حافظ غزل شماره 268
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
مطالب پیشنهادی
حافظ غزل شماره 268
گُلعِذاری ز گلستانِ جهان ما را بس
زین چمن سایهٔ آن سروِ روان ما را بس
من و همصحبتیِ اهلِ ریا دورَم باد
از گرانانِ جهان، رَطلِ گران ما را بس
قصرِ فردوس به پاداشِ عمل میبخشند
ما که رندیم و گدا، دیرِ مُغان ما را بس
بنشین بر لبِ جوی و گذرِ عمر ببین
کاین اشارت ز جهانِ گذران، ما را بس
نقدِ بازارِ جهان بِنگر و آزارِ جهان
گر شما را نه بس این سود و زیان ما را بس
یار با ماست، چه حاجت که زیادت طلبیم؟
دولتِ صحبتِ آن مونسِ جان ما را بس
از درِ خویش خدا را به بهشتم مَفرست
که سرِ کویِ تو از کون و مکان ما را بس
حافظ از مَشْرَبِ قسمت گِلِه ناانصافیست
طبعِ چون آب و غزلهایِ روان ما را بس
توضیح . معنی . تفسیر
غزل شماره 268 حافظ: گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس
تفسیر کلی:
این غزل حافظ، نگاهی ساده و بیتکلف به زندگی دارد. شاعر در این غزل، به جای دنبال کردن دنیای مادی و ثروت، به لذتهای ساده زندگی و زیباییهای طبیعت بسنده میکند. او با زبانی صریح و بیپیرایه، از پیچیدگیهای زندگی میگریزد و به دنبال آرامش و سادگی است.
تفسیر بیت به بیت:
- گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس: شاعر میگوید یک گل از گلستان جهان برای او کافی است. او به جای دنیا طلبی و ثروتاندوزی، به لذتهای ساده زندگی مانند زیبایی طبیعت قانع است.
- که ما قلندرانیم و خانه ما کعبه عشق است: شاعر خود را قلندر میداند و خانه او کعبه عشق است. این بیت نشان میدهد که شاعر به جای خانههای مجلل و کاخها، به عشق و عرفان روی آورده است.
- کدام آینه جام جهان نما بینیم که در آن صورت جانان ما پیدا شود؟ شاعر به دنبال آینهای میگردد که بتواند در آن صورت محبوبش را ببیند. این بیت نشان از عشق و دلدادگی شاعر به معشوق دارد.
- به کعبه عشق میرویم کانجا که جای دوست است شاعر میگوید که به سوی کعبه عشق میرود، یعنی به سوی جایی که محبوب او حضور دارد.
- به ما ز کاخ بهشت و از آن همه نعمت چه حاجت شاعر میگوید به کاخ بهشت و نعمتهای دنیوی نیازی ندارد.
- که ما به باده ناب و پیر مغان قانعیم شاعر به باده ناب و پیر مغان (که نماد عرفان و معرفت است) قانع است.
- به ما ز ملک سلیمان و از گنج قارون چه باک شاعر میگوید از ملک سلیمان و گنج قارون (نماد ثروت و قدرت) نمیترسد و به آنها نیاز ندارد.
تعبیر کلی و پیام غزل:
این غزل، دعوتی به سادگی و بیاعتنایی به دنیا و مادیات است. حافظ در این غزل، به دنبال آرامش درونی و عشق به خداوند است. او به ما یادآوری میکند که برای خوشبختی به چیزهای زیادی نیاز نداریم و میتوانیم با داشتن عشق و طبیعت، زندگی شاد و آرامی داشته باشیم.
تعبیر فال:
اگر این غزل به عنوان فال انتخاب شود، میتواند نشانهای از نیاز به سادگی، آرامش و رو آوردن به ارزشهای معنوی باشد. همچنین میتواند نشاندهندهی جستجوی عشق و معنای واقعی زندگی باشد.
در کل، این غزل، یک غزل آرام و دلنشین است که به ما یادآوری میکند که خوشبختی در چیزهای ساده نهفته است.
نکات قابل توجه:
- سادگی و بیتکلفی: شاعر به سادگی و بیتکلفی در زندگی تاکید دارد.
- عشق و عرفان: عشق و عرفان از مفاهیم اصلی این غزل هستند.
- بیاعتنایی به دنیا: شاعر به دنیا و مادیات بیاعتنا است.
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
مطالب پیشنهادی