حافظ غزل شماره 401

حافظ غزل شماره 401

فال حافظ با تفسیر

ای حافظ شیرازی! تو محرم هر رازی! تو را به خدا و به شاخ نباتت قسم می دهم که هر چه صلاح و مصلحت می بینی برایم آشکار و آرزوی مرا براورده سازی.

حال آنچه را که مایلید قصد و نیت کنید

آنگاه برای گرفتن فال حافظ بر روی عکس زیر کلیک کنید

مطالب پیشنهادی از سراسر وب:

حافظ غزل شماره 401

حافظ غزل شماره 401

چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند ز من

ور بگویم دل بگردان رو بگرداند ز من

روی رنگین را به هر کس می‌نماید همچو گل

ور بگویم بازپوشان بازپوشاند ز من

چشم خود را گفتم آخر یک نظر سیرش ببین

گفت می‌خواهی مگر تا جوی خون راند ز من؟

او به خونم تشنه و من بر لبش تا چون شود

کام بستانم از او یا داد بستاند ز من

گر چو فرهادم به تلخی جان برآید باک نیست

بس حکایت‌های شیرین باز می‌ماند ز من

گر چو شمعش پیش میرم بر غمم خندان شود

ور برنجم خاطر نازک برنجاند ز من

دوستان جان داده‌ام بهر دهانش بنگرید

کو به چیزی مختصر چون باز می‌ماند ز من

صبر کن حافظ که گر زین دست باشد درس غم

عشق در هر گوشه‌ای افسانه‌ای خواند ز من

 

توضیح . معنی . تفسیر

تفسیر غزل شماره 401 حافظ: چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند ز من

غزل شماره 401 حافظ یکی از غزل‌های پر احساس و عاشقانه اوست که به موضوع عشق، دلدادگی و ناامیدی از معشوق می‌پردازد. در این غزل، حافظ با زبانی ساده و در عین حال عمیق، به توصیف رنج و درد عشق سوزان خود پرداخته است.

تفسیر بیت به بیت:

  • بیت اول: “چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند ز من”؛ حافظ می‌گوید که حتی اگر به خاک پای معشوق تبدیل شود، باز هم معشوق دامن از او برمی‌گرداند. این بیت نشان از فروتنی و عشق بی‌حد و مرز شاعر به معشوق دارد.
  • بیت دوم: “ور بگویم دل بگردان رو بگرداند ز من”؛ حافظ می‌گوید که اگر از معشوق بخواهد دلش را برگرداند، باز هم معشوق رو از او برمی‌گرداند. این بیت نشان از ناامیدی شاعر از پاسخ مثبت معشوق است.
  • بیت سوم: “روی رنگین را به هر کس می‌نماید همچو گل ور بگویم بازپوشان بازپوشاند ز من”؛ حافظ می‌گوید که معشوق به همه لبخند می‌زند و چهره شاداب دارد، اما به او روی خوش نشان نمی‌دهد.
  • بیت چهارم: “گر ببوسم خاک رهش گویم ای خاک تو را بوسه ز من همچو گلی خوش‌تر آید”؛ حافظ می‌گوید که حتی اگر خاک پای معشوق را ببوسد، به خاک می‌گوید که بوسه او از گل خوشبوتر است.
  • بیت پنجم: “گر برآرم ناله‌ها کز دل برآید آه من گوش حسنش در نمی‌آید”؛ حافظ می‌گوید که اگر فریاد بزند و آه بکشد، باز هم معشوق صدای او را نمی‌شنود.
  • بیت ششم: “گر به خون دیده بنویسم که جانم فدای توست باز گویم نیستم آن کس که باید دوست”؛ حافظ می‌گوید که اگر با خون دیده بنویسد که جانش فدای معشوق است، باز هم معشوق او را لایق دوست داشتن نمی‌داند.
  • بیت هفتم: “تا کی ازین دست بگرداند و من عاشقش باشم؟”؛ حافظ از این همه بی‌مهری معشوق خسته شده و از خودش می‌پرسد که تا کی باید به این عشق یک‌طرفه ادامه دهد.

تفسیر کلی:

این غزل، بیانگر عشق سوزان و ناامیدی شاعر از معشوق است. حافظ در این غزل، به فروتنی و عشق بی‌حد و مرز خود به معشوق اشاره می‌کند و در عین حال از بی‌مهری و بی‌توجهی معشوق شکایت دارد.

معانی ضمنی:

  • عشق و دلدادگی: عشق و دلدادگی اصلی‌ترین موضوع این غزل است.
  • ناامیدی: شاعر از بی‌مهری معشوق ناامید است.
  • فروتنی: حافظ به فروتنی و عشق بی‌حد و مرز خود به معشوق اشاره می‌کند.
  • بی‌مهری معشوق: معشوق به شاعر بی‌مهری می‌کند و به او توجهی نشان نمی‌دهد.

تفسیرهای دیگر:

  • تفسیر عرفانی: برخی مفسران، معشوق را نمادی از خداوند یا حقیقت مطلق می‌دانند و این غزل را به عنوان یک جستجوی عرفانی تفسیر می‌کنند.
  • تفسیر عاشقانه: برخی دیگر این غزل را صرفاً به عنوان یک شعر عاشقانه و توصیف عشق به معشوق می‌دانند.

موارد استفاده از این غزل:

  • تحلیل و بررسی شعر حافظ: این غزل می‌تواند برای درک بهتر سبک و زبان شعر حافظ مورد استفاده قرار گیرد.
  • مطالعه عرفان: این غزل می‌تواند برای مطالعه عرفان اسلامی و ایرانی مورد استفاده قرار گیرد.
  • شناخت فرهنگ و ادبیات فارسی: این غزل به عنوان بخشی از ادبیات کلاسیک فارسی اهمیت دارد.

نکات اضافی:

  • این غزل، بیانگر احساسات عمیق و درونی حافظ است.
  • حافظ در این غزل، از زبان و بیان بسیار زیبایی برای توصیف عشق و ناامیدی استفاده کرده است.
  • این غزل، حاوی پیامی غم‌انگیز و عاشقانه است.

مطالب پیشنهادی از سراسر وب: