حافظ غزل شماره 55
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
حافظ غزل شماره 55
خَمِ زلفِ تو دامِ کفر و دین است
ز کارستانِ او یک شمه این است
جمالت مُعجِزِ حُسن است لیکن
حدیثِ غمزهات سحرِ مبین است
ز چشمِ شوخِ تو جان کی توان برد؟
که دایم با کمان اندر کمین است
بر آن چشمِ سیه صد آفرین باد
که در عاشق کُشی سِحرآفرین است
عجب عِلمیست عِلم هیئت عشق
که چرخِ هشتمش، هفتم زمین است
تو پنداری که بدگو رفت و جان برد؟
حسابش با کرام الکاتبین است
مشو حافظ ز کیدِ زلفش ایمن
که دل برد و کنون در بندِ دین است
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر غزل 55 حافظ: خم زلف تو دام کفر و دین است
غزل 55 حافظ یکی از غزلهای مشهور و پررمز و راز دیوان اوست که به موضوع عشق، زیبایی، فریبندگی و قدرت اغواگری معشوق میپردازد. این غزل با استفاده از نمادها و تعابیر عرفانی، به بیان مفاهیم عمیقی همچون عشق، زیبایی، قدرت و فریبندگی میپردازد.
تفسیر کلی غزل
در این غزل، حافظ به زیبایی معشوق و قدرت اغواگری او اشاره میکند. او میگوید که زلف معشوق مانند دام کفر و دین است و هر کسی که به آن گرفتار شود، دیگر نمیتواند از آن رها شود. حافظ در این غزل به زیباییهای طبیعت، عشق به خداوند و لذتهای معنوی اشاره میکند و به خواننده توصیه میکند که به دنبال آرامش درونی باشد.
تفسیر بیت به بیت
بیت اول: خم زلف تو دام کفر و دین است:
- معنی: پیچ و تاب زلف تو دام کفر و دین است.
- تفسیر: حافظ میگوید که زلف معشوق آنقدر زیبا و جذاب است که هر کسی را به خود جذب میکند، حتی اگر دین و ایمان داشته باشد.
بیت دوم: ز کارستان او یک شمه این است:
- معنی: این تنها نمونهای از کارهای شگفت انگیز اوست.
- تفسیر: حافظ میگوید که زیبایی و جذابیت معشوق فقط به زلف او محدود نمیشود و همه وجود او پر از زیبایی است.
بیت سوم: جمالت معجز حسن است لیکن:
- معنی: زیبایی تو معجزهای از زیبایی است.
- تفسیر: حافظ میگوید که زیبایی معشوق آنقدر زیاد است که مانند یک معجزه است.
بیت چهارم: حدیث غمزهات سحر مبین است:
- معنی: حرف زدن و اشاره چشمت سحری آشکار است.
- تفسیر: حافظ میگوید که حتی نگاه و اشاره معشوق نیز سحرآمیز و جذاب است.
بیت پنجم: ز چشم شوخ تو جان کی توان برد:
- معنی: چه کسی میتواند از چشم شوخ تو جان به در ببرد؟
- تفسیر: حافظ میگوید که چشمهای معشوق آنقدر جذاب است که هر کسی را شیفته خود میکند.
بیت ششم: که دایم با کمان اندر کمین است:
- معنی: که همیشه با کمان عشق در کمین است.
- تفسیر: حافظ میگوید که معشوق همیشه آماده است تا دل عاشقان را ببرد.
بیت هفتم: بر آن چشم سیه صد آفرین باد:
- معنی: بر آن چشم سیاه صد آفرین باد.
- تفسیر: حافظ به زیبایی چشمهای معشوق آفرین میگوید.
بیت هشتم: که در عاشق کشی سحرآفرین است:
- معنی: که در عاشق کردن سحرآمیز است.
- تفسیر: حافظ میگوید که معشوق در عاشق کردن استاد است.
بیت نهم: عجب علمیست علم هیئت عشق:
- معنی: علم عشق علمی عجیب است.
- تفسیر: حافظ میگوید که علم عشق علمی پیچیده و اسرارآمیز است.
بیت دهم: که چرخ هشتمش هفتم زمین است:
- معنی: که آسمان هشتم آن، هفتمین آسمان است.
- تفسیر: حافظ با این بیت به پیچیدگی و عمق عشق اشاره میکند.
بیت یازدهم: تو پنداری که بدگو رفت و جان برد:
- معنی: تو فکر میکنی که بدگوی تو رفت و جان تو را گرفت.
- تفسیر: حافظ به حسادت و بدگویی دیگران اشاره میکند.
بیت دوازدهم: حسابش با کرام الکاتبین است:
- معنی: حسابش با خداست.
- تفسیر: حافظ میگوید که حساب کار بدگویان با خداست.
بیت سیزدهم: مشو حافظ ز کید زلفش ایمن:
- معنی: ای حافظ، از دام زلف او ایمن مباش.
- تفسیر: حافظ به خودش هشدار میدهد که از دام عشق معشوق در امان نباشد.
بیت چهاردهم: که دل برد و کنون دربند دین است:
- معنی: که دل مرا برد و حالا مرا به دین خود مشغول کرده است.
- تفسیر: حافظ میگوید که معشوق دل او را برده است و او را شیفته خود کرده است.
مفاهیم اصلی غزل
- عشق و زیبایی: عشق شدید و زیبایی معشوق
- قدرت اغواگری: قدرت معشوق در جذب دیگران
- فریبندگی: فریبندگی ظاهر و باطن معشوق
- عرفان: اشاره به مفاهیم عرفانی در قالب عشق
کاربرد غزل
این غزل به دلیل بیان احساسات عاشقانهی شدید و توصیفهای زیبای شاعر، یکی از محبوبترین غزلهای حافظ است و در بسیاری از موارد برای فال و تعبیر استفاده میشود. همچنین، این غزل به عنوان یک اثر ادبی ارزشمند در ادبیات فارسی جایگاه ویژهای دارد.
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: