حافظ غزل شماره 4

حافظ غزل شماره 4

فال حافظ با تفسیر

ای حافظ شیرازی! تو محرم هر رازی! تو را به خدا و به شاخ نباتت قسم می دهم که هر چه صلاح و مصلحت می بینی برایم آشکار و آرزوی مرا براورده سازی.

حال آنچه را که مایلید قصد و نیت کنید

آنگاه برای گرفتن فال حافظ بر روی عکس زیر کلیک کنید

مطالب پیشنهادی از سراسر وب:

حافظ غزل شماره 4

حافظ غزل شماره 4

صبا به لُطف بگو آن غزالِ رَعنا را

که سَر به کوه و بیابان تو داده‌ای ما را

شِکرفُروش که عُمرَش دراز باد چرا

تَفَقُّدی نَکُنَد طوطیِ شِکرخا را

غرورِ حُسنت اجازَت مَگَر نداد اِی گُل

که پُرسِشی نَکُنی عَندَلیبِ شِیدا را

به خُلق و لُطف تَوان کرد صیدِ اهلِ نَظَر

به بند و دام نَگیرَند مرغِ دانا را

نَدانَمَ ازْ چه سبب رنگِ آشنایی نیست

سَهی‌قَدانِ سیَه‌‌چشمِ ماه‌سیما را

چو با حبیب نِشینی و باده پِیمایی

به یاد دار مُحِبّانِ بادپیما را

جُز این قَدَر نَتوان گفت در جَمالِ تو عیب

که وضع مِهر و وفا نیست رویِ زیبا را

در آسمان نه عجب گَر به گفته‌یِ حافظ

سُرودِ زُهره به رقص آوَرَد مَسیحا را

توضیح . معنی . تفسیر

غزل شماره 4 حافظ: صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را

غزل چهارم حافظ با بیت آغازین “صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را” یکی از غزل‌های مشهور و پرخواننده‌ی این شاعر بزرگ است. این غزل، بیشتر به توصیف زیبایی معشوق و تأثیر او بر شاعر می‌پردازد و حاوی مفاهیم عمیقی از عشق، زیبایی و عرفان است.

 

معنی بیت به بیت:

 

  • صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را: ای نسیم! لطف کن و به آن معشوق زیبا برسان که…

 

  • که سر به کوه و بیابان تو داده‌ای ما را: ما را به کوه و بیابان کشانده‌ای.

 

  • شکر فروش که عمرش دراز باد چرا: چرا آن شکر فروش (که عمرش دراز باد)

 

  • تفقدی نکند طوطی شکرخا را: به طوطی شکرخوار (که عاشق شکر است) توجهی نمی‌کند.

 

  • غرور حُسنت اجازت مگر نداد ای گل؟: ای گل! مگر غرور زیباییت اجازه نمی‌دهد که…

 

  • که پرسشی نکنی عندلیب شیدا را: از بلبل عاشق سؤالی کنی؟

 

  • به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر: می‌توان با خلق و خوی نیکو و لطف، دل اهل نظر را به دست آورد.

 

  • به بند و دام نگیرند مرغ دانا را: نمی‌توان مرغ دانا را با بند و دام گرفت.

 

  • ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست: نمی‌دانم چرا رنگ آشنایی و صمیمیت وجود ندارد.

 

  • سهی‌ قدان سیَه‌ چشمِ ماه‌ سیما را: در آن دختران بلند قد، سیاه‌چشم و ماه‌روی.

 

  • چو با حبیب نشینی و باده پیمایی: وقتی با محبوب نشستی و باده نوشیدی،

 

  • به یاد دار محبّان بادپیما را: یاد آن دوستان بادپیمایی که از تو دورند، باش.

 

  • جز این قدَر نتوان گفت در جمال تو عیب: جز این اندازه نمی‌توان در زیبایی تو عیب گرفت.

 

  • که وضع مهر و وفا نیست روی زیبا را: که زیبایی صورت، نشانه‌ی مهر و وفا نیست.

 

  • در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ: جای تعجب نیست اگر به گفته حافظ،

 

  • سرود زهره به رقص آورد مسیحا را: نغمه‌ی زهره (ناهید) مسیح را به رقص آورد.

 

تفسیر کلی:

حافظ در این غزل، به زیبایی معشوق و تأثیر او بر شاعر پرداخته است. او از زیبایی معشوق به عنوان نمادی از کمال و زیبایی مطلق یاد می‌کند و از طرفی به ناپایداری دنیا و بی وفایی برخی افراد اشاره دارد. همچنین، به اهمیت عشق و صمیمیت و لزوم توجه به دوستان اشاره می‌کند.

 

نکات کلیدی:

  • عشق و زیبایی: محور اصلی این غزل، توصیف زیبایی معشوق و تأثیر آن بر شاعر است.

 

  • تضاد: تضاد بین زیبایی ظاهری و باطن انسان، وفاداری و بی وفایی، عشق و بی‌مهری در این غزل به چشم می‌خورد.

 

  • عرفان و فلسفه: این غزل علاوه بر جنبه عاشقانه، حاوی مفاهیم عرفانی و فلسفی نیز هست.

 

  • زبان نمادین: حافظ از نمادهایی مانند گل، بلبل، زهره و مسیح برای بیان مفاهیم عمیق استفاده می‌کند.

 

این غزل، یکی از عاشقانه‌ترین و زیباترین اشعار حافظ است که در آن، شاعر به زیبایی از عشق، زیبایی و مفاهیم عرفانی سخن گفته است.

 

ملاحظات:

  • تفسیرهای مختلف: هر غزل حافظ می‌تواند تفسیرهای مختلفی داشته باشد و هر کس با توجه به جهان بینی و تجربیات خود، می‌تواند برداشت متفاوتی از آن داشته باشد.

 

  • نمادها: نمادهای به کار رفته در اشعار حافظ بسیار گسترده و متنوع هستند و تفسیر آن‌ها نیازمند شناخت عمیق از فرهنگ و ادبیات فارسی است.

 

  • عرفان و فلسفه: اشعار حافظ سرشار از مفاهیم عرفانی و فلسفی است و درک کامل آن‌ها نیازمند مطالعه و تحقیق بیشتر است.

 

امیدوارم این تفسیر برایتان مفید بوده باشد.

لینک‌های مفید دیگر:

فال حافظ

مجله اینترنتی ارجمند

مطالب پیشنهادی از سراسر وب: