حافظ غزل شماره 460
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
حافظ غزل شماره 460
سُلَیمیٰ مُنذُ حَلَّت بِالْعراقِ
أُلاقی مِن نَواها ما أُلاقی
الا ای ساروان منزل دوست
إِلی رُکبانِکُم طالَ اشْتیاقی
خِرَد در زندهرود انداز و می نوش
به گلبانگ جوانان عراقی
رَبیعُ العُمرِ فی مَرعیٰ حِماکُم
حَماکَ اللّهُ یا عَهدَ التَّلاقی
بیا ساقی بده رَطْل گرانم
سَقاکَ اللّهُ مِن کَأسٍ دِهاقِ
جوانی باز میآرد به یادم
سماع چنگ و دست افشان ساقی
می باقی بده تا مست و خوشدل
به یاران برفَشانم عمر باقی
درونم خون شد از نادیدن دوست
أَلا تَعْساً لِأیّامِ الفِراقِ
دُموعی بَعدَکُم لا تَحْقِروها
فَکَم بحرٍ عَمیقٍ مِن سَواقِ
دمی با نیکخواهان متفق باش
غنیمت دان امور اتفاقی
بساز ای مطرب خوشخوان خوشگو
به شعر فارسی، صوت عراقی
عروسی بس خوشی ای دختر رَز
ولی گه گه سزاوار طلاقی
مسیحای مجرد را برازد
که با خورشید سازد هموُثاقی
وصال دوستان روزی ما نیست
بخوان حافظ غزلهای فراقی
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر غزل شماره 460 حافظ: سلیمی منذ حلت بالعراق
غزل 460 حافظ یکی از غزلهای مشهور و پر از نشاط و امید دیوان اوست که شاعر در آن با زبانی شیوا و تصاویری بدیع، به موضوعاتی همچون شادی، زندگی، طبیعت و سفر پرداخته است. این غزل، توصیفی است از حالتی درونی و احساسات مثبت شاعر در مواجهه با طبیعت زیبا و شنیدن آواز خوش.
مفهوم کلی غزل:
- شادی و نشاط: شاعر در این غزل، به شادی و نشاط زندگی دعوت میکند و از مخاطب میخواهد که از لحظه لحظه زندگی لذت ببرد.
- طبیعت و زیبایی: طبیعت در این غزل، نماد زیبایی و لذت است و شاعر از زیباییهای طبیعت لذت میبرد.
- سفر و حرکت: شاعر در این غزل، به سفر و حرکت اشاره میکند و از مخاطب میخواهد که از یکجا نشستن دست بردارد و به دنبال تجربههای جدید باشد.
- آواز و موسیقی: آواز و موسیقی در این غزل، نماد شادی و نشاط است و شاعر از شنیدن آواز خوش لذت میبرد.
تفسیر بیت به بیت:
بیت اول: “سلیمی منذ حلت بالعراق الاقی من نواها ما الاقی الا ای ساروان منزل دوست الی رکبانکم طال اشتیاقی”
شاعر میگوید: از زمانی که به عراق آمدم، جز آواز کاروانیان که به سوی خانه دوست میروند، چیزی نشنیدم و مشتاق دیدارشان هستم.
بیت دوم: “خرد در زنده رود انداز و می نوش به گلبانگ جوانان عراقی”
شاعر میگوید: عقل خود را در زاینده رود بینداز و با صدای خوش جوانان عراقی شراب بنوش.
نکات قابل توجه:
- عراق: در این غزل، عراق نماد سرزمین زیبایی و شادی است.
- زاینده رود: زاینده رود نماد حیات و زندگی است.
- آواز کاروانیان: آواز کاروانیان نماد امید و حرکت به سوی هدف است.
- شراب: شراب در شعر حافظ اغلب نماد عرفان و معرفت است.
نتیجهگیری:
غزل 460 حافظ، یک دعوت به شادی و لذت بردن از زندگی است. شاعر در این غزل، به مخاطب خود میگوید که از زندگی لذت ببرد و به دنبال زیباییها باشد. این غزل، یکی از غزلهای شاد و پرانرژی حافظ است که هر بار با خواندن آن، احساس نشاط و شادابی میکنیم.
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: