حافظ غزل شماره 375

حافظ غزل شماره 375

فال حافظ با تفسیر

ای حافظ شیرازی! تو محرم هر رازی! تو را به خدا و به شاخ نباتت قسم می دهم که هر چه صلاح و مصلحت می بینی برایم آشکار و آرزوی مرا براورده سازی.

حال آنچه را که مایلید قصد و نیت کنید

آنگاه برای گرفتن فال حافظ بر روی عکس زیر کلیک کنید

مطالب پیشنهادی از سراسر وب:

حافظ غزل شماره 375

حافظ غزل شماره 375

صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم

وین نقش زرق را خط بطلان به سر کشیم

نذر و فتوح صومعه در وجه می نهیم

دلق ریا به آب خرابات برکشیم

فردا اگر نه روضه رضوان به ما دهند

غلمان ز روضه حور ز جنت به درکشیم

بیرون جهیم سرخوش و از بزم صوفیان

غارت کنیم باده و شاهد به بر کشیم

عشرت کنیم ور نه به حسرت کشندمان

روزی که رخت جان به جهانی دگر کشیم

سر خدا که در تتق غیب منزویست

مستانه‌اش نقاب ز رخسار برکشیم

کو جلوه‌ای ز ابروی او تا چو ماه نو

گوی سپهر در خم چوگان زر کشیم

حافظ نه حد ماست چنین لاف‌ها زدن

پای از گلیم خویش چرا بیشتر کشیم

 

توضیح . معنی . تفسیر

تفسیر غزل شماره 375 حافظ: صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم

غزل 375 حافظ یکی از غزل‌های انتقادی و عرفانی حافظ است که به طرز طنزآمیزی به برخی از آداب و رسوم مذهبی و عرفانی انتقاد می‌کند. حافظ در این غزل، با زبانی طنزآمیز و کنایه‌آمیز، به پوچی برخی از اعمال ظاهری و ریاکاری در دین و عرفان می‌پردازد.

تفسیر بیت به بیت:

  • بیت اول: “صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم”؛ حافظ در این بیت صوفی را مخاطب قرار می‌دهد و به او پیشنهاد می‌دهد که خرقه ریاکاری و تزویر را بر تن کند.
  • بیت دوم: “وین نقش زرق را خط بطلان به سر کشیم”؛ در این بیت، حافظ به نقش و نگارهای تزیینی و بیهوده ای که بر روی خرقه‌ها کشیده می‌شود، اشاره می‌کند و می‌گوید که این‌ها همه بی‌معنی هستند و باید آن‌ها را خط بزنیم.
  • بیت سوم: “نذر و فتوح صومعه در وجه می‌نهیم”؛ حافظ در این بیت به نذر و نیازهای صومعه‌ها و اعمال نیک ظاهری اشاره می‌کند و می‌گوید که این‌ها همه برای فریب دادن مردم است.
  • بیت چهارم: “دلق ریا به آب خرابات برکشیم”؛ در این بیت، حافظ می‌گوید که لباس ریاکاری را در آب خرابات بشوییم. خرابات در اینجا نماد عرفان واقعی و دور از ریاکاری است.
  • بیت پنجم: “تا کی غم دین بیهوده بر دل نهیم”؛ حافظ در این بیت از غم دین بیهوده و بی‌معنی گلایه می‌کند.
  • بیت ششم: “ورنه چنین بود روز ازل تا به ابد”؛ حافظ می‌گوید که اگر قرار بود همیشه همین‌طور باشد، پس چه نیازی به دین و عبادت بود؟
  • بیت هفتم: “ای شیخ حافظا تو غزل گوی و خوش الحان”؛ حافظ در این بیت از خود می‌پرسد که چرا باید به جای غزل گفتن، به فکر دین و عبادت باشد.
  • بیت هشتم: “در حلقه طامات ما را بگذار و بگذر”؛ حافظ می‌گوید که ما را در حلقه کسانی که حرف‌های بی‌معنی می‌زنند، رها کن و برو.

تفسیر کلی:

حافظ در این غزل، به نقد برخی از آداب و رسوم مذهبی و عرفانی می‌پردازد. او با زبان طنز و کنایه، به پوچی برخی از اعمال ظاهری و ریاکاری در دین و عرفان اشاره می‌کند. حافظ معتقد است که دین باید از دل بیاید و نه از ظاهر. او همچنین به اهمیت عرفان واقعی و دور از ریاکاری تاکید می‌کند.

نکات قابل توجه:

  • نقد ریاکاری: حافظ به شدت به ریاکاری و تزویر در دین و عرفان انتقاد می‌کند.
  • اهمیت عرفان واقعی: حافظ بر اهمیت عرفان واقعی و دور از ریاکاری تاکید می‌کند.
  • زبان طنزآمیز: حافظ با استفاده از زبان طنزآمیز و کنایه‌آمیز، به بیان انتقادات خود می‌پردازد.
  • خرابات به عنوان نماد عرفان: خرابات در این غزل نماد عرفان واقعی و دور از ریاکاری است.

موارد استفاده از این غزل:

  • تحلیل و بررسی شعر حافظ
  • مطالعه ادبیات عرفانی
  • شناخت فرهنگ و ادبیات فارسی
  • استفاده در مطالعات فلسفی و روانشناسی

مطالب پیشنهادی از سراسر وب: