حافظ غزل شماره 19
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
حافظ غزل شماره 19
ای نسیمِ سحر، آرامگَهِ یار کجاست؟
منزلِ آن مَهِ عاشقکُشِ عَیّار کجاست؟
شبِ تار است و رَهِ وادیِ اَیمَن در پیش
آتشِ طور کجا، موعدِ دیدار کجاست؟
هر که آمد به جهان نقشِ خرابی دارد
در خرابات بگویید که هُشیار کجاست؟
آنکس است اهلِ بشارت که اشارت داند
نکتهها هست بسی، مَحرمِ اسرار کجاست؟
هر سرِ مویِ مرا با تو هزاران کار است
ما کجاییم و ملامتگرِ بیکار کجاست؟
باز پرسید ز گیسویِ شِکَن در شِکَنَش
کاین دلِ غمزده سرگشته گرفتار، کجاست؟
عقل دیوانه شد آن سلسلهٔ مشکین کو؟
دل ز ما گوشه گرفت، ابرویِ دلدار کجاست؟
ساقی و مُطرب و مِی جمله مُهَیاست ولی
عیش، بییار مُهیّا نشود، یار کجاست؟
حافظ از بادِ خزان در چمنِ دَهر مَرَنج
فکرِ معقول بفرما گُلِ بیخار کجاست؟
توضیح . معنی . تفسیر
غزل شماره 19 حافظ: ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
غزل شماره 19 حافظ یکی از عمیقترین و عرفانیترین غزلهای اوست که به موضوعاتی چون عشق الهی، جستجوی حقیقت، و ارتباط انسان با خداوند میپردازد. این غزل به دلیل پیچیدگی مفاهیم و استفاده از زبان نمادین، همواره مورد توجه عارفان و محققان ادبی قرار گرفته است.
معنی بیت به بیت:
- ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست: ای نسیم سحرگاه، آرامگاه یار کجاست؟ (یار در اینجا میتواند به معشوق زمینی یا الهی اشاره کند.)
- منزل آن مه عاشقکش عیار کجاست: خانهی آن ماه زیبای دلربا و فتنهگر کجاست؟
- شب تار است و ره وادی ایمن در پیش: شب تاریک است و راه وادی امن در پیش رو است.
- آتش طور کجا موعد دیدار کجاست: آتش طور (کوهی که به حضرت موسی وحی شد) کجا است و موعد دیدار با خدا کجاست؟
- هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد: هر کسی که به دنیا آمد، نقش خرابی از خود بر جای میگذارد.
- در خرابات بگویید که هشیار کجاست: در خرابات بپرسید که هوشیار واقعی کجاست؟
- آن کس است اهل بشارت که اشارت داند: کسی اهل بشارت است که به اشارات و رموز آگاه باشد.
- نکتهها هست بسی محرم اسرار کجاست: نکتههای بسیاری وجود دارد، اما کسی که رازدار این اسرار باشد کجاست؟
- هر سر موی مرا با تو هزاران کار است: هر تار موی تو با من هزاران کار دارد.
- ما کجاییم و ملامت گر بیکار کجاست: ما کجا هستیم و آن کسی که ما را ملامت میکند کجاست؟
- بازپرسید ز گیسوی شکن در شکنش: از گیسوی پیچدرپیچش بپرس که این دل پریشان کجا رفته است.
- کاین دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست: این دل غمگین و سرگردان کجا گرفتار شده است؟
- عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو: عقل دیوانه شد، آن زلف سیاه کجا رفت؟
- دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست: دل از ما قهر کرده، ابروی دلبر کجاست؟
- ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی: ساقی و نوازنده و شراب همه آمادهاند،
- عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست: اما بدون یار، لذت نمیشود، یار کجاست؟
- حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج: حافظ، از باد خزان در باغ دنیا ناراحت مباش.
- فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست: کمی عاقلانه فکر کن، گلی بدون خار کجاست؟
تفسیر کلی غزل:
این غزل، جستجوی انسان برای یافتن حقیقت، عشق و آرامش را به تصویر میکشد. شاعر در این غزل، از نمادهای مختلفی مانند آتش طور، خرابات، ساقی و می استفاده کرده است که هر کدام نمادی از یک وضعیت درونی یا مفهومی عرفانی است.
- عشق و جستجوی معشوق: شاعر به دنبال یار و معشوق خود است که میتواند نمادی از خدا، حقیقت یا عشق زمینی باشد.
- خرابات و هشیاری: خرابات نمادی از مکانی است که سالکان عرفانی برای رسیدن به حقیقت به آنجا میروند. هشیار کسی است که به حقایق پنهان پی برده است.
- عشق و فراق: شاعر از فراق یار رنج میبرد و به دنبال او میگردد.
- عقل و عشق: تضادی بین عقل و عشق وجود دارد و عقل در مقابل عشق ناتوان است.
تفسیرهای مختلف:
- تفسیر عرفانی: در این تفسیر، معشوق نمادی از خداوند است و غزل به عنوان یک سفر عرفانی تفسیر میشود.
- تفسیر عاشقانه: در این تفسیر، معشوق به عنوان یک انسان زمینی در نظر گرفته میشود و غزل به عنوان یک غزل عاشقانه تفسیر میشود.
- تفسیر اجتماعی: در این تفسیر، غزل به عنوان بیان درد و رنج انسان در دنیای مادی تفسیر میشود.
نتیجهگیری:
غزل شماره 19 حافظ، یک اثر بسیار عمیق و پیچیده است که تفسیر آن نیازمند دانش و آشنایی با عرفان و ادبیات فارسی است. این غزل، بیانگر جستجوی انسان برای یافتن معنا و هدف در زندگی است.
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: