حافظ غزل شماره 91

حافظ غزل شماره 91

فال حافظ با تفسیر

ای حافظ شیرازی! تو محرم هر رازی! تو را به خدا و به شاخ نباتت قسم می دهم که هر چه صلاح و مصلحت می بینی برایم آشکار و آرزوی مرا براورده سازی.

حال آنچه را که مایلید قصد و نیت کنید

آنگاه برای گرفتن فال حافظ بر روی عکس زیر کلیک کنید

مطالب پیشنهادی از سراسر وب:

حافظ غزل شماره 91

حافظ غزل شماره 91

ای غایب از نظر به خدا می‌سپارمت

جانم بسوختی و به دل دوست دارمت

تا دامنِ کفن نکشم زیرِ پایِ خاک

باور مکن که دست ز دامن بدارمت

محرابِ ابرویت بنما تا سحرگهی

دستِ دعا برآرم و در گردن آرمت

گر بایدم شدن سویِ هاروتِ بابلی

صد گونه جادویی بکنم تا بیارمت

خواهم که پیش میرمت ای بی‌وفا طبیب

بیمار باز پرس که در انتظارمت

صد جوی آب بسته‌ام از دیده بر کنار

بر بویِ تخمِ مِهر که در دل بکارمت

خونم بریخت وز غمِ عشقم خلاص داد

مِنّت پذیرِ غمزهٔ خنجر گذارمت

می‌گریم و مرادم از این سیلِ اشک‌بار

تخمِ محبّت است که در دل بکارمت

بارم ده از کرم سویِ خود تا به سوزِ دل

در پای دم‌به‌دم گهر از دیده بارمت

حافظ شراب و شاهد و رندی نه وضعِ توست

فِی‌الجمله می‌کنی و فرو می‌گذارمت

توضیح . معنی . تفسیر

تفسیر غزل 91 حافظ: “ای غایب از نظر به خدا می‌سپارمت”

غزل 91 حافظ یکی از عاشقانه‌ترین و در عین حال عمیق‌ترین غزل‌های این شاعر بزرگ است. این غزل که با بیت معروف “ای غایب از نظر به خدا می‌سپارمت” آغاز می‌شود، بیانگر دوری و جدایی معشوق از شاعر و تمام احساسات ناشی از این دوری است.

 

موضوع اصلی غزل:

  • عشق و دوری: موضوع اصلی غزل، عشق سوزان شاعر به معشوق و دوری جانکاهی است که از او احساس می‌کند.
  • التماس و تضرع: شاعر با زبان حال عاشق، به معشوق التماس می‌کند و از او می‌خواهد که به او بازگردد.
  • امید و یأس: در این غزل، امید به دیدار معشوق در کنار یأس از این جدایی طولانی، همواره در نوسان است.

 

تفسیر بیت به بیت:

  • ای غایب از نظر به خدا می‌سپارمت: شاعر معشوق خود را به خدا می‌سپارد و از او می‌خواهد که از او مراقبت کند. این بیت نشان از دوری عمیق و احساس ناامنی شاعر دارد.
  • جانم بسوختی و به دل دوست دارمت: شاعر از سوختن جان خود در اثر دوری معشوق می‌گوید و در عین حال بر دوستی و عشق خود به او تأکید می‌کند.
  • تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک: شاعر بیان می‌کند که تا زمانی که به خاک سپرده نشود، از عشق به معشوق دست بر نخواهد داشت.
  • محراب ابرویت بنما تا سحرگهی: شاعر از معشوق می‌خواهد که ابروی خود را به شکل محراب کند تا او بتواند در سحرگاهان به عبادت و نیایش بپردازد.
  • گر بایدم شدن سوی هاروت بابلی: شاعر حاضر است برای بازگرداندن معشوق، به هر کاری دست بزند، حتی اگر رفتن به سوی هاروت و ماروت باشد.
  • خواهم که پیش میرمت ای بی‌وفا طبیب: شاعر از معشوق می‌خواهد که به عنوان طبیب به سراغ او بیاید و بیماری عشق او را درمان کند.
  • صد جوی آب بسته‌ام از دیده بر کنار: شاعر می‌گوید که از چشمانش جویبارهای اشک جاری شده است.
  • خونم بریخت وز غم عشقم خلاص داد: شاعر می‌گوید که خون دل خورده است و از غم عشق خلاصی یافته است.
  • می‌گریم و مرادم از این سیل اشکبار: شاعر می‌گوید که می‌گرید و امیدوار است که این اشک‌ها باعث رویش گل عشق در دل معشوق شود.
  • بارم ده از کرم سوی خود تا به سوز دل: شاعر از معشوق درخواست می‌کند که او را به سوی خود بکشاند.
  • حافظ شراب و شاهد و رندی نه وضع توست: حافظ می‌گوید که شراب و رندی و شاهدبازی مناسب حال معشوق نیست.
  • فی الجمله می‌کنی و فرو می‌گذارمت: در این بیت، شاعر با لحنی اعتراض‌آمیز، معشوق را به فریبکاری و خیانت متهم می‌کند.

 

تفسیر کلی غزل:

این غزل، بیانگر عمق عشق و وابستگی شاعر به معشوق است. شاعر در این غزل، تمام احساسات ناشی از دوری، از جمله غم، اندوه، امید و یأس را به زیبایی بیان کرده است. همچنین، این غزل نشان می‌دهد که عشق، نیرویی قدرتمند است که می‌تواند انسان را به هر کاری وادار کند.

 

نکات قابل توجه:

  • زبان ساده و روان: زبان غزل بسیار ساده و روان است و به راحتی می‌توان مفاهیم آن را درک کرد.
  • تکرار واژه‌ها: تکرار واژه‌هایی مانند “دل”، “جان”، “عشق” و “گریه” بر تأکید بر احساسات شاعر می‌افزاید.
  • استفاده از تشبیهات و استعارات: حافظ در این غزل از تشبیهات و استعارات زیبایی استفاده کرده است که به زیبایی شعر افزوده است.

در کل، غزل 91 حافظ، یک اثر ادبی بسیار ارزشمند است که بیانگر عمق عشق و احساسات انسانی است.

مطالب پیشنهادی از سراسر وب: