غزل شماره 20 دیوان شمس مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
مطالب پیشنهادی
غزل شماره 20 دیوان شمس مولانا
چندانک خواهی جنگ کن یا گرم کن تهدید را
میدان که دود گولخن هرگز نیاید بر سما
ور خود برآید بر سما کی تیره گردد آسمان
کز دود آورد آسمان چندان لطیفی و ضیا
خود را مرنجان ای پدر سر را مکوب اندر حجر
با نقش گرمابه مکن این جمله چالیش و غزا
گر تو کنی بر مه تفو بر روی تو بازآید آن
ور دامن او را کشی هم بر تو تنگ آید قبا
پیش از تو خامان دگر در جوش این دیگ جهان
بس برطپیدند و نشد درمان نبود الا رضا
بگرفت دم مار را یک خارپشت اندر دهن
سر درکشید و گرد شد مانند گویی آن دغا
آن مار ابله خویش را بر خار میزد دم به دم
سوراخ سوراخ آمد او از خود زدن بر خارها
بی صبر بود و بیحیل خود را بکشت او از عجل
گر صبر کردی یک زمان رستی از او آن بدلقا
بر خارپشت هر بلا خود را مزن تو هم هلا
ساکن نشین وین ورد خوان جاء القضا ضاق الفضا
فرمود رب العالمین با صابرانم همنشین
ای همنشین صابران افرغ علینا صبرنا
رفتم به وادی دگر باقی تو فرما ای پدر
مر صابران را میرسان هر دم سلامی نو ز ما
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر غزل شماره 20 دیوان شمس مولانا
توصیف کلی غزل:
این غزل مولانا، یک نصیحت نامهی عارفانه است که در آن، شاعر به انسان توصیه میکند که در برابر مشکلات و سختیهای زندگی صبور باشد و به جای مقاومت بیهوده، تسلیم خواست خداوند شود. شاعر با استفاده از تمثیلها و تشبیهات زیبا، مفاهیم عمیقی را درباره صبر، تسلیم و توکل به خدا بیان میکند.
مفاهیم اصلی:
- صبر و تسلیم: مهمترین موضوعی که در این غزل به آن پرداخته شده، صبر و تسلیم در برابر خواست خداوند است. شاعر با استفاده از مثالهای مختلف، نشان میدهد که مقاومت در برابر جریان زندگی و خواست خدا، نه تنها مفید نیست بلکه به ضرر انسان نیز تمام میشود.
- توکل به خدا: شاعر به توکل به خداوند تاکید میکند و میگوید که انسان باید به جای نگرانی و اضطراب، همه امور خود را به دست خدا بسپارد.
- عاقبت اندیشی: شاعر به عاقبت اندیشی دعوت میکند و میگوید که انسان باید به نتایج اعمال خود بیندیشد و از کارهایی که به ضرر او تمام میشود، پرهیز کند.
تفسیر مفصلتر:
شاعر در این غزل، به انسان توصیه میکند که با مشکلات زندگی بجنگد اما نه به صورت بیهوده و بینتیجه. او میگوید که تلاش برای تغییر شرایط، زمانی مفید است که با حکمت و تدبیر همراه باشد. اما اگر این تلاشها به نتیجه نرسد، نباید ناامید شد و باید به خواست خداوند راضی بود.
شاعر با مثالهای مختلف مانند دود کردن آتش و تلاش برای تاریک کردن آسمان، نشان میدهد که تلاش برای تغییر برخی از امور، نه تنها بیفایده است بلکه ممکن است به ضرر خود انسان نیز تمام شود.
شاعر همچنین به داستان مار و خارپشت اشاره میکند و میگوید که مار به دلیل عجله و بیصبری، خود را به خار زد و به هلاکت رسید. این داستان، نمادی از انسانهایی است که به دلیل بیصبری و عجله، به خود آسیب میرسانند.
در نهایت، شاعر به صبر و تسلیم دعوت میکند و میگوید که صابرین پاداش بزرگی خواهند گرفت. او همچنین به داستانهایی از قرآن اشاره میکند که در آنها صبر و استقامت مؤمنان مورد ستایش قرار گرفته است.
اهمیت این غزل:
این غزل یکی از شاهکارهای ادبیات عرفانی فارسی است که به موضوع مهم صبر و تسلیم میپردازد. مولانا در این غزل، با زبان ساده و شیوا، مفاهیم عمیقی را درباره زندگی، خداوند و انسان بیان میکند. این غزل، برای افرادی که با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم میکنند، میتواند بسیار مفید باشد.
نکات قابل توجه:
- این غزل، یک نصیحت نامهی عرفانی است.
- مفاهیم این غزل بسیار عمیق است و برای درک کامل آن، نیاز به مطالعه و تأمل بیشتری است.
- این غزل، یکی از شاهکارهای ادبیات عرفانی فارسی است.
تفسیر کامل این غزل، نیازمند دانش عمیقی از عرفان اسلامی و ادبیات فارسی است. برای درک کامل این غزل، بهتر است به تفسیرهای مختلفی که از این غزل ارائه شده است، مراجعه کنید.
لینکهای مفید دیگر: فال حافظ ، فال انبیاء ، فال مولانا ، گوگل
کلمات کلیدی: غزلیات دیوان شمس ، تفسیر غزلیات دیوان شمس ، غزلیات دیوان شمس مولانا ، اشعار مولانا ، دیوان مولانا شمس تبریزی ، بهترین اشعار دیوان شمس ، ناب ترین اشعار مولانا ، غزلیات مولانا ، غزلیات مولانا جلال الدین ، رباعیات مولانا ، زیباترین رباعیات مولانا ، اشعار کوتاه مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: