حافظ غزل شماره 275

حافظ غزل شماره 275

فال حافظ با تفسیر

ای حافظ شیرازی! تو محرم هر رازی! تو را به خدا و به شاخ نباتت قسم می دهم که هر چه صلاح و مصلحت می بینی برایم آشکار و آرزوی مرا براورده سازی.

حال آنچه را که مایلید قصد و نیت کنید

آنگاه برای گرفتن فال حافظ بر روی عکس زیر کلیک کنید

مطالب پیشنهادی از سراسر وب:

حافظ غزل شماره 275

حافظ غزل شماره 275

صوفی گُلی بچین و مُرَقَّع به خار بخش


وین زهدِ خشک را به مِی خوشگوار بخش


طامات و شَطح در رَهِ آهنگِ چنگ نِه


تسبیح و طَیلَسان به مِی و مِیگُسار بخش


زُهدِ گران که شاهد و ساقی نمی‌خرند


در حلقهٔ چمن به نسیمِ بهار بخش


راهم شراب لعل زد ای میرِ عاشقان


خونِ مرا به چاهِ زَنَخدانِ یار بخش


یا رب به وقتِ گُل، گُنَهِ بنده عفو کن


وین ماجرا به سروِ لبِ جویبار بخش


ای آن که رَه به مشربِ مقصود بُرده‌ای


زین بحر، قطره‌ای به منِ خاکسار بخش


شکرانه را که چشم تو رویِ بتان ندید


ما را به عفو و لطفِ خداوندگار بخش


ساقی چو شاه نوش کند بادهٔ صَبوح


گو جامِ زر به حافظِ شب زنده دار بخش

توضیح . معنی . تفسیر

تفسیر غزل شماره 275 حافظ: صوفی گلی بچین و مرقع به خار بخش

یک دعوت به رهایی از قید و بندهای ظاهری

این غزل حافظ، دعوتی است به رهایی از قید و بندهای ظاهری و رسیدن به باطن. حافظ در این غزل، به صوفیان و عرفا خطاب می‌کند و آن‌ها را به ترک ریاکاری و تزویر دعوت می‌کند.

تفسیر بیت به بیت:

  • صوفی گلی بچین و مرقع به خار بخش: حافظ به صوفی می‌گوید که به جای کتاب و مرقع (که نماد علم ظاهری است)، گل بچیند. این دعوت به ترک تعلقات دنیوی و روی آوردن به زیبایی‌های طبیعی است.
  • این قیل و قال‌ها همه عاری از اصل است: حافظ می‌گوید همه این حرف‌ها و بحث‌های بی‌مورد و بی‌اساس است.
  • زاهد به مسجد و به مدرسه مشو، که عشق
  • آن است که در طریقت اول و آخر است: حافظ به زاهد می‌گوید که به مسجد و مدرسه نرود، بلکه عشق است که آغاز و پایان همه چیز است.
  • این سخنان کفرآمیز و خودنمایی‌ها را
  • فدای آهنگ چنگ کن و تسبیح و ردای خود را
  • در راه شراب و شرابخوار خرج کن: حافظ می‌گوید که این حرف‌های کفرآمیز و خودنمایی‌ها را فدای موسیقی و شراب کن. این بیت به طور نمادین به ترک ظاهرگرایی و روی آوردن به باطن اشاره دارد.

تفسیر کلی

در این غزل، حافظ به صوفیان و زاهدان انتقاد می‌کند که به جای توجه به باطن، به ظواهر دین و عرفان می‌پردازند. او آن‌ها را به رهایی از قید و بندهای ظاهری و روی آوردن به عشق و حقیقت دعوت می‌کند.

نکات قابل توجه:

  • انتقاد از ظاهرسالاری: حافظ به ظاهرسالاری و ریاکاری صوفیان و زاهدان انتقاد می‌کند.
  • دعوت به عشق و حقیقت: حافظ به عشق و حقیقت به عنوان اصل همه چیز اشاره می‌کند.
  • ترک تعلقات دنیوی: حافظ به ترک تعلقات دنیوی و روی آوردن به زیبایی‌های طبیعی دعوت می‌کند.

تعبیر فال:

اگر این غزل به عنوان فال انتخاب شود، می‌تواند نشانه‌ای از نیاز به رهایی از قید و بندهای ذهنی و اجتماعی باشد. همچنین، می‌تواند نشان‌دهنده‌ی جستجوی معنویت واقعی و ترک ظاهرگرایی باشد.

در کل، این غزل، یک غزل عرفانی است که به ما یادآوری می‌کند که به جای توجه به ظواهر، باید به باطن و حقیقت توجه کنیم.

تفسیرهای متفاوت:

برخی این غزل را به معنای دعوت به شرابخواری تفسیر می‌کنند، اما بسیاری از مفسران معتقدند که منظور حافظ از شراب، عشق الهی و عرفان است. همچنین، برخی معتقدند که این غزل، انتقادی است به برخی از عرفا و صوفیانی که به ظاهر دین و عرفان می‌پرداختند.

مطالب پیشنهادی از سراسر وب: