حافظ غزل شماره 447

حافظ غزل شماره 447

فال حافظ با تفسیر

ای حافظ شیرازی! تو محرم هر رازی! تو را به خدا و به شاخ نباتت قسم می دهم که هر چه صلاح و مصلحت می بینی برایم آشکار و آرزوی مرا براورده سازی.

حال آنچه را که مایلید قصد و نیت کنید

آنگاه برای گرفتن فال حافظ بر روی عکس زیر کلیک کنید

مطالب پیشنهادی از سراسر وب:

حافظ غزل شماره 447

حافظ غزل شماره 447

بیا با ما مورز این کینه داری

که حق صحبت دیرینه داری

نصیحت گوش کن کـ‌این در بسی به

از آن گوهر که در گنجینه داری

ولیکن کی نمایی رخ به رندان

تو کز خورشید و مه آیینه داری

بد رندان مگو ای شیخ و هش دار

که با حکم خدایی کینه داری

نمی‌ترسی ز آه آتشینم

تو دانی خرقه پشمینه داری

به فریاد خمار مفلسان رس

خدا را گر می‌دوشینه داری

ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ

به قرآنی که اندر سینه داری

توضیح . معنی . تفسیر

تفسیر غزل شماره 447 حافظ: بیا با ما مورز این کینه داری

غزل شماره 447 حافظ یکی از غزل‌های پندآموز و اجتماعی دیوان حافظ است که شاعر در آن با زبانی شیوا و تصاویری بدیع، به موضوعاتی همچون کینه ورزی، دوستی و پند به زاهدان پرداخته است. این غزل، توصیفی است از حالتی اجتماعی و دعوتی به همدلی و برادری.

مفهوم کلی غزل:

  • دعوت به دوستی و برادری: شاعر در این غزل، به دوستان خود توصیه می‌کند که کینه ورزی را کنار بگذارند و به جای آن به دوستی و برادری روی آورند.
  • انتقاد از زاهدان: شاعر در این غزل، به زاهدان انتقاد می‌کند و می‌گوید که آنها به ظاهر زاهد هستند اما در باطن کینه توزند.
  • پند و اندرز: شاعر در این غزل، پندهایی اخلاقی به مخاطبان خود می‌دهد و آنها را به نیکوکاری و پرهیز از بدی دعوت می‌کند.

تفسیر بیت به بیت:

  • بیت اول: “بیا با ما مورز این کینه داری”

    شاعر می‌گوید: بیا با ما کینه ورزی نکن.

  • بیت دوم: “که حق صحبت دیرینه داری”

    شاعر می‌گوید: زیرا تو حق دوستی قدیمی با ما داری.

  • بیت سوم: “نصیحت گوش کن کاین در بسی به از آن گوهر که در گنجینه داری”

    شاعر می‌گوید: به نصیحت من گوش کن که این نصیحت بهتر از آن گوهر است که در گنجینه داری.

  • بیت چهارم: “ولیکن کی نمایی رخ به رندان تو کز خورشید و مه آیینه داری”

    شاعر می‌گوید: اما تو هرگز روی خود را به رندان نشان نمی‌دهی، در حالی که تو آینه خورشید و ماه هستی.

  • بیت پنجم: “ای زاهد، از رندان بدگویی مکن و بر حذر باش”

    شاعر به زاهد می‌گوید: ای زاهد، از رندان بدگویی نکن و از آنها بترس.

  • بیت ششم: “که این آتش نهانی تو روزی بر سر خود خواهد آواز”

    شاعر می‌گوید: این آتش کینه که در دل تو پنهان است، روزی بر سر خودت خواهد ریخت.

  • بیت هفتم: “تو گر خود را ز اهل صفا می‌پنداری”

    شاعر می‌گوید: اگر فکر می‌کنی از اهل صفا هستی.

  • بیت هشتم: “ببین در کار خود کاین چه‌ها می‌داری”

    شاعر می‌گوید: به کارهای خودت نگاه کن و ببین که چه کارهایی می‌کنی.

نتیجه‌گیری:

غزل 447 حافظ، اثری است که در آن به موضوعات اجتماعی و اخلاقی پرداخته شده است. شاعر در این غزل، به کینه ورزی و بدگویی انتقاد کرده و به دوستی و برادری توصیه می‌کند. این غزل، یک اثر پندآموز است که می‌تواند برای همه انسان‌ها مفید باشد.

نکات قابل توجه:

  • انتقاد از زاهدان: شاعر در این غزل، به زاهدان به عنوان نمادی از افرادی که ظاهرالصلاح هستند اما در باطن کینه توزند، انتقاد می‌کند.
  • دعوت به همدلی: شاعر در این غزل، به همدلی و برادری دعوت می‌کند و می‌گوید که باید از کینه ورزی پرهیز کرد.
  • پند اخلاقی: این غزل، حاوی پندهای اخلاقی بسیاری است که می‌تواند برای زندگی روزمره مفید باشد.

مطالب پیشنهادی از سراسر وب: