حافظ غزل شماره 225

حافظ غزل شماره 225

فال حافظ با تفسیر

ای حافظ شیرازی! تو محرم هر رازی! تو را به خدا و به شاخ نباتت قسم می دهم که هر چه صلاح و مصلحت می بینی برایم آشکار و آرزوی مرا براورده سازی.

حال آنچه را که مایلید قصد و نیت کنید

آنگاه برای گرفتن فال حافظ بر روی عکس زیر کلیک کنید

مطالب پیشنهادی از سراسر وب:

حافظ غزل شماره 225

حافظ غزل شماره 225

ساقی حدیثِ سرو و گل و لاله می‌رود

وین بحث با ثَلاثهٔ غَسّاله می‌رود

مِی ده که نوعروسِ چمن حَدِّ حُسن یافت

کار این زمان ز صنعتِ دَلّاله می‌رود

شِکَّرشِکن شَوَند همه طوطیانِ هند

زین قندِ پارسی که به بَنگاله می‌رود

طِیِّ مکان ببین و زمان در سلوکِ شعر

کاین طفل یک شبه رَهِ یک ساله می‌رود

آن چشمِ جادوانهٔ عابدفریب بین

کش کاروانِ سِحْر ز دنباله می‌رود

از رَه مَرو به عشوهٔ دنیا که این عجوز

مکّاره می‌نشیند و مُحتاله می‌رود

بادِ بهار می‌وزد از گُلْسِتانِ شاه

وز ژاله باده در قدحِ لاله می‌رود

حافظ ز شوقِ مجلس سلطان غیاثِ دین

غافل مشو که کارِ تو از ناله می‌رود

 

توضیح . معنی . تفسیر

تفسیر غزل شماره 225 حافظ: ساقی حدیث سرو و گل و لاله می‌رود

غزل شماره 225 حافظ یکی از غزل‌های مشهور اوست که به زیبایی به توصیف یک مجلس بزم و شادی پرداخته است. حافظ در این غزل، با زبانی لطیف و شاعرانه، به توصیف زیبایی طبیعت، لذت بردن از زندگی و اهمیت دوست داشتن پرداخت است.

معنی بیت به بیت:

  • ساقی حدیث سرو و گل و لاله می‌رود: ساقی (یا شراب‌ریز) داستان سرو و گل و لاله را می‌گوید.
  • من مستم و دلم به هوای تو می‌رود: من مستم و دلم به سوی تو پرواز می‌کند.
  • آن چشم سحرآمیز فریبنده زاهد را تماشا کن: آن چشم جادویی و فریبنده زاهد را نگاه کن.
  • که کاروانی از افسونگری و دلربایی به دنبالش روان است: که کاروانی از افسونگری و دلربایی به دنبال او روان است.
  • ای بی‌خبر ز عیش که در کنج خلوت نشستی: ای کسی که از لذت زندگی بی‌خبری و در گوشه خلوت نشسته‌ای،
  • گویا که در چمن زلف یار تو بستی: گویی در چمن زلف یار تو اسیر شده‌ای.
  • ای زاهد سست عنصر برو تا که روزگار: ای زاهد سست عنصر برو تا که روزگار
  • بر باد عمرت این چنین زاری و ناله بگذارد: بر باد عمرت این چنین زاری و ناله بگذارد.

تفسیر کلی غزل:

حافظ در این غزل، به توصیف یک مجلس بزم و شادی می‌پردازد. او از زیبایی طبیعت، سرو و گل و لاله می‌گوید و از ساقی می‌خواهد که داستان این زیبایی‌ها را بگوید. شاعر خود را مست از عشق توصیف می‌کند و به زاهد انتقاد می‌کند که در گوشه خلوت نشسته و از لذت زندگی بی‌خبر است. حافظ در این غزل، به اهمیت لذت بردن از زندگی، دوست داشتن و زیبایی‌های طبیعت اشاره می‌کند.

مفاهیم کلیدی:

  • بزم و شادی: توصیف یک مجلس جشن و شادی.
  • عشق و مستی: عشق به عنوان نیرویی قدرتمند که انسان را مست می‌کند.
  • زیبایی طبیعت: توصیف زیبایی‌های سرو، گل و لاله.
  • انتقاد از زهد: انتقاد از زاهدانی که از لذت زندگی محروم‌اند.

تعبیر در فال:

اگر این غزل در فال حافظ بیاید، معمولاً به معنای فرصت‌های خوب، خوشحالی، موفقیت در عشق و زندگی اجتماعی است. همچنین می‌تواند به معنای نیاز به لذت بردن از زندگی و رهایی از افکار منفی باشد.

کاربردهای این غزل:

  • عشق و ادبیات: این غزل به زیبایی عشق و ادبیات را در هم می‌آمیزد.
  • زیبایی شناسی: برای توصیف زیبایی و تأثیر آن بر انسان.
  • زندگی و لذت: برای بیان اهمیت لذت بردن از زندگی و زیبایی‌های آن.

مطالب پیشنهادی از سراسر وب: