غزل شماره 59 دیوان شمس مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
مطالب پیشنهادی
غزل شماره 59 دیوان شمس مولانا
تو از خواری همی نالی نمیبینی عنایتها
مخواه از حق عنایتها و یا کم کن شکایتها
تو را عزت همی باید که آن فرعون را شاید
بده آن عشق و بِستان تو چو فرعون این ولایتها
خنک جانی که خواری را به جان ز اول نهد بر سر
پی اومید آن بختی که هست اندر نهایتها
دهان پُر پِست میخواهی مَزن سُرنای دولت را
نتاند خواندن مقری دهان پُر پِست آیتها
از آن دریا هزاران شاخ شد هر سوی و جویی شد
به باغ جان هر خلقی کند آن جو کفایتها
دلا منگر به هر شاخی که در تنگی فرومانی
به اول بنگر و آخر که جمع آیند غایتها
اگر خوکی فتد در مُشک و آدم زاد در سِرگین
رود هر یک به اصل خود ز ارزاق و کفایتها
سگ گرگین این در به ز شیران همه عالم
که لاف عشق حق دارد و او داند وقایتها
تو بدنامی عاشق را منه با خواری دونان
که هست اندر قفای او ز شاه عشق رایتها
چو دیگ از زر بود او را سیهرویی چه غم آرد؟
که از جانش همی تابد به هر زخمی حکایتها
تو شادی کن ز شمسالدین تبریزی و از عشقش
که از عشقش صفا یابی و از لطفش حمایتها
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر غزل شماره 59 دیوان شمس مولانا
توصیف کلی غزل:
این غزل مولانا، یک دعوت به صبر و بردباری در مسیر عشق و عرفان است. شاعر در این غزل، به انسان توصیه میکند که از شکایت و ناراحتی دست بردارد و به عشق و معرفت توکل کند. این غزل، یک دعوت به بیداری و آگاهی است.
مفاهیم اصلی:
- صبر و بردباری در مسیر عشق: شاعر از انسان میخواهد که در مسیر عشق صبور باشد و از شکایت و ناراحتی دست بردارد.
- وحدت وجود: شاعر به وحدت وجود و اتحاد انسان با خداوند اشاره میکند. او میگوید که انسان میتواند با طی مراحل عرفانی، به مقام قرب الهی برسد.
- عشق به عنوان نیروی محرک: عشق در این غزل، به عنوان نیرویی محرک و تحولآفرین معرفی شده است.
- نمادها و استعارهها: مولانا در این غزل، از نمادها و استعارههای بسیاری استفاده کرده است که هر کدام به جنبهای از عشق و عرفان اشاره دارند.
تفسیر مفصلتر:
شاعر از انسان میخواهد که از شکایت کردن دست بردارد و به جای آن به دنبال نعمتهای خداوند باشد.
شاعر به انسان میگوید که اگر به دنبال عزت و بزرگی است باید مانند فرعون عمل کند و به عشق خداوند ایمان بیاورد.
شاعر میگوید که کسی که از ابتدا خواری را پذیرفته است، در نهایت به سعادت خواهد رسید.
شاعر به انسان توصیه میکند که از حرفهای بیهوده و شکایت کردن دست بردارد.
شاعر میگوید که عشق مانند دریایی است که شاخههای بسیاری دارد و هر کسی میتواند از آن بهرهمند شود.
شاعر به انسان میگوید که نباید به ظاهر اشیاء و افراد توجه کند بلکه باید به باطن آنها نگاه کند.
شاعر میگوید که حتی اگر چیزی بد به نظر برسد ممکن است در آن خیر و برکتی نهفته باشد.
شاعر به انسان میگوید که عشق حقیقی را با عشقهای کاذب اشتباه نگیرد.
شاعر میگوید که حتی اگر ظاهری زشت داشته باشد اما باطن او پاک باشد، این زشتی اهمیتی ندارد.
شاعر از انسان میخواهد که از شمس تبریزی و عشق او پیروی کند تا به سعادت برسد.
اهمیت این غزل:
این غزل یکی از شاهکارهای ادبیات عرفانی فارسی است. مولانا در این غزل، با زبان شاعرانه و عرفانی، به بیان مفاهیم عمیق عرفانی پرداخته است. این غزل، یک سفر عرفانی کامل از آغاز تا انتها را توصیف میکند و برای بسیاری از عارفان و سالکان راه عشق، الهامبخش بوده و خواهد بود.
نکات قابل توجه:
- این غزل، سرشار از نمادها و استعارههای عرفانی است.
- مفاهیم این غزل بسیار عمیق است و برای درک کامل آن، نیاز به مطالعه و تأمل بیشتری است.
- این غزل، یک سفر عرفانی کامل را توصیف میکند.
تفسیر کامل این غزل، نیازمند دانش عمیقی از عرفان اسلامی و ادبیات فارسی است.
نکات اضافی برای تفسیر عمیقتر:
- هر بیت از این غزل، حاوی معانی چندلایه است و نیاز به تفسیر دقیق دارد.
- برای درک بهتر این غزل، باید به زندگی و اندیشههای مولانا و همچنین به عرفان اسلامی آشنا بود.
- این غزل، یک دعوت به عشق و معرفت است و به انسان نشان میدهد که چگونه میتواند به کمال برسد.
نکته مهم: تفسیر اشعار عرفانی، به ویژه اشعار مولانا، بسیار گسترده و پیچیده است و هر فرد با توجه به فهم و درک خود، میتواند تفسیرهای متفاوتی از این اشعار ارائه دهد. این تفسیر، تنها یک برداشت از این غزل است و ممکن است تفسیرهای دیگری نیز وجود داشته باشد.
لینکهای مفید دیگر: فال حافظ ، فال انبیاء ، فال مولانا ، گوگل
کلمات کلیدی: غزلیات دیوان شمس ، تفسیر غزلیات دیوان شمس ، غزلیات دیوان شمس مولانا ، اشعار مولانا ، دیوان مولانا شمس تبریزی ، بهترین اشعار دیوان شمس ، ناب ترین اشعار مولانا ، غزلیات مولانا ، غزلیات مولانا جلال الدین ، رباعیات مولانا ، زیباترین رباعیات مولانا ، اشعار کوتاه مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: