود که انسان از همه غمها و اندوهها رها شود و به سعادت ابدی برسد.
شاعر به اهمیت شادی و سرور در عرفان اشاره میکند و میگوید که عرفان، راهی به سوی شادی و سعادت ابدی است. او میگوید که سالکان باید در این جشن بزرگ شرکت کنند و از شادی و سرور آن بهرهمند شوند.
در ادامه، شاعر به توصیف حالات مختلف سالکان در این جشن میپردازد. او میگوید که برخی از سالکان همچون دریا کف میزنند و برخی دیگر همچون شمشیر میجنگند.
در نهایت، شاعر به سالکان توصیه میکند که از این فرصت استفاده کنند و به سوی معشوق بشتابند. او میگوید که این جشن، فرصتی است برای رسیدن به سعادت ابدی.
اهمیت این غزل:
این غزل یکی از زیباترین و شادترین غزلهای مولانا است. این غزل، بیانگر اوج لذت و شعف عرفانی است و برای بسیاری از عارفان و سالکان راه عشق، الهامبخش بوده و خواهد بود.
نکات قابل توجه:
- این غزل، یک جشن بزرگ عرفانی است.
- مفاهیم این غزل بسیار مثبت و امیدوارکننده است.
- این غزل، یکی از شاهکارهای ادبیات عرفانی فارسی است.
تفسیر کامل این غزل، نیازمند دانش عمیقی از عرفان اسلامی و ادبیات فارسی است. برای درک کامل این غزل، بهتر است به تفسیرهای مختلفی که از این غزل ارائه شده است، مراجعه کنید.
لینکهای مفید دیگر: فال حافظ ، فال انبیاء ، فال مولانا ، گوگل
کلمات کلیدی: غزلیات دیوان شمس ، تفسیر غزلیات دیوان شمس ، غزلیات دیوان شمس مولانا ، اشعار مولانا ، دیوان مولانا شمس تبریزی ، بهترین اشعار دیوان شمس ، ناب ترین اشعار مولانا ، غزلیات مولانا ، غزلیات مولانا جلال الدین ، رباعیات مولانا ، زیباترین رباعیات مولانا ، اشعار کوتاه مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: