غزل شماره 69 دیوان شمس مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
مطالب پیشنهادی
غزل شماره 69 دیوان شمس مولانا
چه باشد گر نگارینم بگیرد دست من فردا
ز روزن سر درآویزد چو قرص ماه خوش سیما
درآید جان فزای من گشاید دست و پای من
که دستم بست و پایم هم کف هجران پابرجا
بدو گویم به جان تو که بیتو ای حیات جان
نه شادم میکند عشرت نه مستم میکند صهبا
وگر از ناز او گوید برو از من چه میخواهی
ز سودای تو میترسم که پیوندد به من سودا
برم تیغ و کفن پیشش چو قربانی نهم گردن
که از من دردسر داری مرا گردن بزن عمدا
تو میدانی که من بیتو نخواهم زندگانی را
مرا مردن به از هجران به یزدان کاخرج الموتی
مرا باور نمیآمد که از بنده تو برگردی
همیگفتم اراجیفست و بهتان گفته اعدا
توی جان من و بیجان ندانم زیست من باری
توی چشم من و بیتو ندارم دیده بینا
رها کن این سخنها را بزن مطرب یکی پرده
رباب و دف به پیش آور اگر نبود تو را سرنا
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر غزل شماره 69 دیوان شمس مولانا
توصیف کلی غزل:
این غزل مولانا، یک ناله عاشقانه عمیق و دردناک است. شاعر در این غزل، به جدایی از معشوق خود میپردازد و از درد فراق و هجران شکایت میکند. این غزل، توصیف زیبایی از عشق و وابستگی انسان به معشوق است و نشان میدهد که چگونه عشق میتواند زندگی انسان را دگرگون کند.
مفاهیم اصلی:
- عشق و هجران: عشق به عنوان نیروی محرک و هجران به عنوان بزرگترین درد انسان در این غزل به تصویر کشیده شده است.
- وابستگی به معشوق: شاعر وابستگی شدید خود را به معشوق بیان میکند و میگوید که بدون او نمیتواند زندگی کند.
- تضاد عشق و هجران: شاعر در این غزل، تضاد شدیدی بین لذت عشق و درد هجران ایجاد میکند.
- نمادها و استعارهها: مولانا در این غزل، از نمادهای بسیاری استفاده کرده است که هر کدام به جنبهای از عشق و هجران اشاره دارند.
تفسیر مفصلتر:
شاعر آرزو دارد که معشوقش به او رو کند و لبخند بزند.
شاعر میگوید که بدون معشوق، هیچ چیز نمیتواند او را خوشحال کند.
شاعر از معشوق میخواهد که او را ترک کند و به او پایان دهد.
شاعر میگوید که حاضر است برای معشوق بمیرد.
شاعر نمیتواند باور کند که معشوق او را ترک کرده است.
شاعر میگوید که بدون معشوق، چشمهایش نابینا شده است.
شاعر از معشوق میخواهد که به او رحم کند و او را از این درد رها کند.
اهمیت این غزل:
این غزل یکی از زیباترین غزلهای عاشقانه مولانا است. مولانا در این غزل، با زبان ساده و شیوا، عمق عشق و درد هجران را به تصویر کشیده است. این غزل، برای کسانی که تجربه عشق و جدایی را داشتهاند، بسیار آشنا و قابل درک خواهد بود.
نکات قابل توجه:
- این غزل، سرشار از احساسات شدید و عمیق است.
- مفاهیم این غزل بسیار ساده و قابل فهم است.
- این غزل، یک توصیف واقعی از درد عشق و هجران است.
تفسیر کامل این غزل، نیازمند دانش عمیقی از ادبیات فارسی و شناخت از مفاهیم عشق و هجران است.
نکات اضافی برای تفسیر عمیقتر:
- هر بیت از این غزل، حاوی معانی چندلایه است و نیاز به تفسیر دقیق دارد.
- برای درک بهتر این غزل، باید به زندگی و اندیشههای مولانا و همچنین به ادبیات عاشقانه فارسی آشنا بود.
- این غزل، یک دعوت به عشق و معرفت است و به انسان نشان میدهد که چگونه میتواند به کمال برسد.
نکته مهم: تفسیر اشعار عرفانی، به ویژه اشعار مولانا، بسیار گسترده و پیچیده است و هر فرد با توجه به فهم و درک خود، میتواند تفسیرهای متفاوتی از این اشعار ارائه دهد. این تفسیر، تنها یک برداشت از این غزل است و ممکن است تفسیرهای دیگری نیز وجود داشته باشد.
لینکهای مفید دیگر: فال حافظ ، فال انبیاء ، فال مولانا ، گوگل
کلمات کلیدی: غزلیات دیوان شمس ، تفسیر غزلیات دیوان شمس ، غزلیات دیوان شمس مولانا ، اشعار مولانا ، دیوان مولانا شمس تبریزی ، بهترین اشعار دیوان شمس ، ناب ترین اشعار مولانا ، غزلیات مولانا ، غزلیات مولانا جلال الدین ، رباعیات مولانا ، زیباترین رباعیات مولانا ، اشعار کوتاه مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: