غزل شماره 8 دیوان شمس مولانا

غزل شماره 8 دیوان شمس مولانا

فال مولانا

فال مولانا با تفسیر

ابتدا با خلوص نیت و قلبی سرشار از اعتماد نیت کنید.

آنگاه برای گرفتن فال مولانا بر روی عکس زیر کلیک کنید

مطالب پیشنهادی از سراسر وب:

مطالب پیشنهادی

خرید انواع هارد اکسترنال با گارانتی معتبر شزکتی
هارد‌های ضد آب و ضد ضربه با برند معتبر و قیمت مناسب
کنترل هوشمند انوع کجت‌ها و گوشی‌ها با ساعت هوشمند
ساعت هوشمند مناسب انواع گوشی‌های هوشمند
خرید انلاین انواع سکه طلا به فوری به قیمت روز
طلا بهترین سرمایه گذاری است. خرید انواع سکه پارسیان

غزل شماره 8 دیوان شمس مولانا

غزل شماره 8 دیوان شمس مولانا

 

جزوی چه باشد کز اجل اندر رباید کل ما

صد جان برافشانم بر او گویم هنییا مرحبا

 

رقصان سوی گردون شوم زان جا سوی بی‌چون شوم

صبر و قرارم برده‌ای ای میزبان زوتر بیا

 

از مه ستاره می‌بری تو پاره پاره می‌بری

گه شیرخواره می‌بری گه می‌کشانی دایه را

 

دارم دلی همچون جهان تا می‌کشد کوه گران

من که کشم که کی کشم زین کاهدان واخر مرا

 

گر موی من چون شیر شد از شوق مردن پیر شد

من آردم گندم نی‌ام‌، چون آمدم در آسیا‌؟

 

در آسیا گندم رود کز سنبله زاده‌ست او

زاده مهم نی سنبله‌، در آسیا باشم چرا‌؟

 

نی نی فتد در آسیا هم نور مه از روزنی

زان جا به سوی مه رود نی در دکان نانبا

 

با عقل خود گر جفتمی من گفتنی‌ها گفتمی

خاموش کن تا نشنود این قصه را باد هوا

 

توضیح . معنی . تفسیر

تفسیر کلی غزل شماره 8 دیوان شمس

توصیف کلی غزل:

این غزل مولانا، یک سفر عرفانی عمیق را به تصویر می‌کشد. مولانا در این غزل، به دنبال رسیدن به یک حالت عرفانی است که در آن، مرز میان او و معشوق (شمس) از بین می‌رود. او از مرگ نمی‌هراسد و مشتاق وصال با معشوق است. این غزل، تمثیل‌ها و استعاره‌های بسیاری دارد که هر کدام به ابعاد مختلف این سفر عرفانی اشاره می‌کنند.

مفاهیم اصلی:

  • عشق به عنوان نیروی محرکه: عشق در این غزل، نیرویی است که انسان را به سوی کمال مطلق سوق می‌دهد. مولانا با تمام وجود به شمس عشق می‌ورزد.
  • وحدت وجود: مولانا به وحدت وجود و اتحاد خود با معشوق اشاره می‌کند. او می‌خواهد در معشوق حل شود.
  • رهایی از تعلقات دنیوی: مولانا از همه تعلقات دنیوی و خودخواهی دست می‌شوید تا به وصال با معشوق برسد.
  • کشف حقیقت: مولانا به دنبال کشف حقیقت و رسیدن به معرفت واقعی است.
  • نمادها: در این غزل، از نمادهایی مانند آسیاب، گندم، ماه، نور و… استفاده شده است که هر کدام نماد مفاهیم خاصی هستند.

تفسیر مفصل‌تر:

مولانا در این غزل، از مرگ استقبال می‌کند و می‌گوید که حاضر است صد جان خود را فدای معشوق کند. او به دنبال رقصی آسمانی است که در آن، همه تعلقات دنیوی از او گرفته می‌شود.

در ادامه، مولانا به موضوع آسیاب و گندم اشاره می‌کند. آسیاب نماد عالم هستی و گندم نماد انسان است. مولانا می‌گوید که انسان در این عالم مانند گندمی است که باید آسیاب شود تا به آرد تبدیل شود. این آرد، نماد معرفت و کمال است.

مولانا سپس به نور ماه اشاره می‌کند که از روزنه‌ای به آسیاب می‌تابد. این نور، نماد معرفت الهی است که به دل انسان راه می‌یابد.

در نهایت، مولانا به عقل اشاره می‌کند و می‌گوید که عقل نمی‌تواند به حقایق عرفانی پی ببرد. برای رسیدن به این حقایق، باید از عقل فراتر رفت.

اهمیت این غزل:

این غزل یکی از شاهکارهای ادبیات عرفانی فارسی است. مولانا در این غزل، به زبان ساده و شیوا، عمیق‌ترین تجربیات عرفانی خود را بیان کرده است. این غزل، برای بسیاری از عارفان و سالکان راه عشق، الهام‌بخش بوده و خواهد بود.

نکات قابل توجه:

  • این غزل، یک سفر عرفانی را به تصویر می‌کشد که در آن، سالک باید از همه چیز بگذرد تا به مقصد برسد.
  • مفاهیم این غزل بسیار عمیق است و برای درک کامل آن، نیاز به مطالعه و تأمل بیشتری است.
  • این غزل، یکی از شاهکارهای ادبیات عرفانی فارسی است.

لینک‌های مفید دیگر: فال حافظ ، فال انبیاء ، فال مولانا ، گوگل

کلمات کلیدی: غزلیات دیوان شمس ، تفسیر غزلیات دیوان شمس ، غزلیات دیوان شمس مولانا ، اشعار مولانا ، دیوان مولانا شمس تبریزی ، بهترین اشعار دیوان شمس ، ناب ترین اشعار مولانا ، غزلیات مولانا ، غزلیات مولانا جلال الدین ، رباعیات مولانا ، زیباترین رباعیات مولانا ، اشعار کوتاه مولانا

مطالب پیشنهادی از سراسر وب: