غزل شماره 71 دیوان شمس مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
مطالب پیشنهادی
غزل شماره 71 دیوان شمس مولانا
اگر نه عشق شمس الدین بُدی در روز و شب ما را
فراغتها کجا بودی ز دام و از سبب ما را
بت شهوت برآوردی دمار از ما ز تاب خود
اگر از تابش عشقش نبودی تاب و تب ما را
نوازشهای عشق او لطافتهای مهر او
رهانید و فراغت داد از رنج و نصب ما را
زهی این کیمیای حق که هست از مهر جان او
که عین ذوق و راحت شد همه رنج و تعب ما را
عنایتهای ربانی ز بهر خدمت آن شه
برویانید و هستی داد از عین ادب ما را
بهار حسن آن مهتر به ما بنمود ناگاهان
شقایقها و ریحانها و گلهای عجب ما را
زهی دولت زهی رفعت زهی بخت و زهی اختر
که مطلوب همه جانها کند از جان طلب ما را
گزید او لب گه مستی که رو پیدا مکن مستی
چو جام جان لبالب شد از آن میهای لب ما را
عجب بختی که رو بنمود ناگاهان هزاران شکر
ز معشوق لطیف اوصاف خوب بوالعجب ما را
در آن مجلس که گردان کرد از لطف او صراحیها
گران قدر و سبک دل شد دل و جان از طرب ما را
به سوی خطهٔ تبریز چه چشمه آب حیوان است
کشاند دل بدان جانب به عشق چون کنب ما را
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر غزل شماره 71 دیوان شمس مولانا
توصیف کلی غزل:
این غزل مولانا، یک ستایش عاشقانه از شمس تبریزی است. شاعر در این غزل، به تأثیر شمس بر زندگی خود و دیگر سالکان راه عشق اشاره میکند و از او به عنوان منبع نور و زندگی یاد میکند. این غزل، یک توصیف زیبا از عشق و وابستگی انسان به مرشد و راهنما است.
مفاهیم اصلی:
- عشق به شمس تبریزی: شاعر عشق عمیقی به شمس تبریزی دارد و او را به عنوان منبع نور و زندگی خود میداند.
- تبدیل و تحول: شمس تبریزی با عشق خود، زندگی شاعر را دگرگون کرده است.
- وحدت وجود: شاعر به وحدت وجود و اتحاد انسان با خداوند اشاره میکند. او میگوید که عشق، پل ارتباط بین انسان و خداوند است.
- نمادها و استعارهها: مولانا در این غزل، از نمادها و استعارههای بسیاری استفاده کرده است که هر کدام به جنبهای از عشق و عرفان اشاره دارند.
تفسیر مفصلتر:
شاعر میگوید که اگر عشق شمس نبود، هیچ آرامشی نداشت.
شاعر میگوید که عشق شمس او را از بند شهوت رها کرده است.
شاعر میگوید که عشق شمس به او زندگی بخشیده است.
شاعر میگوید که عشق شمس، همه رنجهای او را به لذت تبدیل کرده است.
شاعر میگوید که شمس، او را به مقام والایی رسانده است.
شاعر میگوید که عشق شمس، بهار روحانی را برای او به ارمغان آورده است.
شاعر میگوید که شمس، او را به سوی کمال و حقیقت هدایت کرده است.
شاعر میگوید که شمس، او را به تبریز کشانده است.
اهمیت این غزل:
این غزل یکی از زیباترین غزلهای مولانا در وصف شمس تبریزی است. مولانا در این غزل، با زبان شاعرانه و عرفانی، به بیان عشق عمیق خود به شمس پرداخته است. این غزل، یک توصیف زیبا از عشق و وابستگی انسان به مرشد و راهنما است.
نکات قابل توجه:
- این غزل، سرشار از احساسات شدید و عمیق است.
- مفاهیم این غزل بسیار ساده و قابل فهم است.
- این غزل، یک توصیف واقعی از عشق و وابستگی انسان به معشوق است.
تفسیر کامل این غزل، نیازمند دانش عمیقی از ادبیات فارسی و شناخت از مفاهیم عشق و عرفان است.
نکات اضافی برای تفسیر عمیقتر:
- هر بیت از این غزل، حاوی معانی چندلایه است و نیاز به تفسیر دقیق دارد.
- برای درک بهتر این غزل، باید به زندگی و اندیشههای مولانا و همچنین به رابطه او با شمس تبریزی آشنا بود.
- این غزل، یک دعوت به عشق و معرفت است و به انسان نشان میدهد که چگونه میتواند به کمال برسد.
نکته مهم: تفسیر اشعار عرفانی، به ویژه اشعار مولانا، بسیار گسترده و پیچیده است و هر فرد با توجه به فهم و درک خود، میتواند تفسیرهای متفاوتی از این اشعار ارائه دهد. این تفسیر، تنها یک برداشت از این غزل است و ممکن است تفسیرهای دیگری نیز وجود داشته باشد.
آیا مایلید تفسیر غزل دیگری از دیوان شمس را درخواست کنید؟
نکات تکمیلی:
- در این غزل، شمس تبریزی به عنوان یک نماد از عشق الهی و حقیقت معرفی شده است.
- شاعر با استفاده از نمادهای نور، بهار، گل و… مفاهیم عرفانی را به زیبایی بیان کرده است.
- این غزل، نشان میدهد که چگونه عشق میتواند انسان را به سوی کمال و حقیقت رهنمون کند.
توصیه میشود برای درک بهتر این غزل، به زندگینامه و آثار مولانا و همچنین به رابطه او با شمس تبریزی و منابع معتبر در زمینه عرفان اسلامی مراجعه کنید.
لینکهای مفید دیگر: فال حافظ ، فال انبیاء ، فال مولانا ، گوگل
کلمات کلیدی: غزلیات دیوان شمس ، تفسیر غزلیات دیوان شمس ، غزلیات دیوان شمس مولانا ، اشعار مولانا ، دیوان مولانا شمس تبریزی ، بهترین اشعار دیوان شمس ، ناب ترین اشعار مولانا ، غزلیات مولانا ، غزلیات مولانا جلال الدین ، رباعیات مولانا ، زیباترین رباعیات مولانا ، اشعار کوتاه مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: