حافظ غزل شماره 468
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
حافظ غزل شماره 468
که بَرَد به نزد شاهان ز من گدا پیامی
که به کوی می فروشان دو هزار جم به جامی
شدهام خراب و بدنام و هنوز امیدوارم
که به همت عزیزان برسم به نیک نامی
تو که کیمیافروشی نظری به قلب ما کن
که بضاعتی نداریم و فکندهایم دامی
عجب از وفای جانان که عنایتی نفرمود
نه به نامهای پیامی نه به خامهای سلامی
اگر این شراب خام است اگر آن حریف پخته
به هزار بار بهتر ز هزار پخته خامی
ز رهم میفکن ای شیخ به دانههای تسبیح
که چو مرغ زیرک افتد نفتد به هیچ دامی
سر خدمت تو دارم بخرم به لطف و مفروش
که چو بنده کمتر افتد به مبارکی غلامی
به کجا برم شکایت به که گویم این حکایت
که لبت حیات ما بود و نداشتی دوامی
بگشای تیر مژگان و بریز خون حافظ
که چنان کشندهای را نکند کس انتقامی
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر غزل شماره 468 حافظ: که برد به نزد شاهان ز من گدا پیامی
غزل شماره 468 حافظ یکی از غزلهای انتقادی و طنزآمیز دیوان اوست که شاعر در آن با زبانی شیوا و تصاویری بدیع، به نقد برخی از رفتارها و ارزشهای اجتماعی زمان خود پرداخته است.
مفهوم کلی غزل:
این غزل در واقع یک طعنه به افراد قدرتمند و ثروتمند جامعه است که به جای توجه به نیازهای مردم و ارزشهای انسانی، به دنبال لذتهای دنیوی و تجملات هستند. حافظ در این غزل، خود را به عنوان یک گدا معرفی میکند که پیامی برای شاهان دارد و از آنها میخواهد که به جای تعلقات دنیوی، به دنبال معنویت و ارزشهای انسانی باشند.
تفسیر بیت به بیت:
بیت اول: “که برد به نزد شاهان ز من گدا پیامی”
شاعر میگوید: چه کسی پیام مرا به شاهان خواهد رساند؟ این پیام حاوی انتقاد از رفتار شاهان و اشراف است.
بیت دوم: “که به کوی می فروشان دو هزار جم به جامی”
شاعر میگوید: در کوی می فروشان، دو هزار جمشید (نماد پادشاهان قدرتمند) به اندازه یک جام شراب ارزش دارد. این بیت نشان میدهد که شاعر ارزش زیادی برای لذتهای دنیوی قائل نیست.
بیت سوم: “شدهام خراب و بدنام و هنوز اميدوارم”
شاعر میگوید: خراب و بدنام شدهام، اما هنوز امیدوارم که به نیکنامی برسم. این بیت نشان از امیدواری شاعر به آینده و تغییر شرایط است.
بیت چهارم: “که به همت عزيزان برسم به نيک نامی”
شاعر میگوید: امیدوارم با کمک دوستان و یاران به نیکنامی برسم.
بیتهای بعدی: بیتهای بعدی غزل نیز به همین ترتیب، به نقد رفتارهای اجتماعی و ارزشهای زمانه میپردازد.
نکات قابل توجه:
- طنز و کنایه: حافظ در این غزل با استفاده از طنز و کنایه، به انتقاد از رفتارهای اجتماعی زمان خود میپردازد.
- انتقاد از قدرت و ثروت: شاعر در این غزل، قدرت و ثروت را بیارزش میداند و به دنبال ارزشهای معنوی و انسانی است.
- امیدواری: با وجود تمام انتقادها، شاعر همچنان به آینده امیدوار است.
نتیجهگیری:
غزل 468 حافظ، یک غزل انتقادی و طنزآمیز است که به نقد برخی از رفتارها و ارزشهای اجتماعی زمان خود میپردازد. شاعر در این غزل، با استفاده از زبان شیوا و تصاویری بدیع، به مخاطب خود میاندیشد و او را به تفکر و تعمق دعوت میکند. این غزل، یکی از غزلهای ماندگار حافظ است که همچنان پس از گذشت قرنها، برای ما آموزنده است.
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: