حافظ غزل شماره 426

حافظ غزل شماره 426

فال حافظ با تفسیر

ای حافظ شیرازی! تو محرم هر رازی! تو را به خدا و به شاخ نباتت قسم می دهم که هر چه صلاح و مصلحت می بینی برایم آشکار و آرزوی مرا براورده سازی.

حال آنچه را که مایلید قصد و نیت کنید

آنگاه برای گرفتن فال حافظ بر روی عکس زیر کلیک کنید

مطالب پیشنهادی از سراسر وب:

مطالب پیشنهادی

خرید انواع هارد اکسترنال با گارانتی معتبر شزکتی
هارد‌های ضد آب و ضد ضربه با برند معتبر و قیمت مناسب
کنترل هوشمند انوع کجت‌ها و گوشی‌ها با ساعت هوشمند
ساعت هوشمند مناسب انواع گوشی‌های هوشمند
خرید انلاین انواع سکه طلا به فوری به قیمت روز
طلا بهترین سرمایه گذاری است. خرید انواع سکه پارسیان

حافظ غزل شماره 426

حافظ غزل شماره 426

از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه

اِنّی رَأیتُ دَهراً مِن هَجْرِکَ القیامه

دارم من از فراقش در دیده صد علامت

لَیسَت دُموعُ عَینی هٰذا لَنا العلامه

هر چند کآزمودم از وی نبود سودم

مَن جَرَّبَ المُجَرَّب حَلَّت به الندامه

پرسیدم از طبیبی احوال دوست گفتا

فی بُعدها عذابٌ فی قُربها السلامه

گفتم ملامت آید گر گرد دوست گردم

و اللهِ ما رَأینا حُباً بِلا ملامه

حافظ چو طالب آمد جامی به جان شیرین

حَتّیٰ یَذوقَ مِنهُ کأساً مِن الکرامه

 

توضیح . معنی . تفسیر

تفسیر غزل شماره 426 حافظ: از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه

موضوع اصلی غزل: عشق، دوری و جدایی، رنج و عذاب عاشق، جستجوی درمان و آرامش

تفسیر بیت به بیت:

  • از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه: شاعر با سوز و گداز بسیار نامه‌ای به معشوق نوشته است. خون دل نوشتن کنایه‌ای است از شدت اندوه و رنجش او.
  • اِنّی رَأیتُ دَهراً مِن هَجْرِکَ القیامه: شاعر می‌گوید مدت طولانی است که از فراق معشوق، روزگار را همچون قیامت می‌بیند. یعنی این جدایی برای او بسیار طولانی و سخت بوده است.
  • دارم من از فراقش در دیده صد علامت: شاعر می‌گوید چشمانش پر از نشانه‌های جدایی معشوق است. این نشانه‌ها می‌تواند اشک، بی‌خوابی یا هر علامت دیگری از اندوه باشد.
  • لَیسَت دُموعُ عَینی هٰذا لَنا العلامه: شاعر می‌گوید اشک‌های او فقط یک نشانه از اندوهش است و اندوه او بسیار فراتر از این اشک‌هاست.
  • هر چند کآزمودم از وی نبود سودم: شاعر می‌گوید بارها تلاش کرده است تا به خواسته‌اش برسد اما موفق نشده است.
  • مَن جَرَّبَ المُجَرَّب حَلَّت به الندامه: شاعر به این ضرب‌المثل اشاره می‌کند که کسی که چیزی را آزموده و به نتیجه‌ای نرسیده است، اگر دوباره آن را امتحان کند، پشیمان خواهد شد.
  • پرسیدم از طبیبی احوال دوست گفتا: شاعر از طبیبی در مورد حال معشوق پرسیده است.
  • فی بُعدها عذابٌ فی قُربها السلامه: طبیب در پاسخ گفته است که در دوری از معشوق عذاب است و در نزدیکی او سلامتی. این پاسخ ظاهراً متناقض است و شاید کنایه‌ای از پیچیدگی عشق باشد.
  • گفتم ملامت آید گر گرد دوست گردم: شاعر می‌گوید اگر به دنبال معشوق برود مورد ملامت دیگران قرار می‌گیرد.
  • و اللهِ ما رَأینا حُباً بِلا ملامه: شاعر می‌گوید به خدا قسم ما هرگز عشقی را ندیده‌ایم که بدون ملامت همراه نباشد.
  • حافظ چو طالب آمد جامی به جان شیرین: حافظ مانند یک سالک طالب جامی از آن شراب شیرین (عشق) شده است.
  • حَتّیٰ یَذوقَ مِنهُ کأساً مِن الکرامه: تا جرعه‌ای از آن شراب ناب را بچشد.

معنی کلی غزل:

این غزل بیانگر عمق عشق شاعر و رنج‌های ناشی از دوری معشوق است. شاعر با زبانی شیوا و احساسی، درد و رنج خود را توصیف می‌کند و به دنبال چاره‌ای برای این رنج است. او از طبیب کمک می‌خواهد اما پاسخ طبیب نیز او را سردرگم می‌کند. در نهایت شاعر به این نتیجه می‌رسد که عشق همواره با رنج و ملامت همراه است و او حاضر است هر رنجی را تحمل کند تا به معشوق برسد.

نکات قابل توجه:

  • استفاده از زبان عرفانی و اصطلاحات خاص عرفانی
  • بیان پیچیدگی‌های عشق و رابطه میان عاشق و معشوق
  • استفاده از تضادها و پارادوکس‌ها برای تأکید بر عمق احساسات شاعر

تفسیرهای دیگر:

تفسیر غزل‌های حافظ به دلیل عمق و پیچیدگی آن‌ها، می‌تواند متفاوت باشد و هر خواننده‌ای با توجه به دیدگاه و تجربیات خود، برداشت متفاوتی از آن خواهد داشت.

مطالب پیشنهادی از سراسر وب: