حافظ غزل شماره 201
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
مطالب پیشنهادی
حافظ غزل شماره 201
شرابِ بیغَش و ساقیِّ خوش دو دامِ رهند
که زیرکانِ جهان از کمندشان نَرَهَند
من ار چه عاشقم و رند و مست و نامه سیاه
هزار شُکر که یارانِ شهر بیگنهند
جفا نه پیشهٔ درویشیَست و راهرُوی
بیار باده که این سالکان نَه مردِ رهند
مَبین حقیر، گدایانِ عشق را کاین قوم
شَهانِ بی کمر و خسروانِ بی کُلَهند
به هوش باش که هنگامِ بادِ اِستغنا
هزار خرمنِ طاعت به نیمْ جو ننهند
مَکُن که کوکبهٔ دلبری شکسته شود
چو بندگان بِگُریزند و چاکران بِجَهَند
غلامِ همَّتِ دُردی کشانِ یک رنگم
نه آن گروه که اَزْرَق لباس و دل سیَهَند
قدم مَنِه به خرابات جز به شرطِ ادب
که سالکانِ درش محرمانِ پادشهند
جنابِ عشق بلند است همّتی حافظ
که عاشقان، رهِ بیهمّتان به خود ندهند
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر غزل شماره 201 حافظ: شراب بیغش و ساقی خوش دو دام رهند
غزل شماره 201 حافظ یکی از غزلهای مشهور و پررمز و راز دیوان اوست. این غزل به زیبایی به موضوع عشق، شراب، عرفان و زندگی دنیوی میپردازد. حافظ در این غزل، با زبانی لطیف و عرفانی، به بیان مفاهیم عمیق و پیچیدهای میپردازد.
معنی بیت به بیت:
- شراب بیغش و ساقی خوش دو دام رهند: شراب ناب و ساقی دلربا دو دام خطرناک هستند.
- که زیرکان جهان از کمندشان نرهند: حتی زیرکترین افراد دنیا هم از دام این دو نمیتوانند فرار کنند.
- من ار چه عاشقم و رند و مست و نامه سیاه: اگرچه من عاشق، رند و مست هستم و نامه اعمال سیاهی دارم،
- هزار شکر که یاران شهر بیگنهند: هزار شکر که دوستان شهرم بیگناه هستند.
- به جام باده صافی نظر کن ای دل: به جام شراب صاف بنگر ای دل.
- که در ته آن چه نجوای سریست نهفته: در ته آن چه راز بزرگی نهفته است.
- مکن به خوابگه خویش آشیانهای ای مرغ دل: ای مرغ دل، در آشیانه خواب آرام نگیر.
- که در قفاس تن تو صد هزار بلاست: در قفس تن تو هزاران بلا وجود دارد.
تفسیر کلی غزل:
حافظ در این غزل، به تمثیل شراب و ساقی به عنوان نمادهای عشق و معشوق میپردازد. او میگوید که عشق و زیبایی دنیوی، مانند شراب و ساقی، بسیار جذاب و اغواگر هستند و حتی افراد زیرک را نیز به دام میاندازند. با این حال، شاعر به این نکته اشاره میکند که عشق حقیقی و عرفانی، فراتر از لذتهای دنیوی است و میتواند انسان را به کمال برساند.
مفاهیم کلیدی:
- عشق و زیبایی: عشق و زیبایی به عنوان دو نیروی قدرتمند و اغواگر.
- شراب و ساقی: نمادهای عشق و معشوق در ادبیات عرفانی.
- عرفان و زندگی دنیوی: تضاد بین لذتهای دنیوی و کمال عرفانی.
- آگاهی و بیداری: توصیه به بیداری و هوشیاری در برابر فریبهای دنیوی.
تعبیر در فال:
اگر این غزل در فال حافظ بیاید، معمولاً به معنای مواجهه با وسوسهها و لذتهای دنیوی است. همچنین میتواند به معنای اهمیت توجه به باطن افراد و نه ظاهر آنها باشد.
کاربردهای این غزل:
- عشق و عرفان: این غزل به زیبایی عشق و عرفان را در هم میآمیزد.
- انتقاد اجتماعی: به طور غیر مستقیم به برخی باورها و رفتارهای اجتماعی انتقاد میکند.
- امید به آینده: با وجود همه مشکلات، شاعر به آینده امیدوار است.
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
مطالب پیشنهادی