غزل شماره 87 دیوان شمس مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
مطالب پیشنهادی
غزل شماره 87 دیوان شمس مولانا
جانا سر تو یارا مگذار چنین ما را
ای سرو روان بنما آن قامت بالا را
خرم کن و روشن کن این مفرش خاکی را
خورشید دگر بنما این گنبد خضرا را
رهبر کُنُ جانها را پرزر کُنُ کانها را
در جوش و خروش آور از زلزله دریا را
خورشید پناه آرد در سایه اقبالت
آری چه توان کردن آن سایه عنقا را
مغزی که بد اندیشد آن نقص بسست ای جان
سودای بپوسیده پوسیده سودا را
هم رحمت رحمانی هم مرهم و درمانی
درده تو طبیبانه آن دافع صفرا را
تو بلبل گلزاری تو ساقی ابراری
تو سرده اسراری هم بیسر و بیپا را
یا رب که چه داری تو کز لطف بهاری تو
در کار درآری تو سنگ و که خارا را
افروختهٔ نوری انگیختهٔ شوری
ننشاند صد طوفان آن فتنه و غوغا را
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر غزل شماره 87 دیوان شمس مولانا
توصیف کلی غزل:
این غزل مولانا، یک ستایش عاشقانه و عرفانی است. شاعر در این غزل، به توصیف زیباییها و کمالات معشوق خود میپردازد و از او به عنوان منبع همه خوبیها و زیباییها یاد میکند. این غزل، یک دعوت به عشق و وحدت با معشوق است.
مفاهیم اصلی:
- معشوق به عنوان منبع نور و حیات: شاعر معشوق را به عنوان خورشیدی میداند که همه چیز را روشن و زنده میکند.
- تحول و دگرگونی: عشق معشوق، همه چیز را دگرگون کرده و جهان را به جایگاهی بهتر تبدیل کرده است.
- وحدت با معشوق: شاعر به وحدت با معشوق اشاره میکند و احساس میکند که این وصال حاصل شده است.
- نمادها و استعارهها: مولانا در این غزل، از نمادها و استعارههای بسیاری استفاده کرده است که هر کدام به جنبهای از عشق و عرفان اشاره دارند.
تفسیر مفصلتر:
شاعر از معشوق میخواهد که به او توجه کند و او را از این حالت اندوه بیرون آورد. شاعر معشوق را به سروی بلند و زیبا تشبیه میکند. شاعر از معشوق میخواهد که این جهان خاکی را روشن و خرم کند. شاعر معشوق را به خورشیدی تشبیه میکند که آسمان را روشن میکند. شاعر میگوید که معشوق راهنمای جانها و پرکنندهی خزانههای آنهاست. شاعر میگوید که عشق معشوق همچون دریایی خروشان است. شاعر میگوید که حتی خورشید نیز در سایه قدرت معشوق پناه میگیرد. شاعر میگوید که اندیشههای بد و سودای پوچ، انسان را از کمال باز میدارد. شاعر معشوق را به طبیبی مهربان تشبیه میکند که دردها را درمان میکند. شاعر معشوق را به بلبل و ساقی تشبیه میکند. شاعر میگوید که تنها خداوند میداند که معشوق با قدرت خود چه کارهایی میتواند انجام دهد. شاعر میگوید که عشق معشوق مانند آتشی است که هر طوفانی را خاموش میکند.
اهمیت این غزل:
این غزل یکی از زیباترین غزلهای عاشقانه مولانا است. مولانا در این غزل، به زیبایی و عمق عشقی که به معشوق دارد پرداخته و از کمالات و زیباییهای او سخن گفته است. این غزل، یک دعوت به عشق و معرفت است و به انسان نشان میدهد که چگونه میتواند به کمال برسد.
نکات قابل توجه:
- این غزل، سرشار از احساسات مثبت و امیدوارکننده است.
- مفاهیم این غزل بسیار عمیق و پیچیده است و نیاز به مطالعه و تأمل بیشتری دارد.
- این غزل، یک توصیف عرفانی از عشق و وحدت با معشوق است.
تفسیر کامل این غزل، نیازمند دانش عمیقی از ادبیات فارسی و شناخت از مفاهیم عشق و عرفان است.
نکات اضافی برای تفسیر عمیقتر:
- هر بیت از این غزل، حاوی معانی چندلایه است و نیاز به تفسیر دقیق دارد.
- برای درک بهتر این غزل، باید به زندگی و اندیشههای مولانا و همچنین به رابطه او با شمس تبریزی آشنا بود.
- این غزل، یک دعوت به عشق و معرفت است و به انسان نشان میدهد که چگونه میتواند به کمال برسد.
نکته مهم: تفسیر اشعار عرفانی، به ویژه اشعار مولانا، بسیار گسترده و پیچیده است و هر فرد با توجه به فهم و درک خود، میتواند تفسیرهای متفاوتی از این اشعار ارائه دهد. این تفسیر، تنها یک برداشت از این غزل است و ممکن است تفسیرهای دیگری نیز وجود داشته باشد.
لینکهای مفید دیگر: فال حافظ ، فال انبیاء ، فال مولانا ، گوگل
کلمات کلیدی: غزلیات دیوان شمس ، تفسیر غزلیات دیوان شمس ، غزلیات دیوان شمس مولانا ، اشعار مولانا ، دیوان مولانا شمس تبریزی ، بهترین اشعار دیوان شمس ، ناب ترین اشعار مولانا ، غزلیات مولانا ، غزلیات مولانا جلال الدین ، رباعیات مولانا ، زیباترین رباعیات مولانا ، اشعار کوتاه مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: