غزل شماره 77 دیوان شمس مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
مطالب پیشنهادی
غزل شماره 77 دیوان شمس مولانا
آب حیوان باید مر روح فزایی را
ماهی همه جان باید دریای خدایی را
ویرانهی آب و گل چون مسکن بوم آمد
این عرصه کجا شاید پروازِ همایی را ؟
صد چشم شود حیران در تابش این دولت
تو گوش مکش این سو هر کورِ عصایی را
گر نقدِ درستی تو، چون مست و قراضهستی ؟
آخر تو چه پنداری این گنج عطایی را ؟
دلتنگ همیدانند کان جای که انصافست
صد دل به فدا باید آن جان بقایی را
دل نیست کم از آهن آهن نه که میداند
آن سنگ که پیدا شد پولادربایی را
عقل از پی عشق آمد در عالم خاک ار نی
عقلی بنمی باید بیعهد و وفایی را
خورشید حقایقها شمس الحق تبریز است
دل روی زمین بوسد آن جان سمایی را
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر غزل شماره 77 دیوان شمس مولانا
توصیف کلی غزل:
این غزل مولانا، یک دعوتنامه به سوی عرفان و عشق است. شاعر در این غزل، به مخاطب نشان میدهد که برای رسیدن به حقیقت و کمال، باید از قید و بندهای دنیوی رها شود و به سوی عشق الهی پرواز کند. این غزل، یک توصیف زیبا از تحول و دگرگونی انسان از طریق عشق است.
مفاهیم اصلی:
- عشق به عنوان نیروی محرک: عشق به عنوان نیرویی معرفی شده است که میتواند انسان را دگرگون کند و به او زندگی جدیدی ببخشد.
- وحدت وجود: شاعر به وحدت وجود و اتحاد انسان با خداوند اشاره میکند. او میگوید که عشق، پل ارتباط بین انسان و خداوند است.
- تحول و دگرگونی: عشق، در این غزل، به عنوان نیرویی معرفی شده است که میتواند انسان را دگرگون کند و به او زندگی جدیدی ببخشد.
- نمادها و استعارهها: مولانا در این غزل، از نمادها و استعارههای بسیاری استفاده کرده است که هر کدام به جنبهای از عشق و عرفان اشاره دارند.
تفسیر مفصلتر:
شاعر میگوید که روح انسان نیاز به آبی دارد که آن را زنده کند و این آب، عشق الهی است. شاعر میگوید که انسان باید مانند ماهی در دریای بیکران عشق شنا کند. شاعر میگوید که این دنیا جایگاه انسانهای کمالیافته نیست و برای پرواز روح نیاز به جایگاه دیگری است. شاعر میگوید که اگر کسی به نور حقیقت نگاه کند، همه چیز برایش روشن میشود. شاعر میگوید که اگر تو حقیقت را درک نکنی، گنج بزرگی را از دست خواهی داد. شاعر میگوید که اگر جایی انصاف باشد، همه دلها فدای آن میشوند. شاعر میگوید که دل از آهن قویتر است و میتواند هر سختی را تحمل کند. شاعر میگوید که عقل بدون عشق، بیارزش است. شاعر میگوید که شمس تبریزی مانند خورشیدی است که به دلهای انسانها نور میبخشد.
اهمیت این غزل:
این غزل یکی از مهمترین غزلهای مولانا در زمینه عرفان است. مولانا در این غزل، به طور مستقیم مخاطب را به سوی عرفان و عشق دعوت میکند و راه رسیدن به کمال را به او نشان میدهد. این غزل، یک نقشه راه برای سالکان راه عشق است.
نکات قابل توجه:
- این غزل، سرشار از نمادها و استعارههای عرفانی است.
- مفاهیم این غزل بسیار عمیق و پیچیده است و نیاز به مطالعه و تأمل بیشتری دارد.
- این غزل، یک توصیف فلسفی و عرفانی از زندگی انسان است.
تفسیر کامل این غزل، نیازمند دانش عمیقی از عرفان اسلامی و ادبیات فارسی است.
نکات اضافی برای تفسیر عمیقتر:
- هر بیت از این غزل، حاوی معانی چندلایه است و نیاز به تفسیر دقیق دارد.
- برای درک بهتر این غزل، باید به زندگی و اندیشههای مولانا و همچنین به عرفان اسلامی آشنا بود.
- این غزل، یک دعوت به عشق و معرفت است و به انسان نشان میدهد که چگونه میتواند به کمال برسد.
نکته مهم: تفسیر اشعار عرفانی، به ویژه اشعار مولانا، بسیار گسترده و پیچیده است و هر فرد با توجه به فهم و درک خود، میتواند تفسیرهای متفاوتی از این اشعار ارائه دهد. این تفسیر، تنها یک برداشت از این غزل است و ممکن است تفسیرهای دیگری نیز وجود داشته باشد.
لینکهای مفید دیگر: فال حافظ ، فال انبیاء ، فال مولانا ، گوگل
کلمات کلیدی: غزلیات دیوان شمس ، تفسیر غزلیات دیوان شمس ، غزلیات دیوان شمس مولانا ، اشعار مولانا ، دیوان مولانا شمس تبریزی ، بهترین اشعار دیوان شمس ، ناب ترین اشعار مولانا ، غزلیات مولانا ، غزلیات مولانا جلال الدین ، رباعیات مولانا ، زیباترین رباعیات مولانا ، اشعار کوتاه مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: