غزل شماره 14 دیوان شمس مولانا
![فال مولانا](https://fallonline.ir/wp-content/uploads/2024/08/72.jpg)
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
مطالب پیشنهادی
غزل شماره 14 دیوان شمس مولانا
ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما
افتاده در غرقابهای تا خود که داند آشنا
گر سیلِ عالم پر شود، هر موج چون اشتر شود
مرغان آبی را چه غم، تا غم خورد مرغِ هوا
ما رخ ز شُکر افروخته، با موج و بحر آموخته
زان سان که ماهی را بُوَد دریا و طوفان جانْفزا
ای شیخ ما را فوطه ده وی آب ما را غوطه ده
ای موسی عمران بیا بر آب دریا زن عصا
این باد اندر هر سری سودایِ دیگر میپزد
سودایِ آن ساقی مرا، باقی همه آنِ شما
دیروز مستان را به ره، بِرْبود آن ساقی کُله
امروز مِی در میدهد تا برکَنَد از ما قبا
ای رشکِ ماه و مشتری، با ما و پنهان چون پری
خوش خوش کشانم میبری، آخر نگویی تا کجا
هر جا روی تو با منی، ای هر دو چشم و روشنی
خواهی سویِ مستیم کش، خواهی ببر سویِ فنا
عالم چو کوهِ طور دان، ما همچو موسی طالبان
هر دم تجلّی میرسد، برمیشکافد کوه را
یک پاره اخضر میشود، یک پاره عبهر میشود
یک پاره گوهر میشود، یک پاره لعل و کهربا
ای طالبِ دیدارِ او بنگر در این کهسارِ او
ای کُه، چه باد خوردهای؟ ما مست گشتیم از صدا
ای باغبان ای باغبان در ما چه درپیچیدهای
گر بردهایم انگور تو تو بردهای انبان ما
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر غزل شماره 14 دیوان شمس
توصیف کلی غزل:
این غزل مولانا، یک دعوت به بزم عرفانی است. شاعر در این غزل، به رابطه انسان با خداوند و به عشق عرفانی اشاره میکند. او از طریق تشبیهات و استعارههای زیبا، به توصیف حال عاشقان و سالکان راه حق میپردازد.
مفاهیم اصلی:
- عشق عرفانی: عشق به عنوان نیروی محرکه اصلی در این غزل مطرح شده است. شاعر با تمام وجود به معشوق عشق میورزد.
- وحدت وجود: شاعر به وحدت وجود و اتحاد انسان با خداوند اشاره میکند. او میگوید که انسان میتواند با طی مراحل عرفانی، به مقام قرب الهی برسد.
- تکامل روحانی: شاعر به تکامل روحانی انسان اشاره میکند و میگوید که انسان میتواند از حالت مادی به حالت معنوی ارتقا یابد.
- نمادها: در این غزل، از نمادهایی مانند سیل، دریا، باد، کوه طور، انگور و… استفاده شده است که هر کدام نماد مفاهیم خاصی هستند.
تفسیر مفصلتر:
شاعر در این غزل، از عشق عرفانی و حال عاشقان سخن میگوید. او میگوید که عاشقان در دریایی از عشق غرق شدهاند و از همه چیز دنیا بیخبرند. شاعر همچنین به داستان موسی و کوه طور اشاره میکند و میگوید که عاشقان نیز مانند موسی در جستجوی دیدار خداوند هستند.
شاعر از معشوق میخواهد که به او باده عشق بدهد تا او مست شود و از همه تعلقات دنیوی رها شود. او میگوید که معشوق مانند بادی است که در دل عاشقان میوزد و آنها را به سوی خود میکشاند.
شاعر همچنین به تحول و تکامل انسان اشاره میکند و میگوید که انسان با عشق به خداوند، به مقامات والایی دست مییابد. او میگوید که انسان مانند کوه طور است که با تجلی خداوند شکافته میشود و به نور الهی روشن میشود.
در نهایت، شاعر از باغبان (خداوند) تشکر میکند که به او انگور (معرفت) داده است و میگوید که او نیز تمام هستی خود را تقدیم خداوند کرده است.
اهمیت این غزل:
این غزل یکی از شاهکارهای ادبیات عرفانی فارسی است. مولانا در این غزل، با زبان شاعرانه و عرفانی، عشق سوزان خود به معشوق را بیان میکند و از او میخواهد که به کمک او بیاید. این غزل، برای بسیاری از عارفان و سالکان راه عشق، الهامبخش بوده و خواهد بود.
نکات قابل توجه:
- این غزل، یک سفر عرفانی را به تصویر میکشد که در آن، سالک به دنبال وصال با معشوق است.
- مفاهیم این غزل بسیار عمیق است و برای درک کامل آن، نیاز به مطالعه و تأمل بیشتری است.
- این غزل، یکی از شاهکارهای ادبیات عرفانی فارسی است.
تفسیر کامل این غزل، نیازمند دانش عمیقی از عرفان اسلامی و ادبیات فارسی است. برای درک کامل این غزل، بهتر است به تفسیرهای مختلفی که از این غزل ارائه شده است، مراجعه کنید.
نکات اضافی برای تفسیر عمیقتر:
- نماد سیل و دریا: نماد عشق و معرفت است که انسان را در خود غرق میکند.
- کوه طور: نماد قلب انسان است که با تجلی خداوند شکافته میشود.
- انگور: نماد معرفت و حکمت است.
با توجه به این نمادها میتوان به ابعاد مختلف این غزل پی برد و به درک عمیقتری از مفاهیم آن دست یافت.
لینکهای مفید دیگر: فال حافظ ، فال انبیاء ، فال مولانا ، گوگل
کلمات کلیدی: غزلیات دیوان شمس ، تفسیر غزلیات دیوان شمس ، غزلیات دیوان شمس مولانا ، اشعار مولانا ، دیوان مولانا شمس تبریزی ، بهترین اشعار دیوان شمس ، ناب ترین اشعار مولانا ، غزلیات مولانا ، غزلیات مولانا جلال الدین ، رباعیات مولانا ، زیباترین رباعیات مولانا ، اشعار کوتاه مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: