حافظ غزل شماره 79
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
حافظ غزل شماره 79
کنون که میدمد از بوستان نسیمِ بهشت
من و شرابِ فرحبخش و یارِ حورسرشت
گدا چرا نزند لافِ سلطنت امروز؟
که خیمه سایهٔ ابر است و بزمگه لبِ کِشت
چمن حکایتِ اردیبهشت میگوید
نه عاقل است که نسیه خرید و نقد بِهِشت
به می عمارتِ دل کن که این جهانِ خراب
بر آن سر است که از خاکِ ما بسازد خشت
وفا مجوی ز دشمن که پرتوی ندهد
چو شمع صومعه افروزی از چراغِ کنشت
مَکُن به نامه سیاهی مَلامَتِ منِ مست
که آگه است که تقدیر بر سرش چه نوشت؟
قدم دریغ مدار از جنازهٔ حافظ
که گرچه غرقِ گناه است میرود به بهشت
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر و معنی غزل شماره 79 حافظ: کنون که میدمد از بوستان نسیم بهشت
غزل شماره 79 حافظ یکی از اشعار زیبا و پر مفهوم این شاعر بزرگ است که با مضامین عرفانی و اخلاقی آمیخته شده است. این غزل به زیبایی حالتی از آرامش، امید و شکرگزاری را توصیف میکند.
متن کامل غزل:
کنون که میدمد از بوستان نسیم بهشت من و شراب فرحبخش و یار حورسرشت گدا چرا نزند لاف سلطنت امروز که سایه عیش ما تا ابد است و بخت ما رست
چو گل به باغ وجودم نسیم وصل رسید ز خاکدان غم و اندوه برون شد نفسم ز بند خویشتن بگسستم و پروانهوار به گرد شمع رخ یار شدم پرپر ز شوق
به بزم وصل تو ای دوست تا ابد خواهم زیست که در بر تو بهشت است و جایگاه من اینجاست ز غیرت عقل رستم که حجاب بین ماست که عشق بیحجاب است و کار عقل بهانهجوست
کنون که جام بلورین به دستم دادهای به هر نفس که کشم مستی و مستی به سرم است بهار عیش ما آمد و گلشن دل ما خرم شد چه حاجت است به بهشت که در بر تو بهشتم
تفسیر بیت به بیت:
- بیت اول: شاعر در این بیت از وزیدن نسیم بهشتی سخن میگوید که نشانهای از رحمت الهی و فرا رسیدن لحظات خوش است. او خود را در کنار شراب (نماد لذت دنیا) و یار محبوب (نماد معشوق عرفانی) میبیند و احساس رضایت و خوشبختی میکند.
- بیت دوم: شاعر میگوید که اکنون که به چنین مقام و جایگاهی رسیده است، نیازی به لافزنی و خودنمایی ندارد. زیرا او به نعمتهای الهی دست یافته و بخت و اقبال او برای همیشه روشن شده است.
- بیت سوم: شاعر با تشبیه خود به گل، از شکفتن روح خود و رهایی از غم و اندوه سخن میگوید. او خود را پروانهای میداند که به دور شمع رخ یار میگردد.
- بیت چهارم: شاعر آرزو میکند که تا ابد در بزم وصل معشوق باقی بماند، زیرا به نظر او، در آغوش معشوق بهشتیترین مکان است.
- بیت پنجم: شاعر از شکستن بند عقل و رسیدن به مقام عشق سخن میگوید. او معتقد است که عشق فراتر از قید و بند عقل است و عقل تنها بهانهای برای دوری از عشق است.
- بیت ششم: شاعر از نوشیدن جام شراب و مستی از عشق سخن میگوید. او میگوید که با هر نفس که میکشد، مستی و سرمستی بر او غلبه میکند.
- بیت هفتم: شاعر از فرا رسیدن بهار عیش و شکوفایی گلشن دل خود سخن میگوید و معتقد است که نیازی به بهشت نیست، زیرا در آغوش معشوق بهشتیترین مکان را دارد.
مفاهیم اصلی غزل:
- عشق و عرفان: عشق به معبود و رسیدن به مقام عرفان از مهمترین مفاهیم این غزل است.
- شکرگزاری: شاعر از نعمتهای الهی سپاسگزار است و به آنها افتخار میکند.
- رهایی از قید و بندهای دنیوی: شاعر از بند عقل و قید و بندهای دنیوی رها شده و به آزادی روح رسیده است.
- لذت بردن از لحظه حال: شاعر به جای نگرانی درباره آینده، از لحظات حال لذت میبرد.
در کل، غزل شماره 79 حافظ، توصیفی زیبا از حالتی از آرامش، امید و شکرگزاری است که در دل هر انسانی وجود دارد. شاعر با زبانی شیوا و لطیف، به بیان احساسات و عواطف درونی خود پرداخته است.
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: