غزل شماره 95 دیوان شمس مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
مطالب پیشنهادی
غزل شماره 95 دیوان شمس مولانا
زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا
چه نغزست و چه خوبست و چه زیباست خدایا
چه گرمیم چه گرمیم از این عشق چو خورشید
چه پنهان و چه پنهان و چه پیداست خدایا
زهی ماه زهی ماه زهی بادهٔ همراه
که جان را و جهان را بیاراست خدایا
زهی شور زهی شور که انگیخته عالم
زهی کار زهی بار که آن جاست خدایا
فروریخت فروریخت شهنشاه سواران
زهی گرد زهی گرد که برخاست خدایا
فتادیم فتادیم بدان سان که نخیزیم
ندانیم ندانیم چه غوغاست خدایا
ز هر کوی ز هر کوی یکی دود دگرگون
دگربار دگربار چه سوداست خدایا
نه دامیست نه زنجیر همه بسته چراییم
چه بندست چه زنجیر که برپاست خدایا
چه نقشیست چه نقشیست در این تابهٔ دلها
غریبست غریبست ز بالاست خدایا
خموشید خموشید که تا فاش نگردید
که اغیار گرفتست چپ و راست خدایا
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر غزل شماره 95 دیوان شمس مولانا
توصیف کلی غزل:
این غزل مولانا، یک توصیف عرفانی و عاشقانه از عشق الهی است. شاعر در این غزل، به توصیف عشق سوزان و پرشور خود به خداوند پرداخته و از حال و هوای عرفانی خود سخن میگوید. این غزل، یک دعوت به بیداری و خودشناسی است.
مفاهیم اصلی:
- عشق سوزان به خداوند: شاعر به عشق سوزان و پرشور خود به خداوند اشاره میکند.
- وحدت با خداوند: شاعر به دنبال وحدت با خداوند است و این وصال برایش بسیار ارزشمند است.
- تغییرات درونی: شاعر از تغییرات اساسی و بنیادینی که در درون او رخ داده است سخن میگوید.
- نمادها و استعارهها: مولانا در این غزل، از نمادها و استعارههای بسیاری استفاده کرده است که هر کدام به جنبهای از عشق و عرفان اشاره دارند.
تفسیر مفصلتر:
شاعر میگوید که عشق به خداوند بسیار گرم و سوزان است و همچون خورشید میدرخشد. شاعر میگوید که عشق به خداوند هم پنهان است و هم آشکار. شاعر میگوید که عشق به خداوند مانند ماه و باده است که جان و جهان را روشن میکند. شاعر میگوید که عشق به خداوند شور و هیجانی عظیم در عالم ایجاد کرده است. شاعر میگوید که همه چیز در عالم هستی در حال تغییر و تحول است. شاعر میگوید که ما در عشق به خداوند غرق شدهایم و نمیدانیم چه اتفاقی در حال رخ دادن است. شاعر میگوید که در همه جا نشانههایی از عشق الهی دیده میشود. شاعر میگوید که ما آزاد هستیم و هیچ زنجیری ما را به دنیا نمیبندد. شاعر میگوید که در دل ما تصویری از عشق الهی نقش بسته است. شاعر میگوید که باید ساکت باشیم تا رازهای عشق الهی فاش نشود.
اهمیت این غزل:
این غزل یکی از زیباترین غزلهای عاشقانه مولانا است. مولانا در این غزل، به زیبایی و عمق عشقی که به خداوند دارد پرداخته و از حال و هوای عرفانی خود سخن گفته است. این غزل، یک توصیف زیبا از عشق و وابستگی انسان به خداوند است.
نکات قابل توجه:
- این غزل، سرشار از احساسات مثبت و امیدوارکننده است.
- مفاهیم این غزل بسیار عمیق و پیچیده است و نیاز به مطالعه و تأمل بیشتری دارد.
- این غزل، یک توصیف عرفانی از عشق و وحدت با خداوند است.
تفسیر کامل این غزل، نیازمند دانش عمیقی از ادبیات فارسی و شناخت از مفاهیم عرفان اسلامی است.
نکات اضافی برای تفسیر عمیقتر:
- هر بیت از این غزل، حاوی معانی چندلایه است و نیاز به تفسیر دقیق دارد.
- برای درک بهتر این غزل، باید به زندگی و اندیشههای مولانا و همچنین به رابطه او با شمس تبریزی آشنا بود.
- این غزل، یک دعوت به عشق و معرفت است و به انسان نشان میدهد که چگونه میتواند به کمال برسد.
نکته مهم: تفسیر اشعار عرفانی، به ویژه اشعار مولانا، بسیار گسترده و پیچیده است و هر فرد با توجه به فهم و درک خود، میتواند تفسیرهای متفاوتی از این اشعار ارائه دهد. این تفسیر، تنها یک برداشت از این غزل است و ممکن است تفسیرهای دیگری نیز وجود داشته باشد.
لینکهای مفید دیگر: فال حافظ ، فال انبیاء ، فال مولانا ، گوگل
کلمات کلیدی: غزلیات دیوان شمس ، تفسیر غزلیات دیوان شمس ، غزلیات دیوان شمس مولانا ، اشعار مولانا ، دیوان مولانا شمس تبریزی ، بهترین اشعار دیوان شمس ، ناب ترین اشعار مولانا ، غزلیات مولانا ، غزلیات مولانا جلال الدین ، رباعیات مولانا ، زیباترین رباعیات مولانا ، اشعار کوتاه مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: