حافظ غزل شماره 209

حافظ غزل شماره 209

فال حافظ با تفسیر

ای حافظ شیرازی! تو محرم هر رازی! تو را به خدا و به شاخ نباتت قسم می دهم که هر چه صلاح و مصلحت می بینی برایم آشکار و آرزوی مرا براورده سازی.

حال آنچه را که مایلید قصد و نیت کنید

آنگاه برای گرفتن فال حافظ بر روی عکس زیر کلیک کنید

مطالب پیشنهادی از سراسر وب:

مطالب پیشنهادی

سایت داندانپزشکی شما، ویترین آنلاین مطبتان است.
بگذارید سایتتان به جای شما 24 ساعته تبلیغ کند.
با سایت داروخانه آنلاین اعتماد مشتریان را جلب کنید.
فروشگاه آنلاین اعتبار برند شما را افزایش می‌دهد.
خدمات بیمه را آنلاین به مشتریان ارائه کنید.
اپلیکیشن شرکتی، هویت حرفه‌ای شما را تقویت می‌کند.

حافظ غزل شماره 209

حافظ غزل شماره 209

قتلِ این خسته به شمشیرِ تو تقدیر نبود

ور نه هیچ از دلِ بی‌رحمِ تو تقصیر نبود

منِ دیوانه چو زلفِ تو رها می‌کردم

هیچ لایق‌ترم از حلقهٔ زنجیر نبود

یا رب این آینهٔ حُسن چه جوهر دارد؟

که در او آهِ مرا قُوَّتِ تأثیر نبود

سر ز حسرت به درِ میکده‌ها بَرکردم

چون شناسایِ تو در صومعه یک پیر نبود

نازنین‌تر ز قَدَت در چمنِ ناز نَرُست

خوش‌تر از نقشِ تو در عالمِ تصویر نبود

تا مگر همچو صبا باز به کویِ تو رَسَم

حاصلم دوش به جز نالهٔ شبگیر نبود

آن کشیدم ز تو ای آتشِ هجران که چو شمع

جز فنای خودم از دستِ تو تدبیر نبود

آیتی بود عذابْ اَنْدُهِ حافظ بی تو

که بَرِ هیچ کَسَش حاجتِ تفسیر نبود

توضیح . معنی . تفسیر

تفسیر غزل شماره 209 حافظ: قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود

غزل شماره 209 حافظ از جمله غزل‌های پر احساس و مملو از اندوه و حسرت شاعر است. حافظ در این غزل به بیان رنج‌ها و آلام خود از دست دادن معشوق می‌پردازد و با زبانی شیوا و تاثیرگذار، احساسات درونی خود را به تصویر می‌کشد.

معنی بیت به بیت:

  • قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود: کشتن این عاشق خسته به دست شمشیر تو تقدیر نبود.
  • از میخانه به هر سو نظر افکندم و دیدم: از میخانه به هر طرف نگاه کردم و دیدم
  • که در خانقاه پیر و مرشدی نیست که تو را بشناسد: در خانقاه هیچ پیر و مرشدی نیست که تو را بشناسد.
  • ای که در میکدهٔ دل ما بتخانه‌ای: ای تو که در دل ما بتخانه‌ای ساخته‌ای،
  • هر که از کوچه تو آمد گدا شد و رفت: هر کسی که از کوچه تو آمد فقیر و درمانده شد و رفت.
  • حافظ از بس که به عشق تو گدا بوده است: حافظ از بس که به عشق تو گدا بوده است،
  • دست در دامن اهل کرم آورده است: دست به دامن اهل کرم (یعنی خدا) آورده است.

تفسیر کلی غزل:

حافظ در این غزل، به بیان رنج و اندوه خود از دست دادن معشوق می‌پردازد. او احساس می‌کند که مرگ او به دست معشوق اتفاق افتاده است و در این دنیا کسی نیست که بتواند او را درک کند. شاعر با استفاده از زبان نمادین و عرفانی، به بیان عمق عشق و وابستگی خود به معشوق می‌پردازد.

مفاهیم کلیدی:

  • عشق و فراق: عشق عمیق شاعر به معشوق و رنج جدایی از او.
  • تنهایی و بی‌پناهی: احساس تنهایی و بی‌پناهی شاعر پس از رفتن معشوق.
  • عرفان و معنویت: استفاده از نمادهای عرفانی برای بیان احساسات.
  • امید به خدا: توسل شاعر به خدا برای رهایی از این رنج.

تعبیر در فال:

اگر این غزل در فال حافظ بیاید، معمولاً به معنای دلتنگی شدید، احساس تنهایی و نیاز به آرامش است. همچنین می‌تواند به معنای جستجو برای معنویت و یافتن راهی برای رهایی از رنج‌ها باشد.

کاربردهای این غزل:

  • عشق و ادبیات: این غزل به زیبایی عشق و ادبیات را در هم می‌آمیزد.
  • دلتنگی و حسرت: برای بیان احساسات دلتنگی و حسرت برای گذشته.
  • عرفان و معنویت: برای بیان مفاهیم عرفانی و جستجوی معنویت.

مطالب پیشنهادی از سراسر وب:

مطالب پیشنهادی

مشارکت در ساخت ، قرارداد مستقیم با مالک
طراحی دکوراسیون، گروه معماران مجرب تهران
مدیریت پیمان، انجام پروژه‌های ساختمانی و معماری
فروشگاه آنلاین اعتبار برند شما را افزایش می‌دهد.
خدمات بیمه را آنلاین به مشتریان ارائه کنید.
اپلیکیشن شرکتی، هویت حرفه‌ای شما را تقویت می‌کند.