غزل شماره 57 دیوان شمس مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
مطالب پیشنهادی
غزل شماره 57 دیوان شمس مولانا
مسلمانان مسلمانان چه باید گفت یاری را
که صد فردوس میسازد جمالش نیم خاری را
مکانها بیمکان گردد زمینها جمله کان گردد
چو عشق او دهد تشریف یک لحظه دیاری را
خداوندا زهی نوری لطافتبخش هر حوری
که آب زندگی سازد ز روی لطف ناری را
چو لطفش را بیفشارد هزاران نوبهار آرد
چه نقصان گر ز غیرت او زند برهم بهاری را
جمالش آفتاب آمد جهان او را نقاب آمد
ولیکن نقش کی بیند به جز نقش و نگاری را
جمال گل گواه آمد که بخششها ز شاه آمد
اگر چه گل بنشناسد هوای سازواری را
اگر گل را خبر بودی همیشه سرخ و تر بودی
ازیرا آفتی ناید حیات هوشیاری را
به دست آور نگاری تو کز این دستست کار تو
چرا باید سپردن جان نگاری جانسپاری را
ز شمس الدین تبریزی منم قاصد به خون ریزی
که عشقی هست در دستم که ماند ذوالفقاری را
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر غزل شماره 57 دیوان شمس مولانا
توصیف کلی غزل:
این غزل مولانا، یک توصیف عاشقانه و عرفانی از معشوق است. شاعر در این غزل، معشوق را به عنوان منبع همه زیباییها و کمالات توصیف میکند و از او ستایش میکند. این غزل، بیانگر شور و شوق عرفانی شاعر نسبت به معشوق و رسیدن به کمال است.
مفاهیم اصلی:
- معشوق به عنوان منبع همه زیباییها: شاعر در این غزل، معشوق را به عنوان منبع همه زیباییها، نور و حیات توصیف میکند.
- وحدت وجود: شاعر به وحدت وجود و اتحاد انسان با خداوند اشاره میکند. او میگوید که انسان میتواند با طی مراحل عرفانی، به مقام قرب الهی برسد.
- عشق به عنوان نیروی محرک: عشق در این غزل، به عنوان نیرویی محرک و تحولآفرین معرفی شده است.
- نمادها و استعارهها: مولانا در این غزل، از نمادها و استعارههای بسیاری استفاده کرده است که هر کدام به جنبهای از عشق و عرفان اشاره دارند.
تفسیر مفصلتر:
شاعر از زیبایی و کمال معشوق سخن میگوید و از همه میخواهد که به او عشق بورزند.
شاعر میگوید که حضور معشوق میتواند همه چیز را دگرگون کند و به آن زیبایی و حیات ببخشد.
شاعر معشوق را به نوری لطیف تشبیه میکند که به همه چیز حیات میبخشد.
شاعر میگوید که حتی اگر معشوق باعث ایجاد تغییراتی شود، باز هم این تغییرات به زیبایی او میافزاید.
شاعر از زیبایی معشوق سخن میگوید و میگوید که هیچ چیز نمیتواند با زیبایی او برابری کند.
شاعر میگوید که گلها نیز به زیبایی معشوق پی بردهاند و به همین دلیل همیشه شاداب و با طراوت هستند.
شاعر به انسان توصیه میکند که به دنبال معشوق باشد و از او جدا نشود.
شاعر خود را قاصدی میداند که پیام عشق را از سوی معشوق آورده است.
اهمیت این غزل:
این غزل یکی از شاهکارهای ادبیات عرفانی فارسی است. مولانا در این غزل، با زبان شاعرانه و عرفانی، به بیان مفاهیم عمیق عرفانی پرداخته است. این غزل، یک سفر عرفانی کامل از آغاز تا انتها را توصیف میکند و برای بسیاری از عارفان و سالکان راه عشق، الهامبخش بوده و خواهد بود.
نکات قابل توجه:
- این غزل، سرشار از نمادها و استعارههای عرفانی است.
- مفاهیم این غزل بسیار عمیق است و برای درک کامل آن، نیاز به مطالعه و تأمل بیشتری است.
- این غزل، یک سفر عرفانی کامل را توصیف میکند.
تفسیر کامل این غزل، نیازمند دانش عمیقی از عرفان اسلامی و ادبیات فارسی است.
نکات اضافی برای تفسیر عمیقتر:
- هر بیت از این غزل، حاوی معانی چندلایه است و نیاز به تفسیر دقیق دارد.
- برای درک بهتر این غزل، باید به زندگی و اندیشههای مولانا و همچنین به عرفان اسلامی آشنا بود.
- این غزل، یک دعوت به عشق و معرفت است و به انسان نشان میدهد که چگونه میتواند به کمال برسد.
نکته مهم: تفسیر اشعار عرفانی، به ویژه اشعار مولانا، بسیار گسترده و پیچیده است و هر فرد با توجه به فهم و درک خود، میتواند تفسیرهای متفاوتی از این اشعار ارائه دهد. این تفسیر، تنها یک برداشت از این غزل است و ممکن است تفسیرهای دیگری نیز وجود داشته باشد.
لینکهای مفید دیگر: فال حافظ ، فال انبیاء ، فال مولانا ، گوگل
کلمات کلیدی: غزلیات دیوان شمس ، تفسیر غزلیات دیوان شمس ، غزلیات دیوان شمس مولانا ، اشعار مولانا ، دیوان مولانا شمس تبریزی ، بهترین اشعار دیوان شمس ، ناب ترین اشعار مولانا ، غزلیات مولانا ، غزلیات مولانا جلال الدین ، رباعیات مولانا ، زیباترین رباعیات مولانا ، اشعار کوتاه مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: