غزل شماره 34 دیوان شمس مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
مطالب پیشنهادی
غزل شماره 34 دیوان شمس مولانا
ای عاشقان ای عاشقان آمد گه وصل و لقا
از آسمان آمد ندا کای ماه رویان الصلا
ای سرخوشان ای سرخوشان آمد طرب دامن کشان
بگرفته ما زنجیر او بگرفته او دامان ما
آمد شراب آتشین ای دیو غم کنجی نشین
ای جان مرگ اندیش رو ای ساقی باقی درآ
ای هفت گردون مست تو ما مهرهای در دست تو
ای هست ما از هست تو در صد هزاران مرحبا
ای مطرب شیرین نفس هر لحظه میجنبان جرس
ای عیش زین نه بر فرس بر جان ما زن ای صبا
ای بانگ نای خوش سمر در بانگ تو طعم شکر
آید مرا شام و سحر از بانگ تو بوی وفا
بار دگر آغاز کن آن پردهها را ساز کن
بر جمله خوبان ناز کن ای آفتاب خوش لقا
خاموش کن پرده مدر سغراق خاموشان بخور
ستار شو ستار شو خو گیر از حلم خدا
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر غزل شماره 34 دیوان شمس مولانا
توصیف کلی غزل:
این غزل مولانا، یک دعوتنامه به سوی یک جشن بزرگ عرفانی است. شاعر در این غزل، به توصیف حالتی از وصال و اتحاد با معشوق میپردازد و سالکان را به این جشن دعوت میکند. این غزل، سرشار از شادی، شور و هیجان عرفانی است و بیانگر اوج لذت و شعف سالک در مسیر سیر و سلوک است.
مفاهیم اصلی:
- وصل و اتحاد با معشوق: این غزل، به وضوح بیانگر وصال و اتحاد سالک با معشوق است. این وصال، بزرگترین نعمت و سعادت برای سالک به شمار میآید.
- عرفان عملی: این غزل، به جنبه عملی عرفان اشاره دارد و نشان میدهد که عرفان تنها نظریه نیست بلکه تجربهای عمیق و زنده است.
- وحدت وجود: شاعر به وحدت وجود و اتحاد انسان با خداوند اشاره میکند. او میگوید که انسان میتواند با طی مراحل عرفانی، به مقام قرب الهی برسد.
- جشن عرفانی: این غزل، یک جشن عرفانی را توصیف میکند که در آن سالکان به اوج لذت و معرفت میرسند.
تفسیر مفصلتر:
مولانا در این غزل، به سالکان خبر از فرا رسیدن لحظه وصال و اتحاد با معشوق میدهد. او از آسمان به عنوان نشانهای از این وصال یاد میکند و سالکان را به شادی و سرور دعوت میکند.
شاعر به توصیف حالتی میپردازد که در این جشن حاکم است. او میگوید که در این جشن، همه چیز به کمال و زیبایی رسیده است و سالکان به اوج لذت و معرفت میرسند.
مولانا به اهمیت ترک تعلقات دنیوی و رهایی از بند نفس اشاره میکند. او میگوید که سالکان باید از همه چیز دنیوی دست بردارند تا بتوانند به این جشن راه یابند.
شاعر به توصیف زیباییهای این جشن میپردازد و میگوید که در این جشن، همه چیز به نور و روشنایی تبدیل میشود. او به سالکان میگوید که در این جشن، آنها مهرههایی در دست معشوق هستند و همه چیزشان از اوست.
در ادامه، شاعر به توصیف حال سالکان در این جشن میپردازد. او میگوید که سالکان در این جشن، به اوج لذت و معرفت میرسند و به مقام فنا فی الله میرسند.
در نهایت، شاعر به سالکان توصیه میکند که از این فرصت استفاده کنند و به سوی معشوق بشتابند. او میگوید که این جشن، فرصتی است برای رسیدن به سعادت ابدی.
اهمیت این غزل:
این غزل یکی از زیباترین و شادترین غزلهای مولانا است. این غزل، بیانگر اوج لذت و شعف عرفانی است و برای بسیاری از عارفان و سالکان راه عشق، الهامبخش بوده و خواهد بود.
نکات قابل توجه:
- این غزل، یک دعوتنامه به سوی یک جشن عرفانی است.
- مفاهیم این غزل بسیار مثبت و امیدوارکننده است.
- این غزل، یکی از شاهکارهای ادبیات عرفانی فارسی است.
تفسیر کامل این غزل، نیازمند دانش عمیقی از عرفان اسلامی و ادبیات فارسی است. برای درک کامل این غزل، بهتر است به تفسیرهای مختلفی که از این غزل ارائه شده است، مراجعه کنید.
لینکهای مفید دیگر: فال حافظ ، فال انبیاء ، فال مولانا ، گوگل
کلمات کلیدی: غزلیات دیوان شمس ، تفسیر غزلیات دیوان شمس ، غزلیات دیوان شمس مولانا ، اشعار مولانا ، دیوان مولانا شمس تبریزی ، بهترین اشعار دیوان شمس ، ناب ترین اشعار مولانا ، غزلیات مولانا ، غزلیات مولانا جلال الدین ، رباعیات مولانا ، زیباترین رباعیات مولانا ، اشعار کوتاه مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: