حافظ غزل شماره 62
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
مطالب پیشنهادی
حافظ غزل شماره 62
مرحبا ای پیکِ مشتاقان بده پیغامِ دوست
تا کُنم جان از سرِ رغبت فدای نامِ دوست
واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس
طوطی طبعم ز عشقِ شِکَّر و بادامِ دوست
زلفِ او دام است و خالش دانهٔ آن دام و من
بر امیدِ دانهای افتادهام در دامِ دوست
سر ز مستی برنگیرد تا به صبحِ روزِ حشر
هر که چون من در ازل یک جرعه خورد از جامِ دوست
بس نگویم شِمِّهای از شرحِ شوقِ خود از آنک
دردسر باشد نمودن بیش از این ابرامِ دوست
گر دهد دستم کشم در دیده همچون توتیا
خاک راهی کـآن مشرف گردد از اَقدامِ دوست
میل من سویِ وصال و قصد او سویِ فراق
تَرکِ کامِ خود گرفتم تا برآید کامِ دوست
حافظ اندر دَردِ او میسوز و بیدرمان بساز
زان که درمانی ندارد دَردِ بیآرامِ دوست
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر غزل شماره 62 حافظ: مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
غزل شماره 62 حافظ یکی از پرشورترین و عاشقانهترین غزلهای اوست که به موضوع عشق، انتظار و رسیدن پیام از سوی معشوق میپردازد. این غزل با بیت آغازین “مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست” به وضوح بیان میکند که شاعر منتظر پیامی از سوی معشوق است و از پیک خوشخبر استقبال میکند.
تفسیر کلی غزل
در این غزل، حافظ با زبانی شاعرانه و پر از احساس، به توصیف شوق و اشتیاق خود برای دریافت خبری از معشوق میپردازد. او از پیک میخواهد که پیام او را به معشوق برساند و از او یاد کند. شاعر در این غزل به زیباییهای طبیعت، عشق به خداوند و لذتهای معنوی اشاره میکند و به خواننده توصیه میکند که به دنبال آرامش درونی باشد.
تفسیر بیت به بیت
هر بیت از این غزل، حاوی معانی ژرفی است که نیازمند تفسیر و تحلیل دقیق است. برخی از مفسران، این غزل را نمادی از عشق عرفانی و رابطه انسان با خداوند دانستهاند.
بیت اول: مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست:
- معنی: ای پیامآور دوستداران، سلام بر تو، پیام دوست را به من برسان.
- تفسیر: شاعر از پیک استقبال گرمی میکند و مشتاق شنیدن پیام معشوق است.
بیت دوم: تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست:
- معنی: تا جان خود را با میل و رغبت فدای نام دوست کنم.
- تفسیر: شاعر حاضر است جان خود را فدای عشق به معشوق کند.
بیت سوم: واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس:
- معنی: همیشه شیفته و دلباخته هستم، مانند بلبلی که در قفس است.
- تفسیر: شاعر خود را به بلبلی تشبیه میکند که در قفس اسارت عشق گرفتار است.
بیت چهارم: طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست:
- معنی: زبان من از عشق به دوست، شکر و بادام (یعنی سخنان شیرین) میگوید.
تفسیر: شاعر میگوید که زبان او همیشه از عشق به معشوق سخن میگوید.
بیت پنجم: زلف او دام است و خالش دانه آن دام و من:
- معنی: موهای او دام است و خالش طعمهای برای آن دام و من گرفتار آن دام شدهام.
- تفسیر: شاعر میگوید که زیباییهای معشوق او را شیفته خود کرده است.
بیت ششم: بر امید دانهای افتادهام در دام دوست:
- معنی: به امید آن دانه (یعنی لطف معشوق) در دام عشق افتادهام.
- تفسیر: شاعر میگوید که به امید لطف معشوق در دام عشق گرفتار شده است.
بیت هفتم: سر ز مستی برنگیرد تا به صبح روز حشر:
- معنی: تا روز قیامت از مستی عشق سر برنخواهم داشت.
- تفسیر: شاعر میگوید که تا آخر عمر عاشق خواهد ماند.
بیت هشتم: هر که چون من در ازل یک جرعه خورد از جام دوست:
- معنی: هر کسی مانند من یک جرعه از جام عشق بنوشد.
تفسیر: شاعر میگوید که هر کسی که عاشق شود، مانند او مست عشق خواهد شد.
بیت نهم: بس نگویم شمهای از شرح شوق خود از آنک:
- معنی: نمیتوانم حتی کمی از شوق خود را بیان کنم.
- تفسیر: شاعر میگوید که شوق او به اندازهای زیاد است که نمیتواند آن را توصیف کند.
بیت دهم: دردسر باشد نمودن بیش از این ابرام دوست:
- معنی: اگر بیش از این از عشق خود بگویم، برای دیگران دردسر ایجاد میشود.
- تفسیر: شاعر نمیخواهد با بیان بیش از حد عشق خود، دیگران را آزار دهد.
بیت یازدهم: گر دهد دستم کشم در دیده همچون توتیا:
- معنی: اگر به من اجازه دهد، خاک راه او را مانند سرمه در چشمم میکشم.
- تفسیر: شاعر حاضر است خاک پای معشوق را به چشم بکشد.
بیت دوازدهم: خاک راهی کان مشرف گردد از اقدام دوست:
- معنی: خاک راهی که با قدمهای دوست مقدس شده است.
تفسیر: شاعر به خاک پای معشوق احترام میگذارد.
بیت سیزدهم: میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق:
- معنی: من به سوی وصال (وصل شدن به معشوق) میروم و او به سوی فراق (جدایی).
- تفسیر: شاعر میگوید که او به دنبال وصال معشوق است اما معشوق به دنبال جدایی است.
بیت چهاردهم: ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست:
- معنی: از خواستههای خود گذشتم تا خواستههای معشوق برآورده شود.
تفسیر: شاعر حاضر است برای خوشحالی معشوق از خواستههای خود بگذرد.
بیت پانزدهم: حافظ اندر درد او میسوز و بیدرمان بساز:
- معنی: حافظ در درد عشق او میسوزد و درمان نمیکند.
- تفسیر: حافظ میگوید که او در عشق معشوق میسوزد و چارهای جز تحمل این درد ندارد.
بیت شانزدهم: زان که درمانی ندارد درد بیآرام دوست:
- معنی: زیرا دردی که از عشق به معشوق به وجود میآید، درمانی ندارد.
تفسیر: شاعر میگوید که عشق به معشوق دردی است که درمان ندارد.
مفاهیم اصلی غزل
- عشق و دوری: عشق شدید به معشوق و دوری از او
- انتظار و امید: انتظار دیدار معشوق و امید به آینده
- عرفان و معرفت: شناخت حقایق عالم و رسیدن به کمال
- بی نیازی: بینیازی از دنیا و وابستگی به خدا
کاربرد غزل
این غزل به دلیل بیان احساسات عاشقانهی شدید و توصیفهای زیبای شاعر، یکی از محبوبترین غزلهای حافظ است و در بسیاری از موارد برای فال و تعبیر استفاده میشود. همچنین، این غزل به عنوان یک اثر ادبی ارزشمند در ادبیات فارسی جایگاه ویژهای دارد.
تفسیر فال:
- معمولا این غزل نشانه دوری از معشوق، دلتنگی، انتظار و امید به آینده است.
- همچنین این غزل میتواند نشان دهنده دوری از دوستان، خانواده یا وطن باشد.
- اما تفسیر دقیق فال به شرایط فردی و سوال شما بستگی دارد.
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
مطالب پیشنهادی