حافظ غزل شماره 110
مطالب پیشنهادی از سراسر وب:
حافظ غزل شماره 110
پیرانه سَرَم عشقِ جوانی به سر افتاد
وان راز که در دل بِنَهفتم به درافتاد
از راهِ نظر مرغِ دلم گشت هواگیر
ای دیده نگه کن که به دامِ که درافتاد
دردا که از آن آهوی مُشکینِ سیه چشم
چون نافه بسی خونِ دلم در جگر افتاد
از رهگذرِ خاکِ سرِ کویِ شما بود
هر نافه که در دستِ نسیمِ سحر افتاد
مژگانِ تو تا تیغِ جهانگیر برآورد
بس کشتهٔ دل زنده که بر یکدِگر افتاد
بس تجربه کردیم در این دیرِ مکافات
با دُردکشان هر که درافتاد برافتاد
گر جان بدهد سنگِ سیه، لعل نگردد
با طینتِ اصلی چه کُند، بدگهر افتاد
حافظ که سرِ زلفِ بتان دست کشش بود
بس طُرفه حریفیست کَش اکنون به سر افتاد
توضیح . معنی . تفسیر
تفسیر غزل شماره 110 حافظ: پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد
غزل شماره 110 حافظ یکی از غزلهای عمیق و تأملبرانگیز این شاعر بزرگ است که در آن به موضوع عشق، جوانی و پیری پرداخته است. این غزل، بیانگر تضاد میان شور جوانی و آرامش پیری است و نشاندهندهی عمق اندیشه و بینش حافظ است.
تفسیر بیت به بیت:
- بیت اول و دوم: شاعر میگوید در سن پیری، آتش عشق جوانی در دلش شعلهور شده است و عقل و خردش را از دست داده است.
- بیت سوم و چهارم: شاعر میگوید شبهای زیادی را بیدار مانده و منتظر دیدار معشوق است.
- بیت پنجم و ششم: شاعر میگوید در دلش آشوبی به پا شده است و گویی معشوق به بازار دل او آمده است.
- بیت هفتم و هشتم: شاعر به دل خود میگوید که این همه بیقراری برای چیست و چرا اینقدر برای وصل معشوق بیتاب است.
- بیت نهم و دهم: شاعر میگوید به خاطر یاد معشوق شبهای زیادی نخوابیده و چشمانش سوخته است.
- بیت یازدهم و دوازدهم: شاعر میگوید به خاطر یاد معشوق آههای سرد کشیده و خانهاش از ناله او لرزیده است.
- بیت سیزدهم و چهاردهم: شاعر از باد صبا میخواهد که به معشوق پیام برساند که چشمان او از گریه خونین است.
- بیت پانزدهم و شانزدهم: شاعر میگوید اگر معشوق بیاید دل او شاد میشود زیرا از فراق او دلش خون شده است.
تفسیر کلی غزل:
در این غزل، حافظ به زیبایی تضاد میان عشق و عقل، جوانی و پیری را نشان میدهد. او نشان میدهد که عشق میتواند در هر سنی و در هر شرایطی انسان را متحول کند. شاعر با زبانی ساده و روان، احساسات عمیق و درونی خود را بیان میکند و خواننده را به تأمل دربارهی عشق و زندگی وا میدارد.
نکات کلیدی:
- عشق و پیری: مضمون اصلی این غزل، عشق و پیری و تضاد میان این دو است.
- بیقراری و انتظار: شاعر از بیقراری و انتظار برای دیدار معشوق سخن میگوید.
- زبان ساده و روان: زبان شاعر در این غزل بسیار ساده و روان است.
- احساسات عمیق: شاعر احساسات عمیق و درونی خود را به زیبایی بیان میکند.
در کل، غزل 110 حافظ، یک اثر عاشقانه و تأملبرانگیز است که نشاندهندهی عمق اندیشه و بینش شاعر است.
نکات تکمیلی:
- این غزل نشان میدهد که عشق محدود به سن خاصی نیست و میتواند در هر سنی رخ دهد.
- شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و نمادین، احساسات خود را به خوبی منتقل میکند.
- این غزل، یکی از غزلهای محبوب حافظ است و بارها مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته است.
مطالب پیشنهادی از سراسر وب: