حافظ غزل شماره 160
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
مطالب پیشنهادی
حافظ غزل شماره 160
خوش است خلوت اگر یار یارِ من باشد
نه من بسوزم و او شمعِ انجمن باشد
من آن نگینِ سلیمان به هیچ نَسْتانَم
که گاه گاه بر او دستِ اهرمن باشد
روا مدار خدایا که در حریمِ وصال
رقیب محرم و حِرمان نصیبِ من باشد
هُمای گو مَفِکَن سایهٔ شرف هرگز
در آن دیار که طوطی کم از زَغَن باشد
بیانِ شوق چه حاجت؟ که سوز آتش دل
توان شناخت ز سوزی که در سخن باشد
هوایِ کویِ تو از سر نمیرود آری
غریب را دلِ سرگشته با وطن باشد
به سانِ سوسن اگر دَهزبان شود حافظ
چو غنچه پیشِ تواش مُهر بر دهن باشد
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر غزل 160 حافظ: خوش است خلوت اگر یار یار من باشد
غزل شماره 160 حافظ یکی از اشعار عاشقانه و عرفانی اوست که به زیبایی به توصیف عشق و وصال دلداده به معشوق میپردازد. این غزل پر از توصیفات عاشقانه و عرفانی است و به نوعی به کمال مطلق و بیهمتایی عشق اشاره میکند.
معنی بیت به بیت:
- خوش است خلوت اگر یار یار من باشد: خلوت خوش است اگر یار همراهم باشد. این بیت به این معنی است که حتی در خلوت نیز اگر یار همراه باشد، آن خلوت لذتبخش خواهد بود.
- نه من بسوزم و او شمع انجمن باشد: نه من بسوزم و او شمع محفل باشد. این بیت کنایه از این دارد که دوست دارد معشوقش سالم و سلامت باشد و او به جای او رنج بکشد.
- من آن نگین سلیمان به هیچ نستانم: من آن نگین سلیمانی هستم که به هیچ چیزی نمیفروشم. این بیت بیانگر ارزش و اهمیت بسیار زیاد معشوق در نظر شاعر است.
- که گاه گاه بر او دست اهرمن باشد: که گاهی شیطان بر او دست درازی کند. این بیت به این معنی است که شاعر نگران بلایی که ممکن است بر سر معشوق بیاید، است.
- اگر چه یار من است لیک من خمارم: اگرچه یار من است اما من همچنان مست و سرمست عشق او هستم. این بیت نشان میدهد که عشق شاعر به معشوق همچنان قوی است.
- که هر نفس ز غمش نالههای زارم: در هر نفس از غم فراق او ناله میکنم. این بیت بیانگر دوری و هجران شاعر از معشوق است.
- خوشا دمی که برآید ز بند این تنم: خوشا آن دم که از بند این بدن رها شوم. این بیت به آرزوی وصال و رسیدن به معشوق اشاره دارد.
- که تا به خاک در آیم به بوی یارم: تا اینکه به خاک سپرده شوم و بوی یارم به مشامم برسد. این بیت نشان میدهد که عشق شاعر تا پس از مرگ نیز ادامه دارد.
تفسیر کلی:
در این غزل، حافظ به زیبایی عشق و وصال را توصیف میکند. او میگوید که عشق به معشوق بزرگترین نعمت است و حتی در تنهایی و خلوت نیز اگر یار همراه باشد، لذتبخش خواهد بود. همچنین، شاعر از دوری و هجران معشوق رنج میبرد و آرزوی وصال او را دارد.
مفاهیم کلیدی:
- عشق و وصال: عشق به عنوان بزرگترین نعمت و وصال به معشوق به عنوان آرزوی بزرگ شاعر بیان شده است.
- هجران و فراق: دوری از معشوق و رنج ناشی از آن.
- وفاداری: شاعر به وفاداری خود به معشوق تاکید میکند.
- آرزوی وصال: بزرگترین آرزوی شاعر وصال به معشوق است.
کاربردهای این غزل:
- درک بهتر عشق: این غزل به ما کمک میکند تا عشق را به عنوان یک نیروی قدرتمند و اساسی در زندگی بشناسیم.
- اهمیت وفاداری: این غزل به اهمیت وفاداری در روابط انسانی اشاره میکند.
- یافتن انگیزه برای ادامه دادن: این غزل میتواند به افرادی که در روابط خود با مشکل مواجه هستند، انگیزه دهد تا به تلاش خود ادامه دهند.
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: