حافظ غزل شماره 297

حافظ غزل شماره 297

فال حافظ با تفسیر

ای حافظ شیرازی! تو محرم هر رازی! تو را به خدا و به شاخ نباتت قسم می دهم که هر چه صلاح و مصلحت می بینی برایم آشکار و آرزوی مرا براورده سازی.

حال آنچه را که مایلید قصد و نیت کنید

آنگاه برای گرفتن فال حافظ بر روی عکس زیر کلیک کنید

مطالب پیشنهادی از سراسر وب:

حافظ غزل شماره 297

حافظ غزل شماره 297

زبانِ خامه ندارد سرِ بیان فِراق

وگرنه شرح دهم با تو داستانِ فِراق

دریغ مدت عمرم که بر امیدِ وصال

به سر رسید و نیامد به سر زمانِ فِراق

سری که بر سرِ گردون به فخر می‌سودم

به راستان که نهادم، بر آستانِ فِراق

چگونه باز کنم بال در هوایِ وصال

که ریخت مرغِ دلم پَر در آشیانِ فِراق

کنون چه چاره که در بَحرِ غم به گردابی

فُتاد زورقِ صبرم ز بادبانِ فِراق

بسی نَمانْد که کَشتیِ عمر غرقه شود

ز موجِ شوقِ تو در بحرِ بی‌کرانِ فِراق

اگر به دستِ من اُفتَد فِراق را بِکُشَم

که روزِ هجر سیَه باد و خان و مانِ فِراق

رفیقِ خِیلِ خیالیم و همنشینِ شَکیب

قَرینِ آتشِ هجران و هم قِرانِ فِراق

چگونه دَعویِ وصلت کُنَم به جان؟ که شده‌ست

تنم وکیلِ قَضا و دلم ضمانِ فِراق

ز سوزِ شوق دلم شد کباب دور از یار

مدام خونِ جگر می‌خورم ز خوانِ فِراق

فلک چو دید سرم را اسیرِ چَنبَرِ عشق

بِبَست گردنِ صبرم به ریسمانِ فِراق

به پایِ شوق گر این رَه به سر شدی حافظ

به دستِ هجر ندادی کسی عِنانِ فِراق

 

توضیح . معنی . تفسیر

تفسیر غزل شماره 297 حافظ: زبان خامه ندارد سر بیان فراق

غزل شماره 297 حافظ یکی از غزل‌های عمیق و تاثیرگذار حافظ است که به طور کامل به موضوع دردناک فراق و دوری از معشوق می‌پردازد. شاعر در این غزل، با زبانی شیوا و تصاویری تأثیرگذار، رنج‌ها و عذاب‌های ناشی از جدایی را به تصویر می‌کشد.

مضامین اصلی غزل:

  • فراق و دوری از معشوق: محور اصلی این غزل، درد فراق و دوری از معشوق است که شاعر به شدت از آن رنج می‌برد.
  • ناامیدی و یأس: شاعر از طولانی شدن مدت جدایی و ناامیدی از وصال معشوق، احساس یأس و ناامیدی می‌کند.
  • عشق و دلدادگی: با وجود تمام رنج‌ها، عشق و دلدادگی شاعر به معشوق همچنان پابرجاست.
  • گذر زمان: شاعر به گذر سریع زمان و کوتاه بودن عمر انسان اشاره می‌کند و از این بابت اندوهگین است.

تفسیر بیت به بیت:

  • بیت اول: شاعر می‌گوید که زبان قلم توانایی بیان درد فراق را ندارد.
  • بیت دوم: او از عمر کوتاهی که در انتظار وصال سپری شده، ابراز تأسف می‌کند.
  • بیت سوم: شاعر سر خود را که در راه عشق فدا کرده، به آستان فراق نهاده است.
  • بیت چهارم: او می‌گوید که دیگر نمی‌تواند امید به وصال داشته باشد، زیرا دلش به آشیانه فراق عادت کرده است.
  • بیت پنجم: شاعر می‌گوید که کشتی صبرش در دریای غم غرق شده است.
  • بیت ششم: او می‌گوید که عمرش به پایان می‌رسد، اما هنوز به وصال نرسیده است.
  • بیت هفتم: شاعر آرزو می‌کند که بتواند فراق را از بین ببرد.
  • بیت هشتم: او می‌گوید که رفیق خیال‌ها و همدم غم‌های خود است.
  • بیت نهم: شاعر می‌گوید که نمی‌تواند ادعای وصل کند، زیرا تمام وجودش در بند فراق است.
  • دهم: او می‌گوید که دلش از شدت عشق سوخته و مدام از غم فراق می‌گرید.
  • یازدهم: شاعر می‌گوید که تقدیر، سرنوشت او را به فراق گره زده است.
  • دوازدهم: او می‌گوید که اگر به عشق خود برسد، به پای آن هر چیزی را فدا می‌کند.

تفسیر کلی غزل:

این غزل، بیانگر عمق درد و رنج شاعر از دوری معشوق است. او با زبانی ساده و احساسی، تمام احساسات خود را از ناامیدی و یأس تا عشق و امیدواری به تصویر می‌کشد. شاعر در این غزل، به زیبایی نشان می‌دهد که عشق می‌تواند چه تأثیرات عمیقی بر روح و روان انسان بگذارد.

نکات قابل توجه:

  • این غزل، یکی از غزل‌های پرکاربرد در فال حافظ است و تعابیر مختلفی برای آن ارائه شده است.
  • در این غزل، شاعر از نمادهای بسیاری مانند کشتی، دریا، آتش و پروانه استفاده کرده است که هر کدام نمادی از یک احساس یا مفهوم خاص هستند.
  • این غزل، نشان می‌دهد که عشق می‌تواند همزمان هم شیرین باشد و هم تلخ.

مطالب پیشنهادی از سراسر وب: