غزل شماره 40 دیوان شمس مولانا

غزل شماره 40 دیوان شمس مولانا

فال مولانا

فال مولانا با تفسیر

ابتدا با خلوص نیت و قلبی سرشار از اعتماد نیت کنید.

آنگاه برای گرفتن فال مولانا بر روی عکس زیر کلیک کنید

مطالب پیشنهادی از سراسر وب:

مطالب پیشنهادی

خرید انواع هارد اکسترنال با گارانتی معتبر شزکتی
هارد‌های ضد آب و ضد ضربه با برند معتبر و قیمت مناسب
کنترل هوشمند انوع کجت‌ها و گوشی‌ها با ساعت هوشمند
انواع لپ تاپ حرفه‌ای لنوو زیر قیمت بازار تهران تعداد محدود
خرید انلاین انواع سکه طلا به فوری به قیمت روز
طلا بهترین سرمایه گذاری است. خرید انواع سکه پارسیان

غزل شماره 40 دیوان شمس مولانا

غزل شماره 40 دیوان شمس مولانا

 

طوق جنون سلسله شد باز مکن سلسله را
لابه‌گری می‌کنمت راه تو زن قافله را


مست و خوش و شاد توام حاملهٔ داد توام
حامله‌گر بار نهد جرم منه حامله را


هیچ فلک دفع کند از سر خود دور سفر
هیچ زمین دفع کند از تن خود زلزله را


می‌کشد آن شه رقمی دل به کفَش چون قلمی
تازه کن اسلام دمی خواجه رها کن گله را


آنچ کند شاه جفا آبله دان بر کف شه
آنک بیابد کف شه بوسه دهد آبله را


همچو کتابی‌ست جهان جامع احکام نهان
جان تو سردفتر آن فهم کن این مسئله را


شاد همی باش و ترش آب بگردان و خمش
باز کن از گردن خر مشغلهٔ زنگله را

 

 

توضیح . معنی . تفسیر

تفسیر غزل شماره 40 دیوان شمس مولانا

 

توصیف کلی غزل:

این غزل مولانا، یک مناجات عارفانه و عاشقانه با معشوق است. شاعر در این غزل، به توصیف حال خود پس از رسیدن به مقام عشق و معرفت می‌پردازد. او از معشوق می‌خواهد که او را رها نکند و به این عشق ادامه دهد. این غزل، بیانگر شور و شوق عرفانی شاعر نسبت به معشوق و رسیدن به کمال است.

 

مفاهیم اصلی:

  • عشق و جنون: عشق در این غزل به عنوان یک جنون شیرین و لذت‌بخش توصیف شده است. شاعر خود را اسیر این جنون می‌داند و از آن لذت می‌برد.
  • وحدت وجود: شاعر به وحدت وجود و اتحاد انسان با خداوند اشاره می‌کند. او می‌گوید که انسان می‌تواند با طی مراحل عرفانی، به مقام قرب الهی برسد.
  • سیر و سلوک معنوی: شاعر به سیر و سلوک معنوی و تزکیه نفس اشاره می‌کند. او از معشوق درخواست می‌کند که او را در این مسیر یاری کند.
  • تضادها: در این غزل از تضادهای بسیاری استفاده شده است مانند: جنون و عقل، بند و آزادی، که نشان از عمق و پیچیدگی تجربه عرفانی شاعر دارد.

 

تفسیر مفصل‌تر:

شاعر در این غزل، خود را اسیر عشق معشوق می‌داند و از این اسارت لذت می‌برد. او از معشوق می‌خواهد که این زنجیر عشق را پاره نکند.

شاعر خود را حامل پیام و سخن معشوق می‌داند و از او می‌خواهد که این بار را از دوش او بر ندارد.

شاعر به بی‌ثباتی دنیا و وقایع آن اشاره می‌کند و می‌گوید که هیچ چیز پایدار نیست.

شاعر به عشق خود به معشوق به عنوان یک هنر زیبا و دلنشین اشاره می‌کند.

شاعر به کتاب هستی و اسرار نهفته در آن اشاره می‌کند و از معشوق می‌خواهد که به او کمک کند تا این اسرار را درک کند.

شاعر از معشوق می‌خواهد که او را شاد و خرم نگه دارد و او را از غم و اندوه رها کند.

 

اهمیت این غزل:

این غزل یکی از شاهکارهای ادبیات عرفانی فارسی است. مولانا در این غزل، با زبان شاعرانه و عرفانی، به بیان مفاهیم عمیق عرفانی پرداخته است. این غزل، برای بسیاری از عارفان و سالکان راه عشق، الهام‌بخش بوده و خواهد بود.

 

نکات قابل توجه:

  • این غزل، یک مناجات عمیق و عاشقانه است.
  • مفاهیم این غزل بسیار عمیق است و برای درک کامل آن، نیاز به مطالعه و تأمل بیشتری است.
  • این غزل، یکی از شاهکارهای ادبیات عرفانی فارسی است.

تفسیر کامل این غزل، نیازمند دانش عمیقی از عرفان اسلامی و ادبیات فارسی است. برای درک کامل این غزل، بهتر است به تفسیرهای مختلفی که از این غزل ارائه شده است، مراجعه کنید.

لینک‌های مفید دیگر: فال حافظ ، فال انبیاء ، فال مولانا ، گوگل

کلمات کلیدی: غزلیات دیوان شمس ، تفسیر غزلیات دیوان شمس ، غزلیات دیوان شمس مولانا ، اشعار مولانا ، دیوان مولانا شمس تبریزی ، بهترین اشعار دیوان شمس ، ناب ترین اشعار مولانا ، غزلیات مولانا ، غزلیات مولانا جلال الدین ، رباعیات مولانا ، زیباترین رباعیات مولانا ، اشعار کوتاه مولانا

مطالب پیشنهادی از سراسر وب: