حافظ غزل شماره 434

حافظ غزل شماره 434

فال حافظ با تفسیر

ای حافظ شیرازی! تو محرم هر رازی! تو را به خدا و به شاخ نباتت قسم می دهم که هر چه صلاح و مصلحت می بینی برایم آشکار و آرزوی مرا براورده سازی.

حال آنچه را که مایلید قصد و نیت کنید

آنگاه برای گرفتن فال حافظ بر روی عکس زیر کلیک کنید

مطالب پیشنهادی از سراسر وب:

حافظ غزل شماره 434

حافظ غزل شماره 434

ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی

وان گه برو که رستی از نیستی و هستی

گر جان به تن ببینی مشغول کار او شو

هر قبله‌ای که بینی بهتر ز خودپرستی

با ضعف و ناتوانی همچون نسیم خوش باش

بیماری اندر این ره بهتر ز تندرستی

در مذهب طریقت خامی نشان کفر است

آری طریق دولت چالاکی است و چستی

تا فضل و عقل بینی بی‌معرفت نشینی

یک نکته‌ات بگویم خود را مبین که رستی

در آستان جانان از آسمان میندیش

کز اوج سربلندی افتی به خاک پستی

خار ار چه جان بکاهد گل عذر آن بخواهد

سهل است تلخی می در جنب ذوق مستی

صوفی پیاله پیما حافظ قرابه پرهیز

ای کوته آستینان تا کی درازدستی

 

توضیح . معنی . تفسیر

تفسیر غزل شماره 434 حافظ: ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی

 

این غزل زیبا و پر انرژی از حافظ، فراخوانی است به سوی عشق و مستی و دوری از خودپرستی. شاعر در این غزل، به اهمیت عشق و تلاش در راه رسیدن به کمال اشاره می‌کند.

تفسیر بیت به بیت:

  • ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی: شاعر به دل خود خطاب می‌کند و می‌گوید که نباید حتی یک لحظه از عشق و حالت مستی خالی باشد. عشق و مستی در اینجا نماد شور و شوق و تلاش برای رسیدن به کمال است.
  • وانگه برو که رستی از نیستی و هستی: اگر دل همیشه مشغول عشق باشد، در نهایت از بند هستی و نیستی رها می‌شود. یعنی به مقام معرفت و کمال می‌رسد.
  • گر جان به تن ببینی مشغول کار او شو: اگر زندگی را فرصتی برای خدمت به معشوق می‌دانی، تمام تلاش خود را برای او به کار بگیر.
  • هر قبله‌ای که بینی بهتر ز خودپرستی: هر هدفی که تو را از خودپرستی دور کند، بهتر از خودمحوری است.
  • بشتاب تا که جام وصل از کف نبینی: فرصت را غنیمت شمار و به سوی معشوق بشتاب تا جام وصل را از دست ندهی.
  • ای دل به صید وصلت گر نرسی چه غم داری: اگر به وصال معشوق نرسیدی، غم نخور. تلاش تو ارزشمند است.
  • تا کی کشی بهانهٔ ضعف و سستی؟ دیگر بهانه نیاور و برای رسیدن به هدف تلاش کن.
  • در آیین درویشی ناپختگی و سست‌کوشی علامت کافری و ناسپاسی است: در راه عرفان، سستی و بی‌حوصلگی نشانه‌ی کفر و ناسپاسی نسبت به نعمت‌های الهی است.
  • بلی راه رسیدن به سعادت ابدی در طلب کوشیدن و جلد و چالاک بودن است: راه رسیدن به سعادت همیشگی، تلاش و کوشش مداوم است.

تفسیر کلی:

در این غزل، حافظ به اهمیت عشق، تلاش و کوشش در راه رسیدن به کمال اشاره می‌کند. او از دل خود می‌خواهد که همیشه مشغول عشق باشد و از فرصت زندگی برای خدمت به معشوق استفاده کند. همچنین به اهمیت تلاش و پشتکار در راه رسیدن به هدف اشاره می‌کند و از سستی و بی‌حوصلگی نهی می‌کند.

نکات قابل توجه:

  • عشق و مستی: عشق و مستی در این غزل، نماد شور و شوق و تلاش برای رسیدن به کمال است.
  • خودپرستی: حافظ در این غزل، به شدت از خودپرستی انتقاد می‌کند و آن را مانعی بزرگ در راه رسیدن به کمال می‌داند.
  • تلاش و کوشش: حافظ بر اهمیت تلاش و کوشش در راه رسیدن به هدف تأکید می‌کند و سستی و بی‌حوصلگی را مذموم می‌شمارد.
  • عرفان و معرفت: این غزل، دارای ابعاد عرفانی است و به موضوعاتی مانند وصال، معرفت و کمال اشاره می‌کند.

نتیجه گیری:

غزل شماره 434 حافظ، فراخوانی است به سوی عشق، تلاش و کوشش. حافظ در این غزل، به اهمیت این مفاهیم در رسیدن به کمال اشاره می‌کند و از ما می‌خواهد که از فرصت زندگی به بهترین نحو استفاده کنیم.

مطالب پیشنهادی از سراسر وب: