غزل شماره 10 دیوان شمس مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
مطالب پیشنهادی
غزل شماره 10 دیوان شمس مولانا
مهمان شاهم هر شبی بر خوان احسان و وفا
مهمان صاحبدولتم که دولتش پاینده با
بر خوان شیران یک شبی بوزینهای همراه شد
استیزهرو گر نیستی او از کجا شیر از کجا
بنگر که از شمشیر شه در قهرِمان خون میچکد
آخر چه گستاخی است این والله خطا والله خطا
گر طفل شیری پنجه زد بر روی مادر ناگهان
تو دشمن خود نیستی بر وی منه تو پنجه را
آن کاو ز شیران شیر خوَرْد، او شیر باشد نیست مرد
بسیار نقش آدمی دیدم که بود آن اژدها
نوح ار چه مردموار بُد طوفان مردمخوار بُد
گر هست آتش ذرهای آن ذره دارد شعلهها
شمشیرم و خونریز من، هم نرمم و هم تیز من
همچون جهان فانیام ظاهر خوش و باطن بلا
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر غزل شماره 10 دیوان شمس
توصیف کلی غزل:
- این غزل مولانا، یک سفر عرفانی عمیق را به تصویر میکشد. مولانا در این غزل، به تضادها و دوگانگیهای وجودی انسان و عالم هستی اشاره میکند. او میگوید که انسان هم میتواند مانند شیر شجاع و قدرتمند باشد و هم مانند بوزینه ترسو و ضعیف. همچنین، انسان میتواند هم ظاهری زیبا و باطنی زشت داشته باشد.
مفاهیم اصلی:
- تضادها و دوگانگیها: مولانا در این غزل، به تضادهای موجود در انسان و عالم هستی اشاره میکند. او میگوید که انسان هم میتواند خوب باشد و هم بد، هم قوی باشد و هم ضعیف.
- عرفان عملی: مولانا در این غزل، به عرفان عملی اشاره میکند. او میگوید که انسان باید با خودشناسی و مبارزه با نفس خود، به کمال برسد.
- نمادها: در این غزل، از نمادهایی مانند شیر، بوزینه، شمشیر، طوفان و آتش استفاده شده است که هر کدام نماد مفاهیم خاصی هستند.
تفسیر مفصلتر:
مولانا در این غزل، خود را مهمانی در ضیافت خداوند میداند. او میگوید که در این ضیافت، هم شیران و هم بوزینهها حضور دارند. این نشان میدهد که انسانها در درون خود، هم ظرفیتهای الهی و هم ظرفیتهای حیوانی دارند.
مولانا میگوید که اگر شیر به بوزینه حمله کند، نباید به شیر خرده گرفت، زیرا شیر طبیعت وحشی دارد. اما اگر انسان به انسان دیگری ظلم کند، این کار بسیار زشت است.
مولانا به داستان نوح اشاره میکند و میگوید که حتی افرادی که ظاهر خوبی دارند، ممکن است باطن زشتی داشته باشند. او میگوید که آتش حتی در کوچکترین ذره نیز وجود دارد و میتواند به شعله ور شدن منجر شود.
در نهایت، مولانا میگوید که او هم مانند شمشیر است. ظاهرش نرم و صیقلی است، اما باطنش تیز و خونریز است. این نشان میدهد که انسانها دارای تضادهای درونی هستند.
اهمیت این غزل:
این غزل، یکی از عمیقترین و پیچیدهترین غزلهای دیوان شمس است. مولانا در این غزل، به انسانها هشدار میدهد که به ظاهر افراد اعتماد نکنند و به درون خود نگاه کنند. او میگوید که انسان باید با خودشناسی و مبارزه با نفس خود، به کمال برسد.
نکات قابل توجه:
- این غزل، یک سفر عرفانی را به تصویر میکشد که در آن، سالک باید با خود و طبیعت خود روبرو شود.
- مفاهیم این غزل بسیار عمیق است و برای درک کامل آن، نیاز به مطالعه و تأمل بیشتری است.
- این غزل، یکی از شاهکارهای ادبیات عرفانی فارسی است.
تفسیر کامل این غزل، نیازمند دانش عمیقی از عرفان اسلامی و ادبیات فارسی است. برای درک کامل این غزل، بهتر است به تفسیرهای مختلفی که از این غزل ارائه شده است، مراجعه کنید.
لینکهای مفید دیگر: فال حافظ ، فال انبیاء ، فال مولانا ، گوگل
کلمات کلیدی: غزلیات دیوان شمس ، تفسیر غزلیات دیوان شمس ، غزلیات دیوان شمس مولانا ، اشعار مولانا ، دیوان مولانا شمس تبریزی ، بهترین اشعار دیوان شمس ، ناب ترین اشعار مولانا ، غزلیات مولانا ، غزلیات مولانا جلال الدین ، رباعیات مولانا ، زیباترین رباعیات مولانا ، اشعار کوتاه مولانا
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: