حافظ غزل شماره 143
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
حافظ غزل شماره 143
سالها دل طلبِ جامِ جم از ما میکرد
وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا میکرد
گوهری کز صدفِ کون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگانِ لبِ دریا میکرد
مشکلِ خویش بَرِ پیرِ مُغان بُردم دوش
کاو به تأییدِ نظر حلِّ معما میکرد
دیدمش خُرَّم و خندان قدحِ باده به دست
واندر آن آینه صد گونه تماشا میکرد
گفتم این جامِ جهانبین به تو کِی داد حکیم؟
گفت آن روز که این گنبدِ مینا میکرد
بیدلی در همهاحوال خدا با او بود
او نمیدیدش و از دور خدا را میکرد
اینهمه شعبدهٔ خویش که میکرد اینجا
سامری پیشِ عصا و یدِ بیضا میکرد
گفت آن یار کز او گشت سرِ دار بلند
جُرمش این بود که اسرار هویدا میکرد
فیضِ روحُالقُدُس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد
گفتمش سلسلهٔ زلفِ بُتان از پیِ چیست
گفت حافظ گلهای از دلِ شیدا میکرد
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر غزل شماره 143 حافظ: سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
غزل شماره 143 حافظ یکی از مشهورترین و پر مفهومترین غزلهای اوست. این غزل به زیبایی به جستجوی انسان برای یافتن حقیقت و کمال میپردازد.
تفسیر بیت به بیت و کلی غزل:
- بیت اول و دوم: سالها به دنبال جام جم (نماد کمال و دانایی) بودیم، در حالی که آن را در درون خود داشتیم و از دیگران میخواستیم.
- بیت سوم و چهارم: گوهری که از تمام هستی ارزشمندتر است، از کسانی که در جستجوی گمشده بودند، طلب میکردیم.
- بیت پنجم و ششم: مشکل خود را به پیر مغان بردم، کسی که با نگاهی تأییدآمیز میتوانست راز را حل کند.
- بیت هفتم و هشتم: پیر مغان را خندان و با جام شراب در دست دیدم که در آن آینه هزاران تصویر میدید.
- بیت نهم و دهم: از او پرسیدم این جام جهانبین را کی به تو دادند؟ گفت آن روزی که این آسمان آفریده شد.
- بیت یازدهم و دوازدهم: در تمام حالات خدا با او بود، اما او نمیدید و از دور به دنبال خدا میگشت.
- بیت سیزدهم و چهاردهم: همه این شعبده بازیها مانند سامری که عصای خود را به مار تبدیل میکرد، بود.
- بیت پانزدهم و شانزدهم: حافظ به خود میگوید که چرا ناله میکنی؟ تو گنجینه اسرار را در درون خود داری.
تفسیر کلی غزل:
این غزل به جستجوی انسان برای یافتن حقیقت و کمال میپردازد. حافظ میگوید که انسان اغلب به دنبال چیزهایی در بیرون از خود است، در حالی که گنجینه حقیقت در درون اوست. او از طریق نمادهای مختلف مانند جام جم، پیر مغان، و آینه به این موضوع اشاره میکند.
مفاهیم کلیدی:
- جستجوی حقیقت: انسان همواره در جستجوی حقیقت و کمال است.
- دروننگری: حقیقت و کمال در درون انسان نهفته است.
- نمادها: حافظ از نمادهای مختلفی مانند جام جم، پیر مغان، آینه و عصای سامری برای بیان مفاهیم عرفانی استفاده میکند.
- خودشناسی: انسان باید به درون خود بنگرد تا به حقیقت دست یابد.
پیام اصلی غزل:
پیام اصلی این غزل این است که انسان نباید به دنبال چیزهایی در بیرون از خود باشد، بلکه باید به درون خود بنگرد و گنجینه حقیقت را در آنجا بیابد.
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: