حافظ غزل شماره 96
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
حافظ غزل شماره 96
دردِ ما را نیست درمان الغیاث
هجرِ ما را نیست پایان الغیاث
دین و دل بردند و قصدِ جان کنند
الغیاث از جورِ خوبان، الغیاث
در بهایِ بوسهای جانی طلب
میکنند این دلسِتانان الغیاث
خونِ ما خوردند این کافردلان
ای مسلمانان چه درمان؟ الغیاث
همچو حافظ روز و شب بی خویشتن
گشتهام سوزان و گریان الغیاث
توضیح . معنی . تفسیر
غزل شماره 96 حافظ: “درد ما را نیست درمان الغیاث”
مقدمه
غزل شماره 96 حافظ، یکی از غزلهای پرشور و احساساتی اوست که در آن شاعر از درد هجران و بی وفایی معشوق به شدت شکایت میکند. این غزل، بیانگر عمق رنج و اندوه شاعر از جدایی از معشوق و ناتوانی او در فراموش کردن اوست.
تفسیر بیت به بیت
- دردِ ما را نیست درمان الغیاث/ هجرِ ما را نیست پایان الغیاث: درد ما درمان ندارد و هجران ما پایان نمییابد. شاعر از شدت درد و رنج ناشی از جدایی، فریاد میزند که هیچ درمانی برای این درد وجود ندارد.
- دین و دل بردند و قصد جان کنند/ الغیاث از جورِ خوبان الغیاث: معشوقان دین و دل ما را بردهاند و حالا قصد جان ما را کردهاند. از ستم این خوبان به داد ما برسید. شاعر در این بیت به طعنه به معشوقان میگوید که آنها نه تنها عشق او را بلکه دین و ایمان او را نیز از او گرفتهاند.
- در بهای بوسه ای جانی طلب/ می کنند این دلستانان الغیاث: این دلبران در قبال یک بوسه، جان ما را میخواهند. شاعر با اغراق در این بیت، نشان میدهد که معشوقان تا چه اندازه بیرحم و بیمروت هستند.
- خونِ ما خوردند این کافر دلان/ ای مسلمانان چه درمان الغیاث: این معشوقان کافر دل، خون دل ما را خوردهاند. ای مسلمانان، درمانی برای این درد وجود دارد؟ شاعر معشوقان را کافر مینامد زیرا آنها به احساسات او بیاعتنا هستند.
- همچو حافظ روز و شب بی خویشتن/ گشته ام سوزان و گریان الغیاث: شاعر میگوید که مانند حافظ، روز و شب بیقرار و آشفته است و به شدت میگرید.
تفسیر کلی
در این غزل، حافظ با زبانی بسیار احساساتی و سوزناک، درد هجران و بی وفایی معشوق را بیان میکند. او از معشوقان به خاطر بیرحمی و ستمی که در حق او روا داشتهاند، شکایت میکند و از خدا و مردم کمک میطلبد. این غزل، بیانگر عمق عشق و وابستگی شاعر به معشوق و رنج فراوانی است که او به خاطر جدایی از معشوق متحمل شده است.
مفاهیم اصلی غزل:
- عشق و هجران: عشق سوزان شاعر به معشوق و رنج فراوانی که او به خاطر جدایی از معشوق متحمل شده است.
- بیوفایی معشوق: شاعر از بیوفایی و بیرحمی معشوقان به شدت شکایت میکند.
- درد و رنج: شاعر در این غزل، درد و رنج فراوانی را تجربه میکند و از خدا و مردم کمک میطلبد.
صنایع ادبی به کار رفته:
- تکرار: تکرار کلمه “الغیاث” برای تاکید بر درخواست کمک شاعر
- تشخیص: دادن صفات انسانی به اشیاء بیجان مانند دل
- استعاره: خون دل خوردن به معنای اندوه فراوان
نتیجهگیری
غزل شماره 96 حافظ، یکی از غزلهای پرشور و احساساتی اوست که به خوبی بیانگر درد و رنج عشق نافرجام است. این غزل، نشان میدهد که حتی شاعری بزرگ مانند حافظ نیز از عشق آزرده شده و به دنبال آرامش بوده است.
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: